از دریچه یک اثر
به قلم: دکتر علیرضا سمیع آذر
Yayoi Kusama,
Infinity Mirrored Room (2016)
اتاق تعلیق زمان!
تصور بینهایت، جلوهایست از تعلیق "زمان" و بیکرانی "مکان" و پنداشتی موهوم برآمده از عالم حیرانی و سیر ماورایی. چیدمانهای اتاق تاریک هنرمند ژاپنیامریکایی “یایویی کوساما'' با عنوان کلی ''اتاق آینه بینهایت'' که ۲۰ نمونه آن از سال ۱۹۶۵ تاکنون کار شدهاند، از بدیعترین تجربههای هنر معاصر در درک مفهوم بینهایت و جهان ناشناخته لازمان و لامکان بهشمار میروند. دورتادور این اتاقها با جداره آینهای پوشانده شده تا هرآنچه در داخل است در بین آینههای موازی از هر سو تا بینهایت تکرار شود. در چیدمان سال ۲۰۱۶ او در موزه The Broad لسآنجلس، با عنوان ''دلهایی میلیونها سال نوری دور'' دهها حباب نوری کوچک، روشنایی اندکی بهسان ستارگان برمیافروزند تا با انعکاس در سطوح آینهای به بینهایت نقطه نورانی در فضایی کهکشانی تبدیل شوند.
بازدیدکنندگان بروی سکویی پیش رفته تا فضایی آکنده از یکپارچگی، آرامش و بیوزنی را تجربه کنند که در آن هیچ تمایز ملموسی میان حبابها و انعکاسشان در آینهها نیست و لذا مرز روشنی میان واقعیت و خیال در این گستره لایتناهی احساس نمیشود. این تجربه غریب، گاه با تاثیرات روانی آزار دهنده همراه است؛ نوعی احساس سرگشتگی ناشی از هراس و حیرت در محیطی تاریک و محزون با هجوم گیج کننده نقطههای نورانی. تکثیر بیشمار بدن مخاطب در آینههای موازی با حس ازهمگسستگی، همراه است. این فرآیندی حماسی از حضور پایدار انسانی، همچون خط تولید محصولات در کارخانهها است و نیز نوسانی هیپنوتیزمی که با آتمسفر تاریک اتاق تشدید میشود. چیدمان تجربهای است اتوپیایی از جنس آرامش توام با بیقراری در محیطهای اثیری که برخورد پدیدارشناختی بدن با فضا نقشی اساسی در آنها ایفا میکند.
منبع الهام اثر به روایت کوساما خوابی است از دوران کودکی او که در آن صدها کرم شبتاب در بستر رودخانهای آرام در یک شب نیمه تابستان بسوی دریا میرفتند. برای تجسم این تصویر فانتزی، کف اتاق همچون استخری از آب پر شده تا انعکاس نقطههای نورانی با امواج آرام آب درآمیزد. او ابتدا اشیائی خاص با کنایههای جنسی مانند کدو تنبل نایلونی را در اتاقهای آینهای خود چید تا از هر سو بازتاب پیدا کنند. سپس در چیدمانهای بعدی حبابهای رنگارنگ LED را آویزان کرد تا با انعکاس در آینهها، قلمروی بیپایانی از نقطههای درخشان را شکل دهند. اتاق آینه بینهایت، ازمنظر وی، تجسمی است از مفهوم خود-فراموشی که مضمون محوری همه چیدمانها و پرفورمنسهای هنرمند است. این مفهوم مقدمهای است برای نیل به ساحتی مراقبهگونه و تجربهای والا از کاتارسیس.
جهان ذهنی کوساما سرشار از نقطههای منظم و بیپایانی است که از نقاشیهای انتزاعی او آغاز و نهایتاً به چیدمان نقطههای نورانی در فضای تاریک ختم شدهاند. وی هستی را عرصهای بیکران از نقطههایی میبیند که هریک شخصیتی مستقل داشته، لیکن در گسترده کلان، هیچیک مستقلأ دیده نمیشوند. هر نقطه، تمثیلی است از فرد در اجتماعی انبوه و استعارهای از هستی ناچیز انسان در میان جمعیتی بزرگ و بیشمار، همچنانکه خود او اعتراف میکند؛ من نیز یکی از این نقطهها هستم!