ديگر از شير بينال ونيز نمي‌ترسيم!

مدير دفتر هنرهاي تجسمي بعد از حضور ايران در بينال ونيز ۲۰۱۹ باور دارد که شير ونيز آنچنان هم دور از دسترس نيست و اگر بتوانيم برنامه‌ريزي داشته باشيم، در دوره‌هاي بعدي به آن مي‌توانيم برسيم. 

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، حضور ايران در بينال ونيز در سال ۲۰۱۹ نسبت به دوره‌هاي گذشته با رويکرد متفاوتي همراه بود. آثاري که از سوي سه هنرمند به نمايش گذاشته شده بودند، تلاش کردند تا تصويري از گذشته، حال و آينده ايران را به نمايش بگذارند. حضوري که توانست توجه هيات ژوريِ اين رويداد بين‌المللي و برخي از رسانه‌هاي خارجي را به خود جلب کند. 

حالا هادي مظفري، مدير کل دفتر هنرهاي تجسمي با کسب اين تجربه رسيدن به شير طلاي ونيز را دور از دسترس نمي‌داند و مي‌گويد: زماني تصور مي‌کرديم هرگز نمي‌توانيم به شير ونيز نزديک شويم، اما در اين دوره واقعاً نزديک شديم و جزو ۱۰ کشور بوديم که هيئت ژوري پيشنهاد مي‌داد. در واقع ايران يکي از گزينه‌هاي دريافت شير طلايي بود. بر همين اساس هم  فکر مي‌کنم اگر با همين قوت براي دوره آينده تلاش کنيم، به دست آوردن شير طلايي موضوع دور از دسترسي نخواهد بود. 

اين گفته‌ها بخشي از گفت‌وگوي ايسنا با تجربه بازديد از بينال ونيز ۲۰۱۹ با مديرکل دفتر هنرهاي تجسمي درباره حضور ايران در اين بينال است که مشروح آن را مي‌توانيد در ادامه بخوانيد:

مظفري مديرکل هنرهاي تجسمي ارشاد

 _ با توجه به سابقه حضور ايران در بينال ونيز اين پرسش مطرح مي‌شود که چرا نحوه حضور ما در سال‌هاي مختلف اما نزديک به هم، اين‌قدر با هم متفاوت بوده است؛ آيا اين تفاوت ناشي از تفاوت سليقه‌ها بوده يا موضوعات ديگري نيز در نحوه ارائه آثار دخيل بوده است؟ و اين که آيا قرار است در سال ۲۰۲۱ نيز شاهد اين ميزان از  تفاوت‌هاي اساسي نسبت به  سال ۲۰۱۹ باشيم؟ 

اگر حضور ايران را در بينال ونيز در سه دور اخير يعني سال‌هاي ۲۰۱۵، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ بررسي کنيم، شاهد سه رويکر کاملاً متفاوت خواهيم بود. در سال ۲۰۱۵ در يک امر غيرمعمول و بي‌سابقه بيش از ۴۰ هنرمند به اين نمايشگاه دعوت شدند؛ اين در حالي است که هيچ کشوري با ۴۰ هنرمند در چنين رويدادي شرکت نمي‌کند، چراکه بينال ونيز نمايشگاهي گروهي نيست که بتوان آثار تعداد زيادي از هنرمندان را در آنجا به نمايش گذاشت. اما در سال ۲۰۱۷ با يک رويکرد کاملا متفاوت با يک هنرمند و آن هم هنرمندي از خارج از کشور در اين رويداد هنري شرکت کرديم. در سال ۲۰۱۹ نيز با سه هنرمند و با نقشه ديگري در بينال ونيز شرکت کرديم. 

_ کدام يک از اين سه رويکرد به استاندارد نزديک‌تر است؟ 

با توجه به اينکه دوره ۲۰۱۹ را خود ما برگزار کرديم و در جريان فرآيند شکل‌گيري آن بوديم، مي‌توانم بگويم که بر اساس آسيب‌شناسي دوره‌هاي گذشته و به‌ويژه سال‌هاي ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ در بينال ونيز شرکت کرديم و در واقع اين دوره به نوعي تکميل‌کننده دوره‌هاي گذشته بوده است.

به طور کلي فکر مي‌کنم در سال‌هاي ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ عاملي که تاثير بيشتري در شکل گرفتن و قوام پاويون ايران داشت، اسپانسر و مشارکت‌کننده خارجي بود. در سال ۲۰۱۵ بنياد فيض‌نيا اعلام آمادگي کرد و در سال ۲۰۱۷ نيز بيژن بصيري اعلام کرد که آمادگي دارد هزينه‌هاي نمايشگاه را منوط به اينکه فقط آثار خودش به نمايش گذاشته شود، پرداخت کند. به هر حال همانطور که مي‌دانيد يکي از ويژگي‌هاي اصلي بينال ونيز اين است که تک‌هنرمند هر مقدار هم که نام بزرگي باشد، نمي‌تواند به تنهايي و مستقل در پاويون‌هاي رسمي حضور پيدا کند و ناگزير است به نمايندگي از کشوري در اين رويداد هنري حضور داشته باشد. درست همانگونه که باشگاه‌هاي معتبر دنيا نمي‌توانند در جام جهاني تيم معرفي و بايد حتماً نماينده يک کشور باشند تا بتوانند در ميدان جام جهاني بازي کنند. 

در مجموع معتقدم که در دوره‌هاي ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ عامل‌هاي خارجي نقش بيشتري در تعيين چگونگي شکل‌گيري پاويون ايران داشت، اما در سال ۲۰۱۹ اين اتفاق نيفتاد و فرآيند انتخاب به شکلي بود که شورايي هفت نفره تشکيل و از ۳۰ کيوريتور که در صحنه‌هاي بين‌المللي حضور دارند و رقابت‌هاي هنري را رصد مي‌کنند، دعوت شد تا در انتخاب هنرمندان شايسته سهيم باشند.  

در اين ميان طبيعتا اگر به سراغ دانشگاه‌ها، گالري‌ها و انجمن‌هاي هنري مي‌رفتيم هر کدام نگاه خاص خودشان را داشتند و در عين حال برخي هنرمندان نيز ادعا داشتند که شايستگي بيشتري نسبت به بسياري ديگر از هنرمندان دارند. بر اين اساس تصميم گرفتيم که انتخاب سه هنرمند شايسته براي حضور در بينال ونيز به خرد جمعي واگذار شود و اين تصميم را افرادي به عهده بگيرند که مرتباً در نمايشگاه‌هاي بين‌المللي حضور دارند، نقش ايفا مي‌کنند و استادان دانشگاه و هنرمنداني هستند که در دوره‌هاي گذشته در بينال ونيز شرکت کرده بودند. در نهايت مجموع پيشنهادهايي که از سوي ۳۰ کيوريتور عنوان شده بود، منجر به انتخاب سه هنرمند اصلي براي حضور در اين رويداد هنري شد. 

سعيد اسلام‌زاده و هادي مظفري – مدير روابط عمومي و رييس دفتر هنرهاي تجسمي

 _ اگرچه حضور ايران در اين دوره از بينال ونيز به استانداردها نزديک‌تر بود، در عين حال به آنچه کشورهاي ديگر در دوره‌هاي گذشته ارائه کرده بودند نيز شبيه‌ بود؛ آيا مي‌توان اينگونه نتيجه گرفت که تاکنون تلاش کرده‌ايم مشابه با استانداردهاي رايج باشيم و نه اينکه خلاقيت بيشتري در نحوه ارائه آثار به نمايش بگذاريم؟ 

به طور کلي در تمام جشنواره‌هاي هنري برندگان يک دوره به نوعي سليقه آثار را در دوره‌ بعدي تعيين مي‌کنند. به عنوان مثال فيلم‌هايي که در جشنواره‌هاي کن و اسکار جايزه مي‌گيرند، تقريباً فيلم‌هاي دوره بعد را تحريف يا به نوعي کارگردان‌ها را به سمت خلق آثاري که حدس مي‌زنند به باور افکار عمومي نزديک‌تر است، سوق مي‌دهند. 

پاويون ايران در بينال ونيز در سال ۲۰۱۹ نيز تلاش کرد که به استانداردهاي جهاني در دوره‌هاي قبل نزديک شود؛ اما در عين حال آثار اين دوره تفاوت‌هاي و ويژگي‌هاي خاص خودشان را داشتند. به عنوان مثال، مشابه اثر آقاي لواساني در ميان ۸۹ کشور شرکت‌کننده و بخش‌هاي کيورتال وجود نداشت. اگر کار امسال ايران مورد توجه و تاييد بخشي از جهان قرار گرفت، به خاطر همين تفاوت‌ها بوده است. 

_ با توجه به ترکيب هنرمندان ايران در اين دوره از بينال ونيز، آيا يکي از معيارهاي اصلي هيات انتخاب مبني بر انتخاب هنرمند از شهرستان‌ها را يک ارزش مي‌دانيد؟ 

شايد در فضاي بين‌المللي مشخصاً اينکه ما يک زن يا يک جوان را از جايي غير از پايتخت انتخاب کرديم اينگونه مورد داوري و قضاوت قرار نگيرد و طبيعتاً بيشتر اثر ارائه‌شده مورد توجه قرار مي‌گيرد. اما براي هيات انتخاب اهميت داشت که با توجه به دوره سختي که در آن تصميم به شرکت در اين رويداد بين‌المللي را گرفتيم، به اين معيارها توجه نشان داده شود. 

به هر حال بايد فضا و شرايطي آن برهه زماني که ايران در بينال ونيز حاضر شده بود را نيز در نظر گرفت. به عنوان مثال روزي که جشنواره افتتاح شد و هيات ژوري از پاويون ايران بازديد کرد، ناو آبراهام لينکلن به سمت خليج فارس حرکت مي‌کرد و مدام بر طبل نزديک شدن به جنگ نواخته و صداي تهديدها بيشتر شنيده مي‌شد. 

بر همين اساس هم تاکيد شوراي فني بر اين بود که حتماً يک شرکت‌کننده زن از ايران حضور داشته باشد تا تصوير روشني از فضاي داخل کشور به دنيا نشان داده شود. همچنين از طرفي ديگر اينکه ما در کنار يک هنرمند پيشرو و باسابقه، يک هنرمند جوان را هم معرفي مي‌کنيم به اين خاطر است که به جهان نشان دهيم جوانان ما در اين عرصه چه کارهايي انجام مي‌دهند؛ چراکه به هر حال از سوي برخي اين قضاوت وجود دارد که يک نسلي در ايران بوده که هنرمندان آن تراز اول بودند و امروز آثارشان در حراج‌هاي مختلف دنيا در حال خريد و فروش است، اما هنر نسل‌هاي جوان تضعيف شده است. بر همين اساس هم براي ما مهم بود که از هنر جوانان کشور نيز تصويري را به دنيا ارائه دهيم. 

_فکر نمي‌کنيد معيارهايي چون الزام انتخاب هنرمند از شهرستان و بانوان، نوعي جبران نقصهاي وزارتخانه‌هاي فرهنگ و ارشاد اسلامي، آموزش و پرورش و وزارت علوم و کوتاهي ساير نهادها مربوط است؟ آيا بايد اين انتظار را داشته باشيم که معيار انتخاب از ساير استان‌ها مي‌تواند اين کوتاهي‌هاي ساليان گذشته را جبران کند؟ آيا ويترين ما در ونيز بايد صرف چنين مسائلي شود؟ و اينکه اگر اين معيار به افت سطح کيفي منجر شود، باز هم معامله به‌صرفه‌اي است؟ 

معتقدم که معامله‌ به‌صرفه‌اي نيست؛ چراکه وقتي به عرصه‌هاي بين‌المللي وارد مي‌شويم بايد با قواعد خودشان اين کار را انجام دهيم. آنجا ديگر بر اين اساس ما را قضاوت نمي‌کنند که آيا جوانان و پيشکسوتان را اکرام کرده‌ يا جنسيت را مورد توجه قرار داده‌ايم يا خير؛ بلکه اثر هنري و بياني که براي مردم امروز جهان در نظر گرفته‌ايم مورد قضاوت قرار مي‌گيرد. 

در مجموع با توجه به برهه زماني که در آن شرکت کرده بوديم و مشکلاتي که وجود داشت، به اين جمع‌بندي رسيديم که با سه هنرمند در اين رويداد بين‌المللي شرکت کنيم. امروز اگر از من بپرسيد براي دوره بعد چه پيشنهادي دارم، مي‌گويم يا با يک هنرمند يا حداکثر با دو هنرمند شرکت خواهيم کرد؛ آن  هم دو هنرمندي که حتماً در يک دوره يک يا دو ساله به يک زبان مشترک براي ارائه اثر رسيده باشند. 

_ آيا در دوره‌هاي بعدي نيز قرار است متکي بر تصميم‌گيري‌هاي اتفاقي و فوري و بدون‌ برنامه‌ريزي‌هاي از پيش تعيين شده، در اين رويداد هنري شرکت کنيم؟ يا آنکه ممکن است حضور ما در ونيز از يک يا دو سال قبل برنامه‌ريزي شده و حتي با برندسازي هنرمند و عرضه نمونه آثار او در رويدادهاي معتبر هنري همراه باشد؟ 

در نشست اخير که به منظور تقدير از برگزارکنندگان اين دوره از حضور ايران در بينال ونيز برگزار شده بود، آقاي حسيني (معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي) اعلام کرد که حضور ايران در پنجاه و نهمين دوره بينال ونيز بايد از همين حالا آغاز شود و تکليف کرد که اداره کل هنرهاي تجسمي بايد اين امر را دنبال کند. 

به طور کلي کشور ايران تاکنون عملاً هشت دوره در بينال ونيز شرکت کرده‌ است. اگر در نظر بگيريم که براي هر کدام از اين هشت دوره، سه ماه پيش از برگزاري زمان گذاشته‌ شده، در مجموع براي هشت دوره حضور ايران در يک رويداد بين‌المللي فقط حدود دو سال وقت گذاشته شده است که اين اصلاً اتفاق خوبي نيست. در همين راستا فکر مي‌کنم براي دوره بعد بايد از همين امروز برنامه‌ريزي کنيم تا حضور آبرومندانه‌تر و جدي‌تري در اين رويداد داشته باشيم. به هر حال اين آوردگاه براي معرفي هنر ايران بسيار مهم است. 

حضور ايران در بينال ونيزِ سال ۲۰۱۹ به صورت فشرده و در ظرف پنج يا شش ماه انجام شد و طبيعتا اگر دو سال فرصت داشتيم قطعا به جزئيات بيشتري فکر مي‌کرديم تا با تکرار کارهاي گذشته خودمان يا کشورهاي ديگر در اين رويداد شرکت نکنيم. البته به نظرم محقق شدن اين امر اصلاً دور از دسترس نيست. 

_تا چه اندازه رويکرد حمايت از جوانان و حضور آنها در عرصه‌هاي بين‌المللي که پيشتر به آن اشاره کرديد، در رويدادهاي داخلي نيز مورد توجه قرار دارد؟ 

به طور کلي باور ندارم که رويداد بينال ونيز حتماً و قطعاً محل حضور جوان‌ها است؛ يعني به خاطر اينکه جوان‌گرايي اهميت دارد، بايد در رويدادي همانند بينال ونيز حتما از جوانان استفاده کنيم. بلکه بايد بدانيم بعد از دو سال با چه ادبياتي مي‌خواهيم با دنيا حرف بزنيم. در اين ميان ديگر شايد جوان و پير و ميانسال نقش تعيين‌کننده‌اي نداشته باشد، مگر اينکه نظير تفکري که پشت اين دوره از رويداد وجود داشت که سه هنرمند از سه دوره زماني زندگي در ايران را روايت کنند، وجود داشته باشد.  

اما درباره حمايت از جوانان در عرصه‌هاي داخلي فکر مي‌کنم يکي از جشنواره‌هاي قابل قبول و موفقي که در اين زمينه فعال است، جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان است که امسال بيست و ششمين دوره خود را پشت سر گذاشت. سابقه نشان مي‌دهد آنهايي که در اين جشنواره کشف و شناسايي شدند، بعدها به عنواني هنرمندان موفق در اين عرصه مشغول به کار شدند. در واقع امروز تعداد زيادي از داوران اين رويداد هنري و مدرس‌هاي کارگاه‌ها، هنرجويانيدوره‌هاي قبلي بودند. 

با توجه به آنچه امروز در گردش گالري‌هاي کشور مي‌بينيم، به شخصه معتقدم که حضور جوانان بسيار پررنگ‌تر شده است و اصلا نمي‌توانيم بگوييم که هنر ايران در حال خالي شدن از يکي نسل طلايي است که سال‌ها پيش متولد شدند و نسل بعدي نمي‌تواند پا به پاي آنها پيش برود. البته قطعا اين ادعا مي‌تواند مخالفاني هم داشته باشد، چراکه امروز حضور جوانان در عرصه‌هاي بين‌المللي مي‌تواند نويدبخش اين باشد که ما آينده بسيار پُرباري در عرصه هنر خواهيم داشت.

_ ما (ايران) جزو کشورهايي هستيم که پاويون مستقل دارد؛ فکر مي‌کنيد اين حضور مستقل به نفع ايران است يا به خاطر راحت‌ بودن در تصميم‌گيري‌ها چنين رويکردي اتخاذ شده است؟ 

کشورهايي که اهميت اين موضوع را درک کرده‌اند، تلاش مي‌کنند که زميني را در اين منطقه خريداري کنند. فکر مي‌کنم اگر ما نيز چنين فضايي را در اختيار مي‌داشتيم شرايط بهتري داشتيم و مي‌توانستيم بهره‌برداري بهتري از موقعيتمان داشته باشيم و مخاطب را نيز بهتر راهنمايي کنيم.

از سوي ديگر گاهي اتفاقاتي مي‌افتد که تاثير منفي آن ممکن است دامن ما را نيز بگيرد. به عنوان مثال در يکي از پاويون‌ها تعدادي از هنرمندان ايراني که جزو هنرمنداني انتخابي ما نبودند و به صورت شخصي در اين رويداد حضور پيدا کرده بودند، اين سردرگمي را براي مخلطب ايجاد کردند که بالاخره پاويون رسمي ايران کدام است؟ درست است که همگي هنرمندان ايراني هستند، اما ادبيات رسمي ايران که قرار است به واسطه آن با جهان صحبت کند، کدام يک از اينها است؟ اين در شرايطي که ميان آثار ارائه‌شده از سوي پاويون رسمي ايران و هنرمندان ايراني که به صورت فردي شرکت‌ کرده بودند، تعارض‌هاي بسيار زيادي وجود داشت. 

در دوره‌هاي گذشته مطلع شديم که جمهوري اسلامي تا مرز خريد زمين در ونيز و ساخت مجموعه‌اي به اسم ايران نيز پيش رفته بود، اما با افزايش قيمت‌ها اين امر محقق نشد. با اين حال اگر بتوانيم پاويون امسال ايران را براي چند دوره ثابت نگه داريم، حتما در ديده شدن ايران بسيار موثر خواهد بود. 

اين نکته بسيار مهم است که امسال حدود ۳۰ هزار و ۳۶۷ بازديدکننده داشتيم. اين درحالي است که در دوره‌هاي گذشته بالاترين بازديد از پاويون ايران به چهار هزار نفر هم نمي‌رسيد. ما نيز سعي کرديم که از اين حضور نهايت بهره‌برداري را داشته باشيم و جالب است بدانيد که بيشترين مقاله‌ها از حضور ايران در رسانه‌هاي بين‌المللي مختص اين دوره بود است.

_چقدر به اين موضوع فکر و در اين زمينه برنامه‌ريزي مي‌کنيد که ايران نيز مي‌تواند برگزارکننده يک رويداد هنري همانند بينال ونيز حداقل در سطح خاورميانه باشد؟ 

طبيعتاً برگزاري چنين رويدادهايي در کشور مي‌تواند تاثيرات مثبت زيادي به همراه داشته باشد. برگزاري چنين رويدادهايي علاوه بر اينکه هنر کشور را معرفي مي‌کنند، اقتصاد را هم تحت تاثير قرار مي‌دهند، اشتغال ايجاد مي‌کنند و صنعت توريسم را به شدت تحت تاثير قرار مي‌دهند. قطعا فرهنگي که از کشور ميزبان در اين رويدادها به دنيا معرفي مي‌شود، اصلا قابل مقايسه با ديدن چند اثر هنري نيست. به همين خاطر است که شهرهاي زيادي در جهان به دنبال برگزاري رويدادهاي هنري ساليانه هستند و در اين زمينه سرمايه‌گذاري مي‌کنند. به عنوان مثال شهر ونيز با برگزاري رويدادهاي هنري متعدد در حوزه گوناگون يکي از بزرگترين مقاصد گردشگري در دنيا محسوب مي‌شود و طبيعي است که در اين شهر اقتصاد رونق خوبي داشته باشد.

فکر مي‌کنم اگر قرار باشد ما نيز به اين سمت برويم بايد براي برنامه‌اي طولاني‌مدت در اين مسير حرکت کنيم و ضرورتي هم ندارد که در همه رشته‌ها ورود کنيم. در اين ميان بايد به اين نکته نيز توجه کرد که ميان آن‌چيزي که در داخل مورد استقبال مردم قرار مي‌گيرد و آن چيزي که در دنيا رصد مي‌شود، تفاوت زيادي وجود دارد. بسياري از هنرهاي ما در بين مردم ادبيات مشترکشان را پيدا کرده‌اند؛ به عنوان مثال امروز ارتباط مردم با سينما و تئاتر برقرار شده است، اما در حوزه هنرهاي تجسمي هنوز اين اتفاق نيفتاده است و همچنان اين حوزه در اختيار بخش اليت و محدود جامعه قرار دارد. 

_ به عنوان مدير اداره هنرهاي تجسمي اين انتظار را هم نداريد که مخاطب اين عرصه را افزايش بدهيد؟! 

ما نمي‌توانيم سينما را با هنرهاي تجسمي مقايسه کنيم. درست است که برخي از رشته‌هاي هنرهاي تجسمي در بسياري از کشورهاي اروپايي قديمي هستند، اما اين حوزه در کشور ما آنگونه که بايد رشد نکرده است. در نتيجه هنرهاي تجسمي نتوانسته است آنگونه که هنرهايي همانند سينما با مردم ارتباط برقرار کرده‌اند، فراگير شود. البته اين موضوع به اين معني نيست که به اين شرايط راضي باشيم و تلاشي براي پيشرفت نکنيم. 

گاهي از سوي انجمن‌هاي هنري اين موضوع مطرح مي‌شود که ما متفاوت هستيم و نبايد همانند هنرهاي ديگري مثل سينما، تئاتر و موسيقي مورد ارزيابي قرار بگيريم، اما همواره به آنها مي‌گويم که نبايد به جايگاهي که داريد بسنده و قناعت کنيد و بايد به سمت مردم برويد. 

بررسي عملکرد دو سال اخير هنرهاي تجسمي کشور نيز نشان مي‌دهد که تلاش مي‌کنيم به سمت مردم برويم. برگزاري رويدادهاي هنري در خراسان جنوبي، کوه‌هاي توچال و پل طبيعت تهران هر کدام به نوعي به ميان مردم رفتن است و  نشان مي‌دهد که نمي‌خواهيم به جايگاهي که داريم بسنده کنيم‌. اگر به عنوان مثال مخاطب هنرهاي تجسمي ۶۰ هزار نفر است، نبايد به همين رقم بسنده کنيم و حتما بايد براي ۱۲۰ هزار نفر تلاش کنيم. 

به هر حال بايد اين نکته را در نظر گرفت که ديدن اثر هنري براي مردم بسيار خوب است و مي‌تواند حال آنها را خوب کند.

_به عنوان کلام آخر مي‌خواستيم اين موضوع را مطرح کنيم که امکان حضور نماينده رسانه‌ها در رويدادهاي بين‌المللي همچون بينال ونيز مي‌تواند علاوه بر افزايش اشراف و دانش اهالي رسانه نسبت به اين رويداد، به افزايش حمايت از حضور هر چه بيشتر هنرمندان در اين عرصه‌ها نيز کمک کند. 

پيشنهاد بسيار ارزشمندي است که حتما مورد توجه قرار خواهد گرفت. 

در اين دوره ما با شرايط سختي در بينال ونيز حضور پيدا کرديم و با وجود آنکه شش ماه تلاش کرده بوديم، حتي تا دو هفته قبل از آغاز اين رويداد مطمئن نبوديم که آيا امسال در اين رويداد هنري حضور خواهيم داشت يا خير. بنابراين با توجه به اينکه امکان حضور ايران در بينال ونيز در آخرين لحظات مشخص شد، طبيعتاً امکان چنين برنامه‌ريزي‌هايي نيز وجود نداشت. حتي افزايش هزينه‌هاي سفرهاي خارجي باعث شد که تعداد زيادي از افرادي که مي‌توانستند با ما همراه و تاثيرگذار باشند، امکان حضور در اين رويداد را نداشته باشند. 

قطعاً ما به ضرورت اطلاع‌رساني واقف هستيم و معتقديم که افکار عمومي بايد بداند چرا ايران در بينال ونيز حضور پيدا مي‌کند؛ برخي در مواجهه با اين پرسش، اين پاسخ‌ را مطرح مي‌کنند که در شرايط اقتصادي موجود که معيشت مردم دچار مشکل شده است، حضور ايران در يک رويداد هنري خارجي ضرورتي ندارد. اين در حالي است که به عنوان مثال حضور ايران در بينال ونيز سال ۲۰۱۹ دقيقاً در بزنگاهي بود که دنيا از ما قضاوت‌هاي ناصواب مي‌کرد و حضور در اين رويداد بين‌المللي اين فرصت را فراهم کرد که تصوير ديگري از ما براي جهان ثبت شود. 

متاسفانه گاهي برخي مباحث را با هم خلط مي‌کنيم و موضوعات را در جاي خودشان مورد بررسي قرار نمي‌دهيم. به عنوان مثال، وضعيت معيشت و اقتصاد را به موضوع معرفي حضور هنر کشور در عرصه‌هاي بين‌المللي وصل مي‌کنيم؛ در حالي که اين دو هر کدام کارکردهاي متفاوتي دارند. 

در نهايت اگر پيش از رسيدن به تاريخ برگزاري بينال ونيز در سال ۲۰۲۱ شوراي تصميم‌گيري شکل بگيرد و براي حضور موفق‌تر ايران برنامه‌ريزي شود، يکي از بخش‌هاي اصلي مورد بحث ما حضور رسانه‌ها خواهد بود تا بتوانيم حضور پررنگ‌تري را به ثبت برسانيم.

ما زماني تصور مي‌کرديم هرگز نمي‌توانيم به شير ونيز نزديک شويم، اما در اين دوره واقعاً نزديک شديم و جزو ۱۰ کشور بوديم که هيئت ژوري پيشنهاد مي‌داد. در واقع ايران يکي از گزينه‌هاي دريافت شير طلايي بود. بر هميت اساس هم  فکر مي‌کنم اگر با همين قوت براي دوره آينده تلاش کنيم، به دست آوردن شير طلايي موضوع دور از دسترسي نخواهد بود. 

پیمایش به بالا