چهل سال بعد از حضور هيات باستانشناسي بريتانيايي در قومس، کوروش روستايي و هيات بررسياش موفق به شناسايي يکي از بزرگترين استقرارهاي پيش از تاريخ ايران در محدوده «شهر قومس» در نزديکي دامغان شدند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، کوروش روستايي – سرپرست پروژه بررسي باستانشناسي چشمانداز شهر قومس – در گفتوگو با ايسنا توضيح ميدهد: به دنبال آغاز بررسيهاي هيات باستانشناسي ايراني بعد از گذشت ۴۰ سال از حضور هياتي بريتانيايي در شهر تاريخي «قومس»، يکي از بزرگترين استقرارهاي پيش از تاريخ ايران در محدوده باستاني موسوم به «شهر قومس» در ۳۰ کيلومتري دامغان شناسايي شد، محوطهاي باستاني که در دهههاي ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به مدت چهار فصل توسط هياتي از باستانشناسان بريتانيايي به سرپرستي «جان هانسمن» و «ديويد استروناخ» به صورت گسترده کاوش شد.
او با بيان اينکه پژوهش بريتانياييها متمرکز بر کاوش هشت تپه از مجموع ۲۰ تپه اين محوطه بود که بيشتر آنها به دوره اشکاني تعلق داشتند، ادامه ميدهد: هدف از کاوشهاي هيات بريتانيايي در شهر قومس يافتن شواهد و مدارکي بود که نشان دهد اين محوطه همان «شهر صد دروازه» يا «هکاتوم پيلوس» است که در منابع يوناني به عنوان يکي از پايتختهاي شاهنشاهي اشکاني از آن نام برده شده است، اما آنچه از نتايج اين کاوشها منتشر شد، شواهد روشني از درستي اين فرضيه به دنبال نداشت.

اين عضو هيات علمي پژوهشکده باستانشناسي با تاکيد بر اينکه پس از گذشت بيش از ۴۰ سال از کاوشهاي هيات بريتانيايي در اين محوطه، فصل نخست «پروژه باستانشناسي چشمانداز شهر قومس»، بهعنوان يکي از برنامههاي بلندمدت پژوهشکده باستانشناسي، از اواخر ديماه ۱۳۹۸ به سرپرستي او آغاز شده است، اهداف اصلي نخستين مرحله پژوهشها در اين محدوده باستاني را مشخص کردن گستره عرصه واقعي محوطه و شناسايي دورههاي استقراري آن ميداند.
او تهيه نقشه و تصوير هوايي از محدوده شهر قومس را يکي ديگر از اهداف اين پروژه عنوان و اظهار ميکند: در فصل نخست، با پيمايشها و نمونهبرداريهاي صورتگرفته، مشخص شده است که محوطه عظيم قومس (با مساحت بيش از ۱۰۰۰ هکتار) علاوه بر آثار دورههاي اشکاني، ساساني و اسلامي، داراي بقاياي سطحي استقرار بسيار گستردهاي از دوران پيش از تاريخ است. بر اساس نمونهبرداريهاي انجامشده تاکنون حدود ۱۱۰ هکتار از اين استقرار بزرگ پيش از تاريخي که در بين استقرارهاي همزمان خود در فلات ايران احتمالاً بزرگترين باشد، شناسايي شده است.

اين باستانشناس ادامه ميدهد: بر اساس مشاهدات اوليه، اين استقرار پيش از تاريخي از نظر زماني از نيمه دوم هزاره پنجم تا نيمه نخست هزاره چهارم قبل از ميلاد را شامل ميشود که اين بازه زماني از نظر توالي فرهنگيِ شناختهشده براي منطقه شمال شرق فلات ايران شامل مرحله پاياني دوره چشمه علي تا پايان مرحله حصار يک است. با وجود اين، چون پيمايش همه عرصه اين محوطه عظيم هنوز به پايان نرسيده، اين احتمال وجود دارد که آثار مرحلههاي ديگر دوران پيش از تاريخ در فصلهاي بعدي پژوهش در اين محوطه شناسايي شود.
روستايي اضافه کرد: در فصلهاي بعدي پژوهش در اين محوطه تاريخي «تأثير عوامل فرسايشي بر محوطه»، «نظام آبرساني محوطه» و «ماهيت استقرار پيش از تاريخ» آن بررسي ميشود.

