احمدرضا دالوند (۱۳۳۷–۱۳۹۷) منتقد هنري، نويسنده و پژوهشگر هنر، تصويرگر و طراح گرافيک اهل ايران بود. وي با پورتال جامع علوم انساني پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و روزنامه شرق نيز همکاري ميکرد؛ و يکي از چهرههاي سرشناس فرهنگي هنري داخل ايران بود. او به تصويرساز، گرافيست، منتقد و مدير هنري مطبوعات مشهور بود.

به گزارش گالري آنلاين، او از شاگردان مرتضي مميز، صادق بريراني و هانيبال الخاص بودهاست و فارغالتحصيل رشته گرافيک از دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است.
از نسل هنرمندان و روزنامهنويسهايي بود که جوانياش مقارن با سالهاي پر التهاب انقلاب اسلامي بود و نگاه و جهانبينياش متأثر از اين رويداد اجتماعي بزرگ شکل گرفت؛ نگاهي که کانون آن «آزاديخواهي»، «رفع سانسور» و «گسترش آگاهي عمومي» بود. او در فاصله سالهاي دهه پنجاه تا هفتاد در فضاهاي مختلف رسانهاي کار کرد و بهعنوان طراح گرافيک، مدير هنري، نويسنده قلم زد، اما دوران اوج شکوفايي فعاليت اين روزنامهنگار و طراح گرافيک همزمان با بهار آزادي مطبوعات در ايران شد .
بر اساس گزارش سيدفريد قاسمي در کتاب «دانشنامک خرمآباد»، احمدرضا دالوند سال ۱۳۳۷ به دنيا آمد. او از نسل هنرمندان و روزنامهنويسهايي بود که جوانياش مقارن با سالهاي پر التهاب انقلاب اسلامي بود و نگاه و جهانبينياش متأثر از اين رويداد اجتماعي بزرگ شکل گرفت؛ نگاهي که کانون آن «آزاديخواهي»، «رفع سانسور» و «گسترش آگاهي عمومي» بود. او در فاصله سالهاي دهه پنجاه تا هفتاد در فضاهاي مختلف رسانهاي کار کرد و بهعنوان طراح گرافيک، مدير هنري، نويسنده قلم زد، اما دوران اوج شکوفايي فعاليت اين روزنامهنگار و طراح گرافيک همزمان با بهار آزادي مطبوعات در ايران شد و با پيوستن به روزنامه «جامعه» به سردبيري ماشاءالله شمسالواعظين طرحي ديگر در گرافيک مطبوعاتي ايران انداخت.
او پيش از اينکه به دعوت ماشاءالله شمسالواعظين بهعنوان «مدير هنري» به تحريريه روزنامه «جامعه» بپيوندد، با کار کردن در مجله پرمخاطب «آدينه» به سردبيري سيروس علينژاد نام و آوازهاي در فضاي مطبوعاتي بهم زده بود.
نخستين شماره مجله «آدينه» آذر ماه ۱۳۶۴ منتشر شد، احمدرضا دالوند بيست و هفت ساله و جوانترين عضو تحريريه بود. سردبير مجله آدينه، در روايت همکاري با احمدرضا دالوند گفت: «دو دهه از توقيف آدينه ميگذرد، من دقيق خاطرم نيست که ما احمدرضا دالوند را به همکاري دعوت کرديم، يا اينکه او ما را يافت. او خلاق، شيرين و تأثيرگذار بود. نه تنها شخصيت شيريني داشت بلکه قلماش هم شيرين بود. از همان آغاز حضورش در آدينه به عضو دائمي تحريريه بدل شد و اينطور نبود که ساعتي به تحريريه بيايد و برود، شوق و اشتياق بيپاياني براي کار داشت و مدام در حال انجام کارهاي گرافيکي و تصويرسازي مجله بود. کمبودها و عدم امکانات لازم را با خلاقيت جبران ميکرد. در جمع اعضاي تحريريه ما جوانترين عضو بود.»
انتشار آدينه سيزده سال ادامه پيدا کرد و با دستور سعيد مرتضوي رئيس وقت دادگاه مطبوعات همراه شمار زيادي ديگر از نشريههاي دوم خردادي از ادامه فعاليت بازماند؛ اما احمدرضا دالوند متوقف نشد نه آن زمان نه در ادوار ديگر با توقيف و متوقف شدن نشريههايي که با آنها کار ميکرد و از رسانهاي به رسانهاي ديگر کوچ کرد. آوازه فعاليت احمدرضا دالوند به گوش شمس الواعظين رسيد، سردبير «جامعه» زمستان ۱۳۷۶ از او ميخواهد تا با عنوان «مدير هنري» کارش را آغاز کند.
تا پيش از انتشار «جامعه» در روزنامههاي ايران «مدير هنري» به معناي مرسوم کنوني وجود نداشت، بخشي از توفيق «جامعه» مديون و مرهون خلاقيت و تلاش تيم هنري و طراح گرافيک روزنامه بود. شمس الواعظين سعي کرد تمام اعضاي تحريريه را از زبدهترين و مجربترين روزنامهنگارهاي ايراني انتخاب کند و براي انتخاب مدير هنري روزنامه هم اين مؤلفه مهم را ملاک انتخاب و عمل قرار داد. شمس الواعظين از کار با احمدرضا دالوند بهعنوان «همکاري خوب» ياد ميکند. به گفته هادي حيدري، شمسالواعظين لقب «دال بزرگ» را به اين هنرمند عرصه گرافيک داده بود.
بعد از توقيف «جامعه» در تيرماه ۱۳۷۷ احمدرضا دالوند به همکاري با روزنامههاي «نشاط»، «توس» و «عصر آزادگان» به سردبيري شمس الواعظين ادامه نداد. احمدرضا دالوند در آن زمان آتليه هنري داشت و ترجيح داد، کار در آتليه را ادامه دهد، بهرغم ميل باطني شمسالواعظين اين همکاري خوب استمرار پيدا نکرد. نه تنها نسل پيشکسوت روزنامهنگاري ايران، بلکه جوانها هم بر خلاقيت و تأثيرگذاري دالوند تأکيد ميکنند، علاوه بر اين دو نشريه مهم و تأثيرگذار احمدرضا دالوند با نشريههاي مهم ديگري چون، «دنياي سخن» به سردبيري شاهرخ تويسرکاني، «ماهنامه صنعت حمل و نقل» به سردبيري عميد ناييني، «ايران فردا» به مدير مسئولي عزتالله سحابي، «فيلم» به سردبيري هوشنگ گلمکاني، «گلستانه» به سردبيري مسعود شهامي پور و… هم کار کرد. حضور در روزنامه ايران نيز بخش ديگري از فعاليتهاي هنري اين طراح گرافيک در نشريههاي ايران بود.
توکا نيستاني معمار، طراح و کاريکاتوريست، درباره احمدرضا دالوند، در سايت " توکاي مقدس " چنين اظهار عقيده ميکند و مينويسد: دالوند طراح بي نظيري است و قلمي عالي در نوشتن دارد که به همراه دانشش از هنر منتقدي تيزبين از او ساختهاست.
مسعود خيام، نويسنده، درباره تصوير سازيهاي دالوند و همکاري در ماهنامه آدينه در دهه ۶۰ در بروشور گالري سيحون چنين مينويسد: " اکنون ما هر دو از آدينه بيرون آمدهايم. مقالات تو، خوانده شد يا نشد، تاريخ مصرف خود را داشت و تمام شد. ايلوستراسيونهاي دالوند اما، با خلاصي از شر " داستان"، مفاهيم هنري خود را يافته و زندگي مستقل خود را آغاز کردهاست ".
علي اصغر قره باغي نويسنده، مترجم و منتقد هنر، در ماهنامه گلستانه (شماره ۲۲–۲۳ آبان و آذر ۱۳۷۹) در مقالهاي تحت عنوان " تک گفتاريهاي رندانه " درباره احمدرضا دالوند مينويسد: "دالوند يک جا طراح و نقاش است و جاي ديگر گرافيست و تصوير ساز. يک جا معمار صدا و گفتار است و جايي ديگر تصويرکننده بازتابهاي فلسفي و باز… و در ادامه ميافزايد: اکثر طرحهاي دالوند، به سبب ماهيت پرتواني که دارند مستقل از ادبيات جلوه ميکنند، در نهايت شکل قرائتي فردي از يک متن را دارند و آن قدر قائم به ذات هستند که بدون تاريخ مصرف در يک نگارخانه به عنوان آثار هنري مستقل به تماشا گذاشته شوند."
از فعاليتهاي داخلي و همچنين بينالمللي وي ميتوانيم به موارد زير اشاره کنيم:
سالها تدريس در دفتر مطالعات و برنامهريزي رسانهها و برخي دانشگاههاي کشور
برپايي دورههاي آموزش پيشرفته زيباييشناسي مانند سلسله درسهاي "چشم متفکر "در فرهنگستان هنر، و همچنين در ساير مراکز هنري و فرهنگي
برپايي ورک شاپهاي تخصصي: اقتصاد هنر، برسيهاي تخصصي در موضوعات متنوع هنر، و …
سال ۱۹۹۲، طراح برگزيده کتاب سال گرافيک اروپا.
طراح ممتاز سمپوزيوم بينالمللي طراحي ژاپن / ۱۹۸۹
طراح برگزيده روزنامه «يومييوري شيمبون / ژاپن» – ۱۹۹۰
همکاري با مجله «ويتي ورلد» آمريکا به عنوان طراح۱۹۸۸–۱۹۸۹
از ديگر فعاليتهاي ايشان ميتوان به موارد زير اشاره کرد :
آرم مؤسسه اعتباري توسعه – آرم نشر ثالث – نشر نکته – نشر برتر، نشر شهريار.
لوگوهاي ماهنامه گلستانه/ ماهنامه مديريت ارتباطات / ماهنامه وب/ روزنامه وقايع اتفاقيه (دوره نخست) / روزنامه حيات نو/ روزنامه اقتصاد پويا/ روزنامه شهروند/ هفتهنامه آتيه/ هفتهنامه جوان.

همچنين ديزاينر صفحات بي شماري در روزنامهها و ماهنامههاي متعدد در طي بيش از ۲۵ سال گذشته بودهاست.
احمدرضا دالوند در سه دهه گذشته با نشريات متعددي به تناوب به عنوان تصويرگر، مدير هنري، نويسنده، و گاه به عنوان سردبير همکاري داشتهاست.

وي همچنين وي در حوزه مقاومت نيز آثار شاخصي ارائه کرده است:
مادر، دختر و پسر در پيش زمينه و رزمندگان در غروب دل انگيز در پس زمينه چه ميخواهند بگويند. مادر با نگاهي پيش رو کتابي در دست دارد، پسرک مشتش را محکم گره زده و دخترک دست به دعا برداشته است. رزمندگان در زمينه قرمز دوشادوش هم و مهربانانه به پيش ميروند، در پس زمينه رنگي خطوط مورب کار را کمي به انتزاع نزديک ميکند و در عين حال به اثر بعد و پرسپکتيو ميدهد. تلاش زيادي براي ساخت و ساز در بافت پس زمينه صورت نگرفته است گويي هنرمند عامدانه ميخواهد همه چيز را متناسب با ديدگاهش دسته بندي کند و در تابلوي خويش بر اساس الويت بچيند. احمد رضا دالوند به عنوان يک طراح و نقاش پيشکسوت و در عين حال منتقد اثر هنري که در غالب آثارش به انتزاع نزديک ميشود، اينبار مخاطب را با نقاشي اش به خود ميخواند و از آنها درخواست دارد تا عناصر نمادين در اثرش را واکاوي کنند.

وي در سومين جشنواره بينالمللي مقاومت نيز طرحي با تکنيک اکريليک به اندازه ۱۲۰* ۱۲۰ارائه کرد که به عنوان اثر برگزيده جشنواره معرفي شد.

احمدرضا دالوند، طراح گرافيک، نويسنده و منتقد هنري پس از يک دوره بيماري سخت سحرگاه دوشنبه نوزدهم آذرماه در شصت سالگي در خانهاش درگذشت. او که از اول آبانماه بهدليل عارضه قلبي و ديابتي در بيمارستان سينا بستري شده بود، چند عمل جراحي سنگين را از سرگذراند.دالوند روز هجدهم آذرماه از بيمارستان مرخص و اگرچه به تشخيص پزشکان معالجاش دوره درمان او به پايان رسيده بود، اما ترجيحشان اين بود که وي چند روز ديگر را نيز در بيمارستان تحت نظر باشد، اما دالوند ترجيح داده بود دوران نقاهت را در خانه خود سپري کند.
گالري آنلاين افتخار همکاري با ايشان را داشته است و از همراهي و حمايت ايشان برخوردار بوده است. ياد و نام اين هنرمند بزرگ همواره زنده خواهد بود و آثار سالهاي بيشمار فعاليت چشمگير و موثر وي ماندگار است.
منبع: ميزان/ فراديد
