رييس موسسه فرهنگي هنري و پژوهشي صبا گفت: جا انداختن مقوله بنيادي اقتصاد هنر بمثابه يک محور استراتژيک و راهبردي در سياستگذاريهاي کلان و بلند مدت مي بايست از برنامه هاي اصلي دولت در جهت اقتصاد مقاومتي و خود اتکايي ملي باشد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از خبرگزاري اقتصادي ايران، محمد رضا حسين خاني در پاسخ به سوال خبرنگار اکونيوز مبني بر اينکه آيا بودجه تعيين شده از طرف دولت به حوزه فرهنگ و هنر در جهت اهداف فرهنگي و هنري کشور کافي است اظهار داشت: بودجه تعيين شده از طرف دولت در راستاي اهداف اين حوزه کافي نيست و اين نشان از آن دارد که هنوز در نظر سياستگذاران و مديران، هنر در شمار ضرورتهاي اساسي نبوده و همچنان به شکل مقوله اي فرعي، و در اولويتهاي آخر ارزيابي مي شود.
وي در اين خصوص گفت: بر اساس رهيافت اقتصاد مقاومتي و خوداتکايي ملي بايد سياستگذاري اصلي در اين حوزه معطوف بر امکان عرضه هرچه بيشتر آثار و توليدات هنرمندان براي عموم مردم و سرمايه گذاري دولت و نهادهاي غيردولتي و بخش خصوصي بر روي اقتصاد هنر و ايجاد يک ميدان متمرکز توليد و مصرف داخلي هنر در اندازه و ابعاد ملي باشد.

حسين خاني اظهار داشت: تشويق واحدهاي صنعتي و موسسات اعتباري توسط دولت به خريد آثار از هنرمندان، اختصاص تسهيلات و اعتبارات به مراکز بزرگ صنعتي و تجاري درصورت خريد آثار هنر ، تعيين رديفهاي بودجه حمايتي از سوي دولت ، ورود رسانه ملي به حوزه اقتصاد هنر و تبليغ درآمدزايي و کارآفريني هنر از جمله طرح ها و برنامه ها يي در راستاي به ميدان آمدن حوزه هنر در چرخه اقتصاد و توليد ملي طبق فرمايشات مقام معظم رهبري است.
وي تصريح کرد: مسلما در شرايط کنوني با وجود موانع متعدد معيشتي و کمبودهاي رفاهي، عدم تثبيت و فراگير شدن مقوله «اقتصاد هنر» فقدان بسترهاي ارتباط توليد هنري با نظام عرضه و تقاضا عموم هنرمندان از سطح زندگي مناسبي برخوردار نبوده و تنها معدودي بلحاظ عواملي چون شهرت و محبوبيت شانس شناخته شدن در حراجهاي هنري خارج از کشور و ارتباط با شبکه هاي رسانه اي، تبليغي خاص و انحصاري و عواملي ديگر اين اقبال را مي يابند.

رييس موسسه صبا در پايان خاطر نشان کرد: اين پروسه بايد در درازمدت شکل گيرد و تحقق آن محتاج عواملي است از اين جمله آموزش صحيح و اصولي و ضابطه مند هنر از کودکي ، تقويت مهارت و هوش هيجاني، عاطفي، ذوق و تخيلي، ابداعگري، نقادي، وجود بسترها و زيرساختهايي جهت آشنايي عموم مردم با هنر و ارتباط با مراکز هنري و گالريها و موزه ها، وجود امکانات محيطي و شهري جهت ارتقا ء سطح ادراک و بينش و التذاذ هنري در سطح عمومي کشورانجام شود.
