سيا ارمجاني مجسمهساز و معمار ايراني الاصل که در زمينه «پابليک آرت» يا هنر عمومي شهرت داشت در سن ۸۱ سالگي درگذشت؛ به اين مناسبت دکتر عليرضا سميعآذر پيامي در نکوداشت وي در اختيار مجموعه گالري آنلاين قرار داده است که در ادامه خواننده آن هستيد.

پيام عليرضا سميعآذر:
در سال ۱۳۳۷ وقتي سياوش ارمجاني براي مصاحبه حضوري آزمون ورودي دانشکده هنرهاي زيبا حاضر شده بود، با لحني بهظاهر دلسوزانه به او گفتند؛ پسرجان تو استعداد هنري نداري و بهتره به تحصيل در رشتههاي ديگر فکر کني! يک سال بعد او به امريکا مهاجرت کرد و در ميناپوليس به تحصيل فلسفه غرب و رياضيات پرداخت و سپس تا پايان عمر در همان شهر اقامت گزيد. ليکن همواره زندگياش را در مسير تکاپوي هنري طي کرد و به خلق نقاشي، طراحي، مجسمه، چيدمانهاي مفهومي و از همه مشهورتر پروژههايي براي مکانهاي عمومي پرداخت. حالا او پرآوازهترين هنرمند بينالمللي ايراني است و يکي از شناخته شدهترين هنرمندان جهان در ژانر Public Art که يک شاخه مهم هنر مفهومي در ترکيب با کيفيات معماري است.
هنر ارمجاني در باره انسان، جامعه و ساحت معنوي است و او هرگز اثري را براي بيان احساسات شخصي خلق نکرد. تابلوي نقاشيخط ''دعا'' که در همان سالهاي اوليه اقامت ارمجاني در امريکا خلق شد، يک دستنويسي به شيوه سنتي سياه مشق از اشعار مولانا و حافظ است که امواجي متراکم را به سبک نقاشي اکسپرسيونيسم انتزاعي پديد آورده است. اثر جنجالي او ''فلوجه'' يک بيانيه ضد جنگ با ترکيب شالودهاي درحال سقوط و نمادهايي از تابلوي گرنيکاي پابلو پيکاسو است که براي نمايش در امريکا بخاطر اشاره مستقيم به جنايات اين کشور در عراق با سانسور مواجه شد. پروژههاي سيا ارمجاني شالودههايي معمارانه با مضمون اتاق مطالعه، باغ شاعر و پلها هستند که اغلب از يک زبان شاعرانه با الهام از ادبيات عرفاني ايران برخوردارند و با واژگاني چون پلهها، سکوها، اتاقها، درب و پنجرهها تجسم مييابند. يکي از مشهورترين آنها پل فولادي Irene Hixon Whitney به طول ۱۱۲ متر است که باغ مجسمه مينياپوليس را به يک پارک مرتبط ميسازد. او بعدها پلهاي ديگري در اسپانيا، فرانسه و امريکا ساخت که همگي علاوه بر جنبه کاربردي، يک مجسمه مفهومي در مقياس شهري نيز محسوب ميشوند. از ديگر پروژههاي مهم او براي مکان عمومي، يادمان مشعل المپيک ۱۹۹۶ آتلانتا است که طرح ارمجاني در يک مسابقه جهاني با حضور تعدادي از صاحبنامترين معماران جهاني برگزيده شد و اثر پس از اجرا بهطور دائمي در ميدان سنتنيال اين شهر نصب شد. سيا ارمجاني نمونه بارز هنرمندي است که در کشور زادگاه خود غريبه و در دنياي غرب پرآوازه است. او در عين عشق به موطن اجدادي خود و فرهنگ بالنده آن، تصوري جهان وطني براي هنرمند قائل بود و در آثارش پيوسته به طرح مضامين مرتبط با دغدغههاي مهاجرين همچون سرگشتگي، تنهايي، خاطره و نوستالژي ميپرداخت. موزه متروپليتن نيويورک که حدود يک سال پيش نمايشگاه بزرگي از مجموعه آثار سيا ارمجاني برگزار کرد، در يادداشتي به مناسبت درگذشت وي، شخصيت آرام و ژرف او را ستايش کرد.
يادش گرامي و ماندگار باد
