ليلي گلستان در حالي که ميگويد سالهاست انتظارش را از تمام دولتها بريده و ديگر اميدوار و خوشبين نيست، به بيان ترفندي که دولت جديد بايد ياد بگيرد، ميپردازد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، اين مترجم و مدير گالري گلستان درباره وضعيت فرهنگ و ادبيات در دولت دوازدهم و خلاءهايي در اين زمينه که نياز به حمايت دارند، اظهار کرد: در چهار سال گذشته هيچ چيز خوب نبود. فرهنگ، ادبيات، کتاب و … که ديگر خيلي براي حکومت جزء اولويتها نيست و وضعيت حوزه فرهنگ هم مثل ديگر چيزها بد بود. نويسندگان مينوشتند و ناشران چاپ ميکردند اما با مشکلات زياد، نوميدانه، مايوس و بدون هيچ فکري درباره آينده کاري که انجام ميدهند. يعني واقعا فداکاري ميکردند و فقط به دليل علاقه خودشان و تعهدي که نسبت به جامعه داشتند، اين کار را پيش ميبردند.
او سپس با بيان اينکه به هر حال در اين چهار سال اخير هيچ بهايي به فرهنگ و ادبيات داده نشد، افزود: نميدانم که در چهار سال پيش رو چه اتفاقي خواهد افتاد. اصولا بدبين نيستم و آدمي هم نيستم که پيشاپيش گمانهزني کنم، از حدس و گمان زدن هم اصلا خوشم نميآيد، بنابراين به تماشا مينشينيم. ما سعي خودمان را ميکنيم که بشود، در تمام اين ۴۰ سال هم سعيمان را کرديم تا بشود و تا آنجا که توانستيم کارمان را کرديم.
گلستان همچنين درخصوص انتظاراتش از دولت جديد گفت: من سالهاست که انتظارم را از تمام دولتها بريدهام و متاسفانه اين نوميدي من از زمان آقاي خاتمي و دولت اصلاحات شروع شده است. بنابراين هيچ انتظاري ندارم.
او در عين حال بيان کرد: انتظار من از اهالي فرهنگ و هنر است که جا نزنند، واندهند و تا آنجا که ميتوانند کار خودشان را انجام دهند. جلو ما سدهاي زيادي گذاشتند، مانعهاي زيادي گذاشتند و دارند ميگذارند. انتظارم اين است که دولت آينده کمي به اعتراضها و بيشتر پيشنهادات مثبتي که اهالي فرهنگ و هنر هميشه داشتهاند گوش کند. فکر نکنند بلدند، بلد نيستند؛ بنابراين بهتر است از کساني که بلدند ياد بگيرند و عمل کنند چون خيلي به نفعشان است؛ اگر اين دولت بتواند از افراد متخصص و حرفهاي در اين حيطه کمک بگيرد و با آنها کار کند و پيشنهادات آنها را اجرا کند، نه تنها بدي نميبيند بلکه آنها را به سمت خودش ميکشاند و اين ترفندي است که بايد ياد بگيرند.
مترجم «زندگي، جنگ و ديگر هيچ» در ادامه با اشاره چالش مميزي براي اهالي فرهنگ، اظهار کرد: به هر حال من نميدانم که چه آيندهاي و چه مميزيهايي در پيش رو داريم که البته هميشه هم داشتهايم. من تا کنون براي ۳۵ تا از ۴۰ کتابي که منتشر کردهام به وزارت ارشاد رفتهام، البته توانستهام طرف مقابلم را قانع کنم که دارد اشتباه ميکند. خيلي به من فشار آمد اما اين کار را انجام دادم و شد. ولي واقعا چرا ما بايد اين همه انرژي مصرف کنيم تا به طرف بفهمانيم که اشتباه ميکند؟ کسي را در اين جايگاه بگذاريد که تخصص داشته باشد، ادبيات بداند و اينقدر معاني عجيب و غريب از جملات ما درنياورد و به ما تحويل ندهد. تنها کاري که وزير جديد ميتواند انجام دهد، اين است که به حرف اهالي فرهنگ گوش کند.
ليلي گلستان در پايان گفت: من اين حرفها را با نااميدي تمام زدم؛ با وجود اينکه هميشه اميدوار و خوشبين بودم. اما متاسفانه حالا مدتي است که ديگر نيستم. گرچه کارم را انجام ميدهم، کتابم را ترجمه ميکنم، گالريام را آنلاين اداره ميکنم و خوشبختانه در همه اينها خيلي هم موفق هستم، ولي نااميدم. اميدوارم برگردم و دوباره همان آدم سابق شوم.
