سيد مجتبي حسيني پس از حدود چهار سال حضور در معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در پيامي از هنرمندان و همکاران اين معاونت قدرداني و خداحافظي کرد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، محمدمهدي اسماعيلي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي يکشنبه، چهارم مهر ماه محمود شالويي را در حکمي به سمت سرپرست معاونت هنري منصوب کرد و سيد مجتبي حسيني هم به فرهنگستان زبان و ادب فارسي رفت.
سيد مجتبي حسيني پس از رفتن از معاونت هنري در پيامي نوشت:
«هوالبصيـر
ايمان دارم که حريم ِهنر، دور و نزديک ندارد و هر که بر اين خوان، نشسته وُ برخاسته باشد؛ چنان مرهون خواهد بود که به حق نمک، جزقوام وُ دوام وُ علاجِ آلام آرزويي نخواهد کرد؛ همچنان که اکنون؛ من به شکرانهي سعادتِ خدمت در خانومان هنر؛ شکرگزار خداوند و خانوادهي هنر هستم. دشواروظيفهاي که اگر چه مقارن با مصائب طبيعت وُ شدائد شيوع بلا گرديد اما به همپايي و همراهي هنرمندان وهمکاران، هيچ از بضاعت ممکن دريغ نشد و به آن چه که تکليف و تعهد نام داشت؛ سر گذاشته شد. هر چند اين کارنامه به کارزار بسيارمجموع ميشود اما بهحقيقت؛ مقارنت اين دوران با سلسله ادباري چون سيل، زلزله، کرونا از يک سو و از ديگر سو برزخ بودجه، برنامهاي که بر آن تدارک ديده شده بود را چنان که بايد؛ بر پا نميگذاشت و تلختر آن که به جبر دورباشها و مراقبات بهداشتي و منع ناگزير فعاليتهاي هنري براي پاسداري از سلامت؛ هم قامت اقتصاد هنر و معيشت هنرمندان خميدهتر گرديد و هم فقدان گهرمردان و گهرزناندر اين معرکه، خسارتي جبرانناپذير پديد آورد. با باور به اينکه هنر ثروت و فرصتي مغتنم براي کشور است،کوشيده شد با بسيج توان وتوشهي موجود و با تدوين برنامهاي بر اساس منطق اضطرار، نظام توسعهي توليد هنر و تربيت هنرمند تداوم پيدا کند و با تکيه بر رويکردخلاق هنر و توزيع حمايتهاي ممکن و انتظامبخشي به رويدادها و سامان دادن به ساختارها و سازمانهاي هنر، انفعال تحميلشده را بهاتفاق و اتحاد نزديک کرد که حکايت مذکور، قدم به قدم و به قلم صدق در دفاتر آمار و آثار ثبت و ضبط گرديده است و قطعا به ديدهياغماض؛ قابل احصاست. ظرفيت ارزشمندي که در گام دوم انقلاب شايسته است بيشتر و بهتر محل ملاحظه باشد. وقت مغتنميست کهاز پايمردي و همنوردي جناب دکتر سيدعباس صالحي در مقام وزيري وزين که همه اميد بودند وُ همه خيرخواهي؛ قدرشناسي کنم و ازهمهي همکارانم که مومنانه به هنر باور داشتند و هيچ فروگذار نبودند ياد کنم. و براي برادر گرامي جناب آقاي دکتر محمد مهدياسماعيلي و همکاران منصوب آرزوي توفيق روز افزون نمايم. اين راه دشوار جز به بردباري اصحاب کريم هنر که با جميع جراحات، جز بهمقصد نينديشيدند و اهالي شريف رسانه که آيينهوار همدلي کردند به سر نميشد که در اين فرصت، فروتنانه، آرزومند سلامت وسعادتشان هستم و آخر آن که:
روان روشن سعدي که شمع مجلس توست
به هيچ کار نيايد گرش نسوزاني
سيدمحمدمجتبي حسيني»
