معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به مناسبت آغاز سال تحصيلي، به هنرآموزان هنرستان‌هاي هنرهاي زيبا پيام داد.
به گزارش گالري آنلاين، ايسنا به نقل از روابط عمومي معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نوشت، سيد مجتبي حسيني در اين پيام نوشته است:
«امروز سرآغاز سال تحصيلي است، آغاز مهرماه، آغاز رفاقتي با شورِ رقابت، امروز نوروزِ آموختن است. پس اين روز را بايد با سلام و سنا گذراند. سلام بچه‌ها، سلام معلم‌هاي کريم و بخشنده و هنردان…
اگرچه قرني مي گذرد از آن روز که اميرکبير ايران، با تأمل و تأني شاهِ جوان را به نصيحت گفت: «اگر نيت يک ساله داريد گندم بکاريد، اگر نيت ده ساله داريد درخت بکاريد و اگر نيت صدساله داريد انسان تربيت کنيد.» اما به چشم تاريخ، چشم برهم زدني گذشته انگار از آن روز … امير، نخستين دريابنده‌ي اين حکمت نبود! اما گوش جانش به گوشوار کلام امير مؤمنان(ع) آراسته بود که فرمود: «که اگر چه من به اندازه‌ي عمر باشندگانِ پيش از خود نزيسته‌ام اما در آنها نظر کرده و انديشيده‌ام تا بدانجا که گويي با ايشان زيسته‌ام و از آنها آموخته‌ام.»
امير مي دانست گويي، که روزي شيخ بهايي همين حکمت را به رفتاري شگفت به فرمانرواي صفوي آموخته بود. امير نگاهش به فرداي ايران بود.
کمال الملک، چهار ساله بود که اميرکبير، شهيدِ جهل و تنگ نظري شد اما اين زاده‌ي کاشان پَژواک آن آرميده در خاکش را شنيد.
کمال الملک مي دانست، به کوهي گران از هنر تکيه داده و اگر قرار است دماوندِ هنرِ ايران بماند و بپايد، براي فردا، او به جايِ گندم و درخت مي بايد که به انسان بينديشد. شصت و سه ساله بود که رنج ها را به جان خريد و آرشين تيرش را از چله رها کرد و هنرستانِ هنر به شيوه‌ي امروزين را بنا نهاد تا صديقي و وزيري و آشتياني و حيدريان و صنعتي و بسيار نام‌هاي درخشان ديگر به امتداد مسير او بپردازند.
راهي که هشت سال پس از کمال الملک، يعني يکصد و سه سال پيش براي موسيقي گشوده شد و هنرستان موسيقي نيز قصه‌ي خود را آغاز کرد.
هنرستان هاي ايران به گلستان و بوستانِ بي خزان مي‌مانند. باغستاني که در منطقه، نخستين‌اند و نشان‌دهنده‌ي فضل و فرهنگ و منش بلند کشور ما. باغستاني که هم خودش سرمايه‌ي ثمينِ اجتماعي و تاريخي است و هم محصول شيرينش- در بيش از يک قرن- سرمايه‌هاي درخشان سرزمين ما بوده و هستند.
شمار هنرمندان نام آور و افتخارآفريني که برآمده از هنرستان‌اند چندان و چنان است که هر صاحب دلي را به پاسداشت اين ميراث فرامي‌خواند.
هنرستانها، هسته‌ي تشکيل وزارتي براي هنر شدند، هنرستان ها، نگارخانه‌ي پويا و پاياي هنر ايران شدند و نقش‌ها زدند و نغمه‌ها پرداختند…
از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ هيجده باب هنرستان هنرهاي زيبا در کشور تأسيس شد و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ سيزده باب. در سال ۱۳۹۶ زماني که به مأموريت معاونت هنري منصوب شدم، شمار هنرستانها همان ۳۹ باب بود و شماري از استانها هنرستان نداشتند و بسا استعداد و علاقه مند که مجال و امکان تحصيل در هنرستان نمي‌يافتند.
از بخت شکر دارم و از روزگار هم که به دستياري همکاران و برادران عزيز و دلسوزم در اداره کل آموزش و در تمامي ادارات کل استانها به سعيِ ستوده و جهدِ بليغ و با نگاهي برنامه‌اي، مطالعاتِ ايجاد هنرستان هاي هنرهاي زيبا با همراهي وزارت محترم آموزش و پرورش به اينجا رسيد که در دو سال پشت سر ده باب و از امروز ده باب ديگر و در مجموع بيست هنرستان طي يک دوره تقريباً سه ساله به منظومه هنرستان هاي هنر کشور افزوده شد. امروز هيچ استاني بي‌هنرستان هنرهاي زيبا نيست اما در شمارِ اندکي از استانها يا فقط هنرستان دختران است يا هنرستان پسران.
امروز وقت است که از وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي که خود به زيور و کسوت معلمي آراسته‌اند، درخواست کنم تا با توجه به حاصل درخشان و ارزشمند هنرستان هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در برنامه‌هاي اين وزارت، در دولت سيزدهم چنان بيايد که در هر استان دست کم يک هنرستان دخترانه و يک هنرستان پسرانه فعال باشد و در تمامي هنرستانها، هفت رشته‌اي که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تخصيص دارد، تدريس شود تا هيچ نوجوان صاحب استعدادي از اين امکان محروم نماند و کشور عزيزمان بتواند فرزندان برومندش را در قامت هنرمندان متعهد و توانمند به نظاره بنشيند و تحسين کند.
اجازه مي‌خواهم سخنم را به عطر شعر بهار بيارايم که به دردمندي و دلسوزي با جوانان گفت:
بهوش باش که ايران ترا پيام دهد /ترا پيام به صد عز و احترام دهد
به علم خويش بکن تکيه و به عزم درست /که علم و عزم ترا عزت و مقام دهد
شعائر پدران و معارف اجداد /حيات و قدرت اقوام را قوام دهد»