نشست هم‌انديشي دبيران ادوار مختلف جشنواره هنرهاي تجسمي فجر برگزار شد

نشست هم‌انديشي دبيران ادوار جشنواره هنرهاي تجسمي فجر با حضور محمود شالويي، هادي مظفري، سيد عباس ميرهاشمي، عبدالرحيم سياهکارزاده، اردشير ميرمنگره و احسان آقايي در موزه هنرهاي معاصر برگزار شد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، در اين نشست محمد علي رجبي، ابراهيم حقيقي، جمشيد حقيقت‌شناس، امير عبدالحسيني، امير راد، مسعود زندهروحکرماني، مجتبي آقايي، علياشرف صندوق‌آبادي و جمال عربزاده به‌عنوان دبيران کل يا دبيران هنري سيزده دوره گذشته جشنواره هنرهاي تجسمي فجر حضور داشتند.

محمود شالويي، سرپرست معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، با اشاره به شکل‌گيري جشنواره هنرهاي تجسمي فجر گفت: «جشنواره هنرهاي تجسمي فجر در سال ۱۳۸۷ که مسئوليت اداره کل هنرهاي تجسمي را داشتم راه‌اندازي شد و آيين‌نامه اين جشنواره با مشارکت تعدادي از هنرمندان تجسمي تدوين شد. رويکرد و نگاه اين بود که جشنواره با توجه به محتواي عميق و در راستاي انقلاب اسلامي با مشارکت و تعامل هنرمندان و حرفه‌اي برگزار شود. اگرچه عده‌اي تصور مي‌کردند جشنواره تجسمي فجر با هدف جايگزيني دوسالانه‌ها طراحي شده است اما اصلا قرار بر اين نبود و اهداف و نحوه اجراي جشنواره فجر و دوسالانه‌ها متفاوت است و در اين سالها نيز دوسالانه‌ها و جشنواره فجر برگزار شده‌اند.»

سرپرست معاونت هنري اضافه کرد: «يک جشنواره زماني مي‌تواند با کيفيت و حرفه اي برگزار شود که همه اختيارات به برگزارکنندگان سپرده شود و جشنواره بر اساس آيين‌نامه موجود و با در نظر گرفتن مسائل تخصصي برنامهريزي و اجرا شود.
هادي مظفري، مديرکل هنرهاي تجسمي هم در اين نشست گفت: دوستان حاضر در اين جلسه در دوره‌اي که مسئوليت جشنواره به عهده آن‌ها بوده است از جزئيات آن با خبر بودند و در دوره‌هاي بعد هم به عنوان عضو شوراي سياستگذاري روند آن را رصد کرده‌اند. در جشنواره هنرهاي تجسمي فجر چندين خانواده زير يک سقف قرار مي‌گيرند و رشته‌هاي مختلفي که گاه تفاوت‌هاي جدي ميان آن‌ها وجود دارد وقتي پاي جشنواره به ميان مي‌آيد با يکديگر هماهنگ مي‌شوند.»

مظفري ادامه داد: «در دوره‌هاي مختلف اين جشنواره شاهد رويکردهاي متفاوتي بوديم. زماني رشته‌هاي هنري تفکيک شده بود و بعد از آن اين مسئله مطرح شد که در دنياي امروز فاصله هنرها از بين رفته است و همه آن‌ها بايد در کنار همديگر قرار بگيرند. اما برخي رشته‌هاي هنري با توجه به مشخصه‌هاي آنها بار ديگر جدا از هم در جشنواره حضور داشتند. شايد ديدن اين تغييرات از دور باعث شود که عده‌اي گمان کنند اين جشنواره نقشه راه ندارد، اما وقتي در يک خانواده هنرهاي مختلف دور هم جمع مي‌شوند و هنرمندان آن‌ها بايد اقناع شوند، به راحتي نمي‌توان در مورد اين مسئله نظر داد و براي هر سوال پاسخ‌هاي زيادي وجود دارد.»
مظفري اضافه کرد: «نمي‌توان توقع داشت که اين جشنواره مسئوليت بخش‌هاي مختلف را بر عهده داشته باشد و همه خواسته‌هاي جامعه تجسمي را پاسخ دهد، با اين‌حال جشنواره به ميزاني که گنجايش دارد بايد تلاش کند تا بهترين‌ها را براي هنرمندان فراهم کند.»

سيدعباس ميرهاشمي، دبيرکل چهاردهمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر نيز در ادامه اين نشست گفت: «از روزي که عهده‌دار اين مسئوليت شدم مروري کلي بر ۱۳ دوره گذشته جشنواره کردم تا ببينم در کدام بخش‌ها توانسته‌ايم براي هنرهاي تجسمي آورده داشته باشيم. در مجموع احساس کرديم تلفيقي از دو نگاه متفاوت تک‌رشته‌اي و ميان‌رشته‌اي مي‌تواند در اين دوره پاسخگو باشد و بر همين اساس در فراخوان اين دوره جشنواره هم رشته‌ها را به صورت تفکيک شده اعلام کرديم و هم بخش کيوريتوريال را ايجاد کرديم تا بتوانيم بحث ميان‌رشته‌اي را بهتر دنبال کنيم. با افتخار مي‌گويم که در بخش‌هايي از جشنواره دقيقاً جا پاي دوره‌هاي قبل گذاشتيم، زيرا احساس کرديم قدم خوبي برداشته شده بوده و حالا بايد آن را دنبال مي‌کرديم.
ميرهاشمي ادامه داد: ما نيازمند اين هستيم که ابعاد مختلف جشنواره هنرهاي تجسمي فجر و نحوه تعامل آن با دوسالانه‌ها و جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان تبيين شود. در اين صورت مي‌توانيم قدم‌هاي خوبي برداريم و فرصتي فراهم کنيم که اثر هنري و هنرمند به خوبي ديده شوند. در اين ميان حضور استانها را در جشنواره تقويت کرديم و با برنامه‌ريزي‌هاي متعدد سعي کرديم استان‌ها با همه توان در جشنواره حضور داشته باشند. اين جلسه را گشايشي مي‌دانم که در جمع‌هاي ديگر راهنمايي بيشتري از دوستان بگيريم تا شاهد اتفاقات خوبي در حوزه تجسمي باشيم.»

 در ادامه جلسه دبيران دوره‌هاي گذشته به بيان نظرات خود و ارائه راهکارهايي براي برگزاري هرچه بهتر جشنواره هنرهاي تجسمي فجر پرداختند. موضوعاتي از قبيل رويکردهاي جشنواره، تقويت هنر معاصر، و برجسته کردن نقاط عطف آيين‌نامه جشنواره، تعيين مخاطبان جشنواره و همراه کردن نهادهاي ديگر هنرهاي تجسمي از قبيل گالري‌ها و انجمن‌ها به بحث گذاشته شد.
محمدعلي رجبي دبيرکل دوره چهارم گفت:‌ «نکته مهمي که در اغلب رويدادهاي هنري مورد غفلت قرار مي‌کرد اين است که دستاوردهاي آن‌ها بررسي نمي‌شود و فعاليت پژوهشي روي آن‌ها صورت نمي‌گيرد. همه جشنواره‌ها و دوسالانه‌ها تنها در مدت برگزاري خود با هنرمندان در ارتباط هستند و در ساير زمان‌ها پيگير فعاليت‌هاي هنري نيستند. درحالي‌که بايد به گونه‌اي برنامه‌ريزي شود که در سراسر سال فعاليت‌هاي هنري و وضعيت هنرمندان رصد شود.»
مجتبي آقايي، دبير کل ادوار هفتم تا دهم جشنواره در ادامه نشست گفت: «جشنواره هنرهاي تجسمي فجر به دلايل مختلف بايد بسيار فراتر از آن چيزي که هم اکنون هست باشد. اين جشنواره حمايتي را دارد که هيچ رويداد ديگري در حوزه هنرهاي تجسمي ندارد. اين جشنواره فرصت خيلي خوبي با داشته‌ها و سرمايه‌هاي زياد است و براي استفاده از آن‌ها نياز به يک مانيفست درست و اثربخش دارد.»
آقايي گفت: «در نامگذاري جشنواره نيز بايد دقت کنيم و همچنين بايد بدانيم که با چه گونه از مخاطب در ارتباط هستيم واژه هنرهاي تجسمي براي مردم بسيار نامانوس است و آن‌ها متوجه نمي‌شوند که در اين جشنواره قرار است چه چيزي را ببينند. نکته‌اي که بايد به آن توجه کنيم اين است که آيا جشنواره را براي قشر نخبه برگزار مي‌کنيم يا براي هنرمندان يا براي مردم؟»

علي اشرف صندوق آبادي، دبيرکل دوره سيزدهم جشنواره نيز گفت: «به نظر من بازنگري مجموعه سال‌هاي گذشته اين جشنواره ضروري است. بايد همه توفيقاتي را که داشتيم يا نداشتيم مرور شود و به سمتي برويم که مسير را عملياتي کنيم. اين جشنواره جوان است اما بايد سرعت کار را با اضافه کردن افرادي که موثر هستند و همچنين انجام کارهاي تحقيقاتي بالا ببريم.»
ابراهيم حقيقي دبير کل دوره‌هاي يازدهم و دوازدهم جشنواره در ادامه نشست گفت:‌ «من نمي‌خواهم آرمان‌گرايانه صحبت کنم زيرا همه آرمان‌ها در آيين‌نامه جشنواره موجود است، اما هميشه سليقه جمعي و شرايط بيشتر تعيينکننده است. در دوره‌هاي مختلف بخش‌هايي از آيين‌نامه اجرا نشده است اما در آنچه که اجرا شده بايد ضعف‌ها را ببينيم و نقاط قوت را شناسايي کنيم تا اين جشنواره جوان را براي آينده بهتر تربيت کنيم. بخش مسابقه و رقابت يعني طوباي زرين مهمترين بخش جشنواره است که براي هنرمندان جوان ايجاد انگيزه مي‌کند.»
حقيقي اضافه کرد: «به نظر من مخاطبان اين جشنواره بيشتر هنرمندان و هنرجويان هستند و به ندرت مي‌بينيم که مردم عادي از آن بازديد کنند. حضور پيشکسوتان هم ميتواند از طريق گالريها در جشنواره اتفاق بيفتد. البته در ساير جشنواره‌ها نيز همين‌گونه است و به تصور من بيشتر دوستداران فيلم و موسيقي و تئاتر هستند که به جشنواره‌ها مي‌روند.»
جمشيد حقيقت‌شناس دبير هنري دوره‌هاي هفتم تا دهم جشنواره گفت: «مشکل بزرگ اين جشنواره نداشتن يک مکان مناسب است. در طول اين سال‌ها هيچ‌کس فکري به حال اين مسئله نکرده و ما ناچار هستيم هر سال از ميان آثار فراواني که به جشنواره ارسال مي‌شود تنها تعداد اندکي را انتخاب کنيم. زماني که من دبير هنري جشنواره شدم ۱۰رشته با ۱۰دبير و چندين داور در جشنواره وجود داشت ولي ما شروع به حذف کرديم تا قدرت حرکتمان بيشتر شود. از داوران خواستيم که به جاي قضاوت در رشته تخصصي خود در همه رشته‌ها نظر بدهند. فکر مي‌کنم مشکل ما در برگزاري هر رويدادي حذف نکردن است، درحالي‌که اگر آنچه را در طول زمان جمع شده است حذف کنيم فضا بازتر مي‌شود و بهتر مي‌توان کار کرد.»

مسعود زنده روح کرماني، دبير هنري دوره‌هاي چهارم تا ششم در ادامه نشست گفت: «جشنواره بايد خلوت شود و نبايد در آن رشته‌هاي مختلف وجود داشته باشند، زيرا در هنر معاصر چيزي به نام رشته وجود ندارد. جشنواره بايد به سمتي برود که هنر معاصر امروز ايران در آن باشد. چيزي که برگرفته از همه دوسالانه‌ها و جشنواره جوان باشد. به نظر من حکم يک ساله براي دبير جشنواره هيچ فايده‌اي ندارد زيرا يک نفر بايد ۵ سال برنامه‌ريزي کند تا راه مناسب براي جشنواره پيدا شود، درحالي‌که هر دوره آدم جديدي با ايده‌هاي جديد مي‌آيد که فرصتي براي عملي شدن پيدا نمي‌کند.»
  جمال عرب زاده، دبير هنري دوره دوازدهم جشنواره گفت: «هنرمندان تجسمي به دليل اينکه وابستگي حرفه‌اي به جشنواره ندارند و هميشه مستقل کار مي‌کنند، ممکن است چندان در آن حضور پيدا نکنند. اما بايد اين جشنواره به عنوان جشن تجسمي در ذهن هنرمندان جا بيفتد. اداره کل تجسمي با رفتن به سمت انجمن‌ها باعث شده است که تا حدودي فاصله‌ها برداشته شود. حرکت صحيح اين است که انجمن‌ها و گالري‌ها اين جشن را از آن خود بدانند و در آن حضور پيدا کنند. نکته ديگر آنکه جشنواره جوان پتانسيل زيادي دارد و فرصتي براي گسترده شدن جشنواره هنرهاي تجسمي فجر است. آثار برگزيده اين جشنواره هيچ‌وقت به شکل خوبي نمايش داده نمي‌شوند اما جشنواره فجر فرصت مناسبي براي اين کار است.»
امير راد، دبير هنري دوره اخير جشنواره (چهاردهم) گفت: «به نظر من مهم‌ترين مسئله اين است که تکليف ما مشخص شود تا بدانيم در اين جشنواره با چه چيزي مواجه هستيم. در ۱۳ سال گذشته هر بار تغييرات جديدي در جشنواره رخ داده و چيزهايي به آن اضافه شده است. امسال تلاش شده که مسئله رسانه محور بودن کم‌رنگ شود تا به مرور به سمت تعريفي از هنر معاصر برويم تا جوانان هنرمند متوجه شوند نگاه دست‌اندرکاران اين حوزه نيز به هنر معاصر است. با توجه به اينکه نمي‌توان رسانه محور بودن را به شکل ناگهاني تغيير داد، بايد اين اتفاق کم‌کم رخ مي‌داد و بخش کيوريتوريال فرصت مناسبي براي اين کار است.»

راد اضافه کرد: «به نظر من اگر بخش‌هاي جنبي در جشنواره وجود نداشته باشد بهتر است، زيرا کوچک‌تر شدن جشنواره باعث افزايش کيفيت آن مي‌شود. ما براي برگزاري جشنواره نيازمند اين هستيم که چند سال فکر کنيم اما اينکه هر سال افراد جديدي تصميمات جديد و کوتاه‌مدت بگيرند نتيجه خوبي نخواهد داشت.»
اردشير ميرمنگره، دبير هنري دوره گذشته جشنواره (سيزدهم) نيز گفت: «تعداد مطالبات جامعه هنري زياد است و درخواست‌ها و مشکلات زيادي در حوزه هنرهاي تجسمي وجود دارد که مي‌خواهيم از اين جشنواره براي حل همه آن‌ها استفاده کنيم. گراميداشت هنرمندان پيشکسوت، نمايش آثار شهرستان‌ها، حضور هنر نو و… در يک جشنواره نمي‌گنجد. فکر مي‌کنم جشنواره بايد به سمت خالص شدن برود و براي بخش‌هاي ديگر راه‌حل‌هاي ديگري پيدا شود. امکان ندارد جشنواره فجر همه نيازهاي جامعه هنرهاي تجسمي را رفع کند و در سياست‌گذاري وزارتخانه بايد براي اين تعدد مطالبات راه‌حلي پيدا شود.»

 در پايان نشست، حکم دبيرکلي جشنواره چهاردهم به سيدعباس ميرهاشمي اعطا شد و همچنين لوح‌هاي يادبود و تنديس طوباي زرين جشنواره به دبيران دوره‌هاي گذشته اهدا شد.
 نشست دبيران ادوار جشنواره هنرهاي تجسمي به پيشنهاد سيد عباس ميرهاشمي دبيرکل چهاردهمين دوره جشنواره روز چهارشنبه ۱۹ آبان ماه در موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شد.

پیمایش به بالا