فيلسوفان بر اين باورند آرامش دروني را ميتوان در هر جايي به دست آورد اما معماران و محققان ورزش يوگا بر تأثير عميق محيط فيزيکي بر وضعيت رواني فرد تأکيد دارند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين، زندگي در يک محيط شهري، سبک زندگي پرمشغله و رقابتي را ميطلبد که در نهايت بر اثر افزايش استرس در افراد به مشکلات و ناهنجاريهايي همچون افسردگي، کرختي و احساس خستگي منتج ميشود بنابراين ساکنين مناطق شهري بيشتر در معرض مشکلات بهداشت رواني قرار دارند.
آسمانخراشها، نورپردازي، روشنايي معابر، سازههاي شهري و مواردي از ايندست باعث بالا رفتن سطح استرس در افراد جامعه شهري ميشوند و اين مسئله يک پرسش اساسي را براي معماران مطرح ميکند و آن اينکه فضاها چگونه بر سلامتي افراد تأثير ميگذارند؟
طي ساليان متمادي، تکنيکها و راهحلهايي به منظور درمان استرس رواج پيدا کرده که در اين بين، يوگا به معناي اتحاد و هماهنگي، به عنوان يک راهحل درماني، جسم، ذهن و روح را با هم پيوند ميدهد و يکي از راهحلهاي درمان استرس در حال گسترش در جوامع به شمار ميرود.
از سوي ديگر فيلسوفان بر اين باورند آرامش دروني را ميتوان در هر جايي به دست آورد و در نهايت ضروري به نظر ميرسد که هر فرد چنين آرامشي را در درون خودش بيابد؛ با اين حال معماران و محققان ورزش يوگا بر تأثير عميق محيط فيزيکي بر وضعيت رواني فرد تأکيد دارند.
يوگا ورزشي است که به سلامتي جسماني و روحي کمک ميکند و استرسهاي حاصل از زندگي پر چالش امروزي را کاهش ميدهد. همه ساله و در تقويم جهاني، ۲۱ ژوئن با هدف کمک به افزايش آگاهي مردم و ايجاد تغييرات مثبت در زندگي جوامع مختلف با عنوان روز جهاني يوگا نامگذاري شده است.
شايد در وهله نخست چنين به نظر رسد که معماري و يوگا هيچگونه نقطه تلاقي با يکديگر ندارند اما در واقع اين دو مقوله اشتراکات زيادي در تأثيرگذاري بر افراد در راستاي خودشناسي با هم دارند حال آنکه معماري و يوگا مسيري براي دستيابي به خودآگاهي، رشد روحاني، انعطافپذيري و قدرت هستند و معماري مانند يوگا اين قدرت را دارد که بهزيستن، ذهن آگاهي و ارتباط ميان بدن و محيط اطراف کمک کند.

در طراحي هاي سالنهاي ورزشي و به ويژه ورزشهاي ذهني که نياز به تمرکز بالا دارند بايد از طراحي داخلي و رنگ و نور مناسب با فعاليت ورزشي بهره برد بنابراين در مراکز يوگا که فعاليتهاي جسمي و فکري و در نهايت مديتيشن انجام ميشود، بايد طراحي سازه به شکلي باشد که ورزشکار حس رهايي و آرامش را از محيط اطراف دريافت کند و اين دريافت آرامش و انرژي از محيط، به وسيله طراحي مناسب، استاندارد و شناخت فضاها به انجام ميرسد.
و اما نکته حائز اهميت در طراحي مراکز ورزشي يوگا و ورزشهايي از اين دست اينکه هر کدام از اين فضا نيازمند مجهز شدن به پارامترهايي هستند که در نهايت بتوانند آنگونه که بايد و شايد خدمات در خور توجهي به مخاطبان خود ارائه دهند که از جمله اين مؤلفهها ميتوان به نور، رنگ، متريال مورد استفاده و تعهد سازنده به اهميت تأمين حريم خصوصي اشاره کرد.
نخست آنکه نور طبيعي يکي از عناصر تأثيرگذار در معماري و يکي از عوامل اصلي در کنار ساير ويژگيهاي ديگر به شمار ميرود. معماران ميتوانند با تغييرات در الگوهاي نور و سايه، علاوه بر ايجاد فضاي يکپارچه بدون استفاده از مصالح جدا کننده، براي کاربران، تجارب جديد محيطي و حتي معنوي رقم بزنند و در اين ميان قرار گرفتن در معرض نور طبيعي، افزايش انرژي، تغيير رفتار کاربر و ايجاد يک فضاي انگيزشي را به همراه دارد.
به طور معمول مراکز يوگا با ساختاري ساده، فضاهاي آرام و نور کم طراحي ميشوند و بنابراين تنظيم کردن نور روز و در عين حال حفظ ارتباط با خورشيد در بسياري از سبکهاي يوگا ضروري به نظر ميرسد.

در توضيح مؤلفه دوم يعني رنگ ميتوان گفت روانشناسي رنگ مدتهاي مديدي است که در فرايند طراحي براي درک بهتر محيط پيرامون مورد استفاده قرار ميگيرد. رنگها علاوه بر ايجاد آرامش صوتي، حرارتي و نوراني ميتوانند تجربيات حسي را به مخاطب القا کنند و طراحان در هنگام طراحي چنين فضاهايي براي تمرکز حواس، به رنگهاي موجود در طبيعت تمايل بيشتري دارند تا محيطي به مراتب آرامبخشتر ايجاد کنند.
سايههاي سفيد، کرم، خرمايي، آبي و سبز در طراحي، ذهن و بدن را آرام ميکنند و فشار آثار روحي و رواني را کاهش ميدهند. رنگهاي ساده و خنثي مانند رنگ هاي سفيد و بژ براي اتاقهاي يوگا و مديتيشن توصيه ميشود تا علاوه بر افزايش تمرکز فرد در طول تمرين، آرامش ذهني او را نيز تقويت کند.
انتخاب رنگ مناسب ميتواند چالشي دشوار براي يک باشگاه ورزشي باشد چرا که تمايل افراد براي ماندن در فضا و تجربه رشتههاي مختلف ورزشي را کاهش يا افزايش ميدهد.

متريال به عنوان يکي ديگر از پارمترهاي اثرگذار در طراحي فضا با ويژگيهاي لمسي و بصري خود هويت يک فضا را تعريف ميکند و از آنجا که حس لامسه ميتواند باعث شود فرد ارتباط عميقتري با محيط برقرار کند بنابراين مواد اوليه ميتوانند حواس را از طريق تجربه ويژگيهاي ذاتي خود درگير و توجه فرد را به خود جلب کنند.
نکته جالب اين است که استفاده از موادي مانند خاک در ساخت چنين فضاهايي ميتواند حس بودن در دامان طبيعت را تداعي کند و آرامش ذهن را به ارمغان آورد. برخي باشگاههاي ورزشي يوگا بر مبناي ميزان حس آرامشي که منتقل ميکنند، طراحي ميشوند و معماران با هدف سوق دادن ظاهر فضا به سمت سادگي از مصالحي همچون چوب، بتن و آجر به همراه تأسيسات سبک صنعتي استفاده ميکنند.
و در توضيح مؤلفه مهم ديگر ميتوان گفت از آنجا که ايده تأمين حريم خصوصي و دور بودن از شرايط محرک ميتواند باعث تمرکز حواس شود، خودآگاهي فرد را ارتقاء دهد و فرصتي براي جلوگيري از پراکندگيهاي ذهني باشد، بنابراين معماران با استفاده از ترفندهايي همچون تفکيک فضاها، کاربر را از پارازيتهاي محيطي دور و آنها را به تمرين مراقبه ترغيب ميکنند.
همچنين از آنجا که معماري ميتواند فضايي بهينه به منظور خودانديشي و کسب آگاهي بيشتر از خود و محيط اطراف ايجاد کند، ميتواند به دستاوردهايي همچون ذهن آگاهي نائل آمده و توجه به اين مهم ميتواند در طراحيهاي تمامي مقياسها و برنامههاي حوزه معماري مورد استفاده قرار گيرد و بهگونهاي استراتژيک بر تجربيات انساني تأثير گذارد.
و سرآخر آنکه معماري نيز همانند ورزش يوگا ميتواند به عنوان ابزاري براي دستيابي به سلامت روح و روان مورد استفاده قرار گيرد و نيرويي متحدکننده ميان فرد و فضا باشد.
