مراسم توديع مجيد رجبيمعمار مديرعامل سابق خانه هنرمندان ايران برگزار شد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از روابط عمومي خانه هنرمندان ايران، مراسم توديع مجيد رجبيمعمار مديرعامل سابق خانه هنرمندان ايران دوشنبه ۱۰ مرداد در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
در اين مراسم که اجراي آن برعهده کيوان کثيريان بود، ايرج راد رئيس شوراي عالي خانه هنرمندان ايران، محمدمهدي عسگرپور، احمد مسجدجامعي، محمدجواد حقشناس، حميدرضا نوربخش و مجيد رجبيمعمار سخنراني کردند.
در ابتداي اين مراسم ايرج راد رئيس شوراي عالي خانه هنرمندان ايران روي صحنه آمد و گفت: چقدر زمان زود ميگذرد، شش سال و اندي پيش از زمان توديع مجيد سرسنگي و معارفه مجيد رجبيمعمار تا به امروز، به سرعت گذشت، در حالي که در اين مدت مسائل و مصائب بسياري بر ما گذشت، به ويژه در ايام کرونا که فشارهاي روحي، رواني و کاري بسياري بر هنرمندان وارد شد.
* اهداف بزرگ، تلاشهاي مدام و حکايت يک خستگي
وي افزود: مجيد رجبيمعمار از زماني که تصدي مديريت خانه هنرمندان را بر عهده گرفت، تلاش کرد تا به سمت آنچه در اساسنامه پيشبيني شده بود، حرکت کند و به سوي اجرايي شدن تمام اهداف آن برود. به همين ترتيب در اين زمينه کارهاي فراواني انجام گرفت. وقوع کرونا و مسائل بعدي آن، در ابتدا توقف عجيب و غريبي به وجود آورد اما خانه هنرمندان ايران تنها مکاني بود که از نظر استفاده از فضاي مجازي براي اجراي برنامهها فعال بود و در اين زمينه حرکتهاي فراواني شد که قابل تحسين است.
وي با اشاره به مشکلات مالي که اين مجموعه با آن مواجه بود، توضيح داد: در ابتدا با روي کار آمدن آقاي رجبيمعمار، در تماشاخانه ايرانشهر برنامههايي اجرا شد؛ برخلاف تماشاخانههاي ديگر که بيست درصد از فروش گروههاي تئاتري را برميداشتند در اينجا از آنها پولي کسر نميشد. به همين خاطر گروههاي تئاتري علاقه به اجراي برنامه داشتند اما متاسفانه بعد از مدتي به دليل قطع شدن بودجه تماشاخانه ايرانشهر، ما مجبور شديم ده درصد از فروش بليتها را از گروهها بگيريم، حتي بعد از مدتي کار به جايي کشيد که ناچار شديم ما هم همان بيست درصد را مجدداً بگيريم. با اين حال سعي شد در زمينههاي مختلف به گروهها کمک کنيم. مثلاً قرار بر اين شد شهرداري بليت بخرد و از پول اين بليتها به هنرمندان کمک شود که البته اين امر هم به مشکلاتي خورد و در نهايت انجام نشد.
راد عنوان کرد: خانه هنرمندان ايران بعد از کرونا با مشکلات زيادي رو به رو بود، چون کافيشاپ، فروشگاه و رستوراني که متعلق به اين خانه است، تعطيل شد و اين موضوع فشارهاي فراواني را به خانه هنرمندان وارد کرد، در اين بين آقاي رجبيمعمار به دنبال اين بود که حداقل بتواند حقوق کارکنان را بپردازد. با همه اينها توانست اين مجموعه را بچرخاند، او از هيچچيزي پا پس نکشيد و در ادامه امکاناتي فراهم شد تا برنامههايي به صورت مجازي اجرا شود.
وي گفت: در تمام اين زمينهها و در تمام زمانها اختلاف سليقههايي هم وجود داشت، اما سعي شد اين موضوع از بين برود. به نظرم تا وقتي کسي با مشکلات روبه رو نشود از فشارهاي رواني آن آگاه نخواهد شد. پس بايد پايمردي داشته باشد تا بتواند ادامه مسير دهد. با همه اين فشارها بالاخره آقاي رجبيمعمار ابراز خستگي کرد تا جايي که قلبش را نيز عمل کرد. او عنوان کرد اين فشارها دو سويه است؛ از سويي حمايتهاي مالي صورت نميگيرد و از سوي ديگر نميتوانم برنامههايي را که قول داده بودم و بخشي از اهداف خانه بود، انجام بدهم. به همين ترتيب آقاي رجبيمعمار استعفا داد که اين استعفا در ابتدا پذيرفته نشد اما بعد از پافشاري ايشان بالاخره آقاي رجبيمعمار به نوعي از ما خداحافظي کرد.
راد ادامه داد: جا دارد از زحمات و خدمات ايشان و بابت مشکلاتي که به دوش کشيد تشکر کنم. امروز در اين مراسم از زحمات چند ساله ايشان قدرداني ميکنيم به اين اميد که هرجا هستند خدمات ارزندهاي را در فضاي فرهنگي هنري ارائه دهند.
* به جاي مقابله، مديريت شهري به الگوي ترويج «خانه» کمک کند
در ادامه محمدجواد حقشناس عضو سابق شوراي شهر تهران و فعال فرهنگي گفت: امروز اينجا جمع شديم تا از يک خادم حوزه فرهنگ قدرداني کنيم. گرچه عنوان اين برنامه «مراسم توديع» است اما اگر کمي دقيقتر نگاه کنيم، متوجه ميشويم اين مراسمي براي بزرگداشت و احترام به جايگاهي ارزشمند است.
وي در ادامه با اشاره به الگوي ساختاري خانه هنرمندان ايران توضيح داد: به عنوان کسي که بيش از دو دهه بهطور مستقيم در خدمت فرهنگ و هنر بودم، ميخواهم اعتراف کنم که الگوي ساختاري خانه هنرمندان ايران ميتواند به عنوان يک الگوي پيشتاز و يک نمونه عالي در همه مسئوليتها و مراکزي که دل در گروي فرهنگ و هنر دارند، مورد توجه قرار گيرد. پس جا دارد از کساني که در بدو امر انديشيدند و چنين مرکزي را ايجاد کردند، تشکر کنم.
حقشناس گفت: در برههاي قبل از حضورم در شوراي شهر، ديداري با وزير وقت ارشاد داشتم. ايشان موقعيتي را که در وزارت فرهنگ وجود دارد، با آنچه در شهرداري هست، مقايسه کرد. آن زمان کل بودجه وزارت فرهنگ هزار ميليارد تومان بود اما بودجه فرهنگي و هنري شهر تهران، هزار و هفتصد ميليارد تومن بود؛ يعني اين حوزه تقريباً دو برابر وزارت ارشاد بودجه داشت اما ميخواهم شهادت بدهم وقتي فعاليت برخي مراکز و نهادها را با خانه هنرمندان ايران مقايسه ميکنيم، ميبينيم اين مجموعه چقدر درخشان عمل کرده است.
وي توضيح داد: ما در دورهاي ميخواستيم براي اولين بار براي همه انجمنهاي اين خانه، رديف مستقل کمک مالي تعريف و بودجه خانه هنرمندان را تقويت کنيم و بتوانيم کمکهاي لازم را داشته باشيم. حتي در زمان کرونا سعي شد اين کمک را دنبال کنيم اما به دليل برخي مسائل، برخي بودجهها تعلق نگرفت و رديف بودجه انجمنها حذف شد.
عضو سابق شوراي شهر تهران مطرح کرد: اميدوارم به جاي اينکه با اين الگو مقابله شود، مديريت شهري به کمک اين مجموعه بيايد. اين گروه بزرگي که در خانه هنرمندان ايران کار ميکنند، دلسوزتر از کساني هستند که در جايگاه مسئوليت قرار دارند، پس چرا بايد اعمال فشار کنيم و بودجه ندهيم؟ به جاي اينکه مقابله کنيم، به فکر چيدن نيرو باشيم و بگذاريم خود اهالي هنر با نگاه خود عمل کنند چون آنها دلسوزانهتر عمل خواهند کرد.
*فشاري که عارضه قلبي را براي مجيد رجبيمعمار به همراه آورد
در ادامه مراسم حميدرضا نوربخش مديرعامل خانه موسيقي روي صحنه آمد و عنوان کرد: چه خوب شد که اين جلسه برگزار شد چون نگران بوديم که نکند مشمول مرور زمان شود. با توجه به سفري که مجيد رجبيمعمار داشت، نگران بوديم که اين فاصله زماني باعث فراموشي اين آيين شود اما حالا اين جلسه يک رخداد خجسته است. ما نبايد اين سنت حسنه را فراموش کنيم. حافظه تاريخي ما گرچه ضعيف است اما نبايد بگذاريم زحمات دوستان فراموش شود بايد کارهاي کساني را که آمدند، خدمت کردند و تاثيرگذار بودند، همواره به ياد داشته باشيم. بايد بگوييم حاصل زحمات شما در ذهن و ضمير ما ميماند اما به قول آقاي راد چقدر زود ميگذرد. به ياد دارم زماني را که ما به همراه جمعي از دوستان به دفتر آقاي قاليباف شهردار وقت رفتيم؛ آقاي قاليباف در آن جلسه گفت آقاي رجبيمعمار کسي است که زود با شما رفيق ميشود و او را دوست خواهيد داشت؛ همين هم شد. آقاي رجبيمعمار توانست به سرعت با همه ارتباط بگيرد.
وي با اشاره به اينکه مجيد رجبيمعمار چهل سال سابقه کار فرهنگي دارد، اظهار کرد: يکي از ويژگيهاي او ارتباط با بدنه صنوف بود چون بسيار آدم با اخلاقي است، ضمن اينکه سعه صدر باورنکردني دارد که اين ويژگي را در کمتر کسي ديدهام. آقاي رجبيمعمار همواره آرام و منعطف بود و سعي ميکرد تعامل و مسئله را با بردباري حل کند.
نوربخش گفت: اين خانه مواقع بسياري در بحران بود؛ خانهاي که نگين فرهنگ و هنر کشور است اما با بيتوجهيها و کم لطفيها همراه شد. در اين چند سال، همه بلايا نازل شد و خانه هنرمندان ايران سختترين دوران را تجربه کرد، مجموع اين فشارها باعث شد مجيد رجبيمعمار حتي عارضه قلبي پيدا کند تا اينکه او ديگر مجالي براي ادامه مسير نديد با اين حال شوراي عالي اصرار داشت آقاي رجبيمعمار در سمتش بماند اما اين امر از تحمل ايشان خارج بود.
مديرعامل خانه موسيقي با اشاره به مديريت محمدمهدي عسگرپور مطرح کرد: آقاي عسگرپور مديري ارجمند، توانا، با تدبير، سرد و گرم چشيده و تمشيت امور را به دست گرفته اما يک دغدغه همراه ماست و آن تماشاخانه ايرانشهر است. در واقع برخي سعي دارند با بيمهري و کم لطفي تماشاخانه ايرانشهر را بعد از سالها از خانه هنرمندان ايران جدا کنند که اميدواريم با تدبير مسئولان شهري اين مجموعه در کنار خانه هنرمندان بماند و بخشي از پيکره آن باشد؛ چون يکي از مجموعههايي است که با آبرو، محترم و ارزشمند در حوزه تئاتر فعال است و مديريتش به صورت سنتي در اختيار خانه هنرمندان بوده است. اميدواريم دوباره اين مسئوليت به خانه هنرمندان ايران سپرده شود.
*«موج مرده»، «مارمولک» و چند داستان ديگر
سپس احمد مسجدجامعي وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي پشت تريبون قرار گرفت و توضيح داد: مجيد رجبيمعمار فردي با اخلاق است به اين معنا که دغدغه دارد و دوست دارد گرفتاريها را حل کند.
مسجدجامعي با ذکر خاطرهاي از مجيد رجبيمعمار گفت: درباره فيلم «مارمولک»، ايشان از سر دلسوزي و از سر اخلاق با همراهي آقايان کاسهساز و شفق نزد من آمدند و پرسيدند نظر شما درباره اين فيلم چيست؟ من گفتم به لحاظ آييننامه اين فيلم مجوز دريافت کرده و هيچ مشکلي ندارد. خودشان نظرشان اين بود که بايد احتياط کنيم. حتي درباره اسم فيلم پرسيدند، گفتم نيازي نيست اسم را هم تغيير بدهيد. در آن مقطع نه ارشاد که شخص تهيهکننده جلوي اکران فيلم را گرفت، وگرنه فيلم نه توقيف شده بود و نه ارشاد مجوز آن را لغو کرد.
وي افزود: اخيرا و بعد از انتشار صحبتهاي رهبري، تهيهکننده فيلم به گونهاي موضع گرفت که گويي ارشاد آن زمان جلوي اکران فيلم را گرفته بود. بار ديگر با من هم تماس گرفتند و من باز هم تاکيد کردم که حرفم همان است که بود؛ تهيهکننده فيلم آن زمان جلوي اکران فيلم را گرفت. آقاي رجبيمعمار هم البته آن زمان از سر خيرخواهي، اخلاق و انسانيت ميگفت ممکن است اين فيلم مشکلاتي را براي شما به وجود بياورد اما من تاکيد کردم که فيلم از نظر ارشاد و از نظر آييننامه هيچ مشکلي نداشت.
وزير اسبق ارشاد با ذکر خاطره ديگري درباره فيلم «موج مرده» ساخته ابراهيم حاتميکيا توضيح داد: مسئله آن فيلم آن زمان اين بود که ابراهيم حاتميکيا اعلام کرد که اگر قرار باشد فيلم من را قيچي قيچي کنند، اجازه نمايش آن را در جشنواره فجر نميدهم. آن زمان هم آقاي رجبيمعمار را ديدم و از او خواستم با کارگردان فيلم مذاکره کند تا موضوع حل شود. ايشان هم از زاويه همدلي ورود کرد و مسئله حل شد. اين جزو ويژگيهاي اخلاقي رجبيمعمار بود که اهل ظاهرسازي نبود. اينگونه نبود که در روبهرو به شما لبخند بزند و از پشت خنجر. رجبيمعمار اينگونه نبود و واقعاً ظاهر و باطنش يکي بود و هميشه براي اعتلاي فرهنگ و همدلي ميان اصحاب فرهنگ و هنر قدم برميداشت که اين دو خاطره از همين جنس بود. پس تفاوت کسي که آقاست با کسي که اداي آقا بودن را درميآورد معلوم ميشود. دل آقاي رجبيمعمار هم براي ايران، هم براي هنر و هم براي همبستگي ميسوزد و اين موارد همان وجوهي است که او را متفاوت ميکند.
وي ضمن گراميداشت ياد مرحوم حبيب صادقي عنوان کرد: هنر فوق سياست، ايدئولوژي و ضوابطي است که ما براي خودمان وضع کرديم. آقاي رجبيمعمار هم اين موارد را رعايت ميکند.
مسجدجامعي گفت: يک ويژگي خانه هنرمندان ايران اين است که عمر دوره مديريتش به نسبت جاهاي ديگر طولاني است از اين منظر فرصت خوبي براي محمدمهدي عسگرپور است. آقاي عسگرپور را هم خود شوراي عالي خانه انتخاب کردند پس شوراي عالي بايد از موجوديت اين خانه و مديرعامل آن دفاع کنند.
وي با بيان اينکه محمدمهدي عسگرپور مدير خوبي است، گفت: او مسائل مختلفي را پشت سر گذاشته است، قطعاً حالا هم شرايط عالي نداريم، پس در اين شرايط بحراني بايد دست به دست بدهيم و مسائل را حل کنيم.
مسجدجامعي با اشاره به جداسازي تماشاخانه ايرانشهر از خانه هنرمندان ايران گفت: درست روزي که حکم انتصاب عسگرپور آمد به يکباره تماشاخانه ايرانشهر از خانه هنرمندان ايران جدت شد، اين در حالي است که هر شهرداري که روي کار آمده چيزي به اين خانه افزوده است پس بايد تلاش کنيم تا اين موضوع هم مرتفع شود. آبروي محمدمهدي عسگرپور آبروي اين خانه است، آبروي خانه هنرمندان ايران آبروي فرهنگ و هنر و آبروي فرهنگ و هنر آبروي کشور است پس همه تلاش کنيم آبروي کشور حفظ شود.
*اي کاش حمايت از خانه هنرمندان ايران ادامه پيدا کند
در ادامه سيد محمدهادي ايازي معاون اجتماعي سابق شهرداري تهران روي صحنه آمد و گفت: نزديک به چهار دهه است که با مجيد رجبيمعمار آشنا هستم، او در هشت سال دفاع مقدس فعاليتهاي فرهنگي را در جبهه دنبال ميکرد، بعد هم يکي از پايهگذاران مجموعه روايت فتح شد که اقدامات ارزشمندي در آن حوزه داشت، سپس هم به تلويزيون رفت. او به هر کجا که رفت منشأ تحول شد. روزي هم که به خانه هنرمندان ايران آمد مصادف بود با دورهاي که اين خانه با مشکلات زيادي مواجه بود با اين حال سياست مديريت شهري در آن مقطع مبتني بر حمايت جدي بود، اي کاش اين مشي ادامه داشته باشد. بايد مشي مديريت شهري اين باشد که از اين مجموعه حمايت کند. واقعيت اين است که وقتي شنيدم تماشاخانه ايرانشهر در همان روز اول انتصاب آقاي عسگرپور از خانه هنرمندان ايران جدا شد، تعجب کردم. اميدوارم اين موضوع مرتفع شود و شاهد فعاليتهاي بيشتر خانه هنرمندان ايران باشيم و به آقاي عسگرپور در اين راه کمک کنيم.
*انگار بدقدم هستم
سپس محمدمهدي عسگرپور مديرعامل خانه هنرمندان ايران روي صحنه آمد و گفت: اين نوع جلسات، جلسه توديع محسوب نميشود چون قرار نيست وداعي صورت بگيرد. آقاي رجبيمعمار بيش از ۶ سال مسئوليت اين مرکز مهم را بر عهده داشتند و با چند شهردار کار کردند. در حوزه فرهنگ کار کردن دشوار و توضيح چرايي آن سخت است. هرچند ما وقتي دور هم جمع ميشويم موضوعات برايمان روشن است اما اگر بخواهيم اين را به ديگري توضيح بدهيم سخت ميشود، کار وقتي دشوارتر ميشود که بخواهيد آن را به يک خارجي توضيح بدهيد چون گاهي در کشور به مقوله فرهنگ و مديريتش نگاه فصلي ميشود. به همين ترتيب فاصله ما با بقيه کشورها به چشم ميآيد.
وي گفت: چند وقت پيش بود که داشتم قوانين ارشاد را ميخواندم که به اندازه هزار صفحه بود اين در حالي است که پيش از اين فکر ميکردم ما قوانين چنداني نداريم اما وقتي همين قوانين را خواندم، چيزي دستگيرم نشد، مثلاً مشخص نيست زماني که يک مرکز و نهاد بسته ميشود چه بايد کرد اين در حالي است که ما پيش از اين چنين بحراني را پشت سر گذاشتهايم! بنابراين توضيح اينکه يک مدير فرهنگي چه کارهايي را بايد چگونه انجام بدهد، بسيار سخت است.
مديرعامل خانه هنرمندان ايران در بخش ديگر از صحبتهاي خود گفت: من افتخار آشنايي با آقاي رجبيمعمار را از قديم دارم، درباره اخلاق و منش او ميخواهم به زبان ديگر صحبت کنم. زيست بوم نهادهاي فرهنگي به دليل روشن نشدن ابعاد آن، با اشکال همراه است. يکي از مشکلات بزرگ ما اين است که گاهي مديري اين زيستبوم را متوجه نميشود و در اولين برخورد ميگويد بايد ريل را تغيير بدهيم به گونهاي که انگار هر آنچه از قبل بوده اشتباه است، پس اين فرق مدير بافهم با مدير برعکسش در مواجهه با اين زيستبوم است.
عسگرپور مطرح کرد: اميدوارم اين سوءتفاهم درباره تماشاخانه ايرانشهر حل شود، وقتي اتفاقات دوران قبل را مرور ميکردم به حال سه مجيد (مديران پيشين خانه هنرمندان ايران) غبطه خوردم، انگار در آن دورهها اين زيستبودم فهم ميشده اما قدم من با موضوع تماشاخانه ايرانشهر همراه شد؛ انگار بد قدم هستم. به خانه سينما هم درست زماني وارد شدم که گفتند بايد بودجه خانه سينما قطع شود و آن اتفاقات رخ داد.
وي گفت: اميدوارم همه همکاران و عزيزان دست به دست هم دهند و با انرژي مثبت آنها شاهد اتفاقات خوب باشيم. اين مراسم، مراسم توديع نيست بلکه يک قدرداني است و همچنان از حضور آقاي رجبيمعمار استفاده ميکنيم.
*اشک همت و مهدي باکري را مدعيان مديريت جهان درآوردند!
سپس مجيد رجبيمعمار مديرعامل سابق خانه هنرمندان ايران روي صحنه آمد و گفت: بايد از شوراي عالي به دليل انتخاب آقاي عسگرپور تشکر کنم، او در شرايط حاضر بهترين انتخاب بود. در اين تقسيمبندي و در اين جامعهاي که شعبه شعبه شده، او خودي است.
وي ضمن مرور روند انتخابش براي مديرعاملي خانه هنرمندان اظهار کرد: يادم است وقتي مدير اين خانه شدم بعد از مدتي چند عضو شوراي عالي به من گفتند ما را حلال کن، ما فکر ميکرديم با حضور شما قرار است اينجا تبديل به پادگان شود چون شما نظامي بودهايد اما من به آنها گفتم کار فرهنگ و هنر اين چيزها را نميپذيرد. بايد عنوان کنم من گريه شهيد همت را ديدهام، برخي آدمهاي تندرو که اين روزها مدعي مديريت جهان هستند، اشک او را درآوردند اما ارزش همت و مهدي باکري به اين نبود که به آنها سرلشکر بگويند اصلاً رفتار و منش آنها به گونهاي بود که بچههاي لشگر، نميدانستند آنها فرمانده هستند.
رجبيمعمار گفت: هيچکس در خانه هنرمندان ايران به دنبال آلاف و علوف نبوده است، اينکه گاهي کسي در يکي از برنامههايي که در خانه برگزار ميشد، صحبتي ميکند، دليلي نميشود کل کار يک مجموعه زير سوال برود. همان روزي که استعفاي من پذيرفته شد، برادر کوچک متوهمي در توييتي گفت خوب شد اصلاحطلبان از اين خانه رفتند، اين در حالي است که من هميشه از جريانهاي سياسي گريزان بودم، ميدانم که مديران ديگر اين خانه هم اينچنين بودند. خطاب به آنها ميگويم پس چرا ميخواهيد به زور افراد را در اين قالبها قرار بدهيد؟ بله من سالها مسئول فرهنگي کل سپاه و در دورهاي مسئول فرهنگي بسيج بودم اما بعد از مدتي از آنجا خارج شدم. حرفم اين است که بگذاريد اين يک جا باقي بماند، برخي فکر ميکردند قرار است پرچم جبهه فرهنگي انقلاب را در اينجا به اهتزاز دربياوريم، اما اينجا را براي کارهاي فرهنگي هنري باقي بگذاريد و با سياست با آن برخورد نکنيد.
مديرعامل سابق خانه هنرمندان ايران گفت: ما خيلي اذيت شديم، از دوستانمان بيمهري ديديم، دوران کرونا هم واقعاً بر ما سخت گذشت، اين را هم بايد عنوان کنم که قرار نبود، خودم را به مديران فرهنگي هنري ارشاد معرفي کنم بلکه آنها بايد بيايند و خودشان را به ما معرفي کنند چون سوابق همه معلوم است.
رجبيمعمار مطرح کرد: در اين هفت هشت ماه آخر دوران مديريتم ما در بايکوت کامل قرار گرفتيم، آنچه قلبم را فشار ميداد اين همه بياحترامي و بياعتنايي بود؛ بهطوري که جواب يک نامه من را هم نميدانند اين در حالي است که ما از جنس فرهنگ و هنر هستيم نه از جنس بارکشان سياسي که هيچ چيزي به آنها برنميخورد. ضمن اينکه ما صدق گفتار و رفتار را رعايت کرديم و از خيلي از تندروهاي هر دو جناح خط قرمزها و مسائل را بهتر ميدانيم. ميخواهم به چنين افرادي بگويم اگر با آقاي عسگرپور هم نميتوانيد کار کنيد پس با چه کسي ميخواهيد کار کنيد؟ حتماً بايد انجمن و هيات اسلامي تشکيل دهيد؟ در اواخر مديريتم بياعتنايي و بيمحبتي بسياري ديدم به گونهاي رفتار ميشد که انگار ما را نميشناسند، تداوم اين وضعيت براي من مقدور نبود و گفتم ديگر حضورم به صلاح نيست، اما سفارش و خواهش من اين است که قدر آقاي عسگرپور را بدانيد، چون ايشان فرد مناسبي براي اين سمت است، او مصالح را ميداند.
وي با بيان اينکه خانه هنرمندان ايران جايگاه رفيع و بينظيري دارد و ميتواند مرکز سقل باشد به برخي بيمهريها اشاره کرد و گفت: عدهاي پول ميگيرند تا ما را بزنند اما من به بزرگان آنها گفتم شما وا داده هستيد، ما آنقدر رگ و ريشه داريم که با دو ديدار همه دين و ايمان خودمان را از دست ندهيم. پس ميگويم ما هرکجا لازم بوده است با وزارت خارجه، وزارت اطلاعات و… هماهنگيها را انجام دادهايم اما براي هر کاري لازم نبود ديگران را در جريان بگذاريم. اميدوارم قدر اين مجموعه با ارزش فرهنگي و هنري را بدانيد.
منوچهر شاهسواري، حسين مسافرآستانه، محمود رضوي، حبيب والينژاد، کاظم هژيرآزاد، روانبخش صادقي، ابراهيم حقيقي، سيفالله صمديان، منصور حاجي، مجيد جوزاني، عليرضا مزيناني، علي براتي، عباس سجادي، مقصود نعيميذاکر، محمد اردلاني، ناصر شفق، محمدرضا فيروزهاي، محمدرضا آهنج، امير راد از حاضران در اين مراسم بودند.
در پايان اين مراسم هدايايي از سوي خانه هنرمندان ايران، محمد باقر قاليباف، سيدمحمدهادي ايازي، انجمن خوشنويسان، حميدرضا نوربخش مديرعامل خانه موسيقي، آقايان مزاري و يلوه از مديران فرهنگي، انجمن هنرمندان خودآموخته، اداره امور اتباع خارجي و…. به مجيد رجبيمعمار اهدا شد.
