مؤسسه هنرهاي معاصر بوستون با آثاري از ۴۰ هنرمند، بسياري از جنبههاي زندگي کودکان را بررسي ميکند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين، مؤسسه هنرهاي معاصر بوستون در نمايشگاه گروهي «براي شروع دوباره: هنرمندان و دوران کودکي» به بررسي چگونگي الهام گرفتن هنرمندان از دوران کودکي خود و تأثير کودکان بر آنها ميپردازد.
جيل مدودو، مدير اين مؤسسه گفت: «کودکان و دوران کودکي، نقش آنها در جامعه، ديده شدن يا نامرئي بودن آنها، خلاقيت، انعطافپذيري و وضعيت اسفبار آنها در طول دههها و قرنها، منبع علاقه، تعامل و نگراني براي هنرمندان بوده است. همه ما درباره برابري تحصيلي، مهاجرت، بيماريهاي همهگير و… براي کودکان احساس نگراني ميکنيم و اين نمايش به ما فرصتي ميدهد که دوباره به کودکان توجه کنيم.»
بيش از ۷۵ نقاشي، مجسمه، عکس، طراحي، ويدئو و اينستاليشن از ۴۰ هنرمند قرن بيستم و بيست و يکم، از هنرمندان مشهوري مانند پل کله و ژان ميشل باسکيا گرفته تا بسياري از هنرمندان نوظهور و ميانسال به نمايش گذاشته شده است.

آثار اين مجموعه طيف گستردهاي دارند، از نحوه نمايش کودکان سياهپوست در رسانهها که توسط هنرمند معاصر دبورا رابرتز کار شده است، تا آثار فرانسيس آليس بلژيکي که کودکان را در سراسر جهان در حال بازي کردن ثبت کرده است.
روث اريکسون که ايده اين نمايش از اوست عقيده دارد اگرچه نمايشگاههاي زيادي درباره دوران کودکي برگزار شده اما اين نمايشگاه رويکرد جديدي دارد. او گفت: «بيشتر آن آثار تصويري نمايشي از کودکان بود، اما تمرکز در اينجا بر هنرمندان است و اينکه چگونه تعامل با کودکان يا ساختار فرهنگي دوران کودکي رويه آنها را تغيير داده است. اين پروژه در قلب خود بر موضوع يا تجربهاي متمرکز است که شايد قبلاً در حاشيه بوده است.»
اين پروژه با يک سؤال ساده از هنرمندان آغاز شد: آيا دوران کودکي شما جرقهاي ايجاد کرد که باعث شود اين موضوع را براي کار خود بپذيريد؟ هنرمندان در مورد زيبايي دست نوشتههاي کودکانه، افسون صفحههاي کتاب و… صحبت کردند و از ميان اين گفتگوها شش بخش موضوعي نمايشگاه شکل گرفت.
در اولين گالري، مجموعهاي از مجسمههاي فيگوراتيو کودکان به نمايش گذاشته شده است. با قدم زدن در ميان اين آثار، بازديدکنندگان با شيوههاي متفاوتي مواجه ميشوند که هنرمندان از چهره کودک براي برانگيختن احساسات و تجربيات شادي، بازي، آسيبپذيري و انعطافپذيري استفاده کردهاند.

طراحيهاي کودکانه نشان دهنده توانايي احساسي و تخيلي کودک است و اينکه آنها چگونه هنر را به وجود ميآورند. اولين قطعه اين نمايشگاه، يک نقاشي است که پل کله در سال ۱۸۸۴ و زماني که حدود ۵ سال داشت کشيد. شکل آموزش نديده علامتگذاري و ايدههاي بازنمايي و انتزاع که در اين اثر ديده ميشود تأثير مهمي در توسعه آثار او و احتمالاً در توسعه هنر مدرن داشتند.
چيدماني که برايان بلوت به نمايش گذاشته است بر روي ۲۶ اثر از مجموعه هنرهاي کودکان که توسط مربي آنها گردآوري شده و کپيهاي خودش از برخي از آنها متمرکز است. بلوت در سنين جواني شيفته هنر کودکان شد و از نوجواني شروع به جمعآوري آثار آنها کرد. او عقيده دارد کودکان حرفهاي بيمعني ميزنند، معاشرت آزاد دارند، تفکر غيرخطي و غير روايي دارند. آنها در يک موجوديت خيالي و فانتزي زندگي ميکنند. انرژي خداگونهاي در آنها وجود دارد، نوعي خشم و طغيان که غيرقابل توقف است و اين نيروي طبيعت است. او مانند بسياري از هنرمندان، تلاش ميکند تا ذهنيت کودکانه، انرژي خلاقانه و هيجانانگيز که بچهها مقدار بيپاياني از آن دارند را در تمرين خود به دست آورد.
آن هيگونت، استاد تاريخ هنر در کالج بارنارد که در مطالعه دوران کودکي تخصص دارد، در چندين سمينار براي برنامهريزي نمايشگاه شرکت کرد. پروفسور هيگونت ميگويد: «براي چندين دهه اعتقاد به نوع خاصي از کودکي آنقدر قوي بود که مورخان هنر را نسبت به هر نوع تحليلي از موضوع کودکي دور ميکرد. اما امروز همه ما به تعريفي بسيار مدرن دست يافتهايم. اين نمايشگاه شامل هنرمنداني است که به طيف گسترده تجربيات دوران کودکي اشاره کردهاند، هنرمنداني که ترسي از نمايش اضطرابها، ترسها، دوگانگيهاي دوران کودکي و ناعدالتيهاي اجتماعي، نژادي و اقتصادي نداشتند. اما در عين حال چيزهاي مثبت دوران کودکي، مانند جنبههاي شگفتانگيز ذهن باز و شاديبخش تخيل کودک را هم ناديده نگرفتند.
