مخاطبان دو جشنواره تئاتر و هنرهاي تجسمي فجر امسال شاهد رويکردي بودند که نشان از تعامل هنري اين دو جشنواره ميداد.
سال گذشته پس از برگزاري جشنواره سي و چهارم تئاتر فجر و حين برگزاري هشتمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر، مهدي شفيعي مديرکل مرکز هنرهاي نمايشي و سعيد اسدي دبير سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر از نمايشگاه آثار هشتمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر در موسسه صبا فرهنگستان هنر ديدن کردند.
در اين ديدار که جمشيد حقيقتشناس دبير هنري جشنواره هشتم نيز حضور داشت؛ موضوع طرح مسئله تعامل هنرهاي تجسمي و تئاتر مطرح شد. در اين ديدار حقيقتشناس با اشاره به رويکرد جشنواره هنرهاي تجسمي فجر که در پي رها شدن از قيد و بندهاي ساختار بود و تلاش داشت تا با رويکرد بينارشتهاي راه خود را در جامعه و مخاطبان پيش ببرد به مديران برگزارکننده جشنواره تئاتر فجر پيشنهاد داد تا در عرصه تئاتر که امروز فاصله کمي با هنرهاي تجسمي دارد، راهي براي گفتمان هنرهاي نمايش و تجسمي ايجاد کند.
سعيد اسدي نيز که آن روزها تازه حکم دبيري سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر را دريافت کرده بود، با استقبال از اين پيشنهاد، مطرح کرد در جشنواره سي و پنجم تئاتر فجر بخشي را براي رويکرد به هنرهاي جديد در عرصه نمايش در نظر دارد که بخشي خواهد بود که به هنرهاي تجسمي و تجربههاي جديد هنري که رويکردي تعاملي با هنرهاي تجسمي دارند، ميپردازد.
اگرچه اين گفتمان بين دو مدير جشنوارههاي تئاتر و تجسمي فجر در سال گذشته شکل گرفت، اما به دليل استمرار حضور آنها و نقشي که در برپايي نهمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر و سي و پنجمين جشنواه تئاتر فجر داشتند؛ راهي را باز کرد که اين روزها شاهد تعامل اين دو هنر در جشنواره هنرهاي تجسمي و تئاتر فجر هستيم.
تئاتر آلترناتيو اتفاق بزرگ جشنواره سي و پنجم
تنها چندماه پس از گفتمان دو مدير جشنواره تجسمي و تئاتر فجر، فراخوان سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر منتشر شد و نکته قابل توجهاي که در آن حائز اهميت بود بخشي با عنوان تئاتر آلترناتيو بود. بخشي که ميخواست پيشنهادهاي جديدي را در حوزه تئاتر تعاملي و بينارشتهاي ارائه کند. اگرچه اين بخش براي جامعه تئاتري هنوز معنا و مفهوم خاصي نداشت و حتي برگزارکنندگان جشنواره نيز راهکاري براي آن نداشتند و اين بخش را در دل اجراهاي محيطي جشنواره قرار دادند، اما تلاش شده بود در اين بخش با توجه به استقبال جامعه تئاتري و حتي هنرهاي تجسمي و هنرهاي ديجيتال، راهي براي تغيير نگرش به تئاتر و پيشنهادهاي جديد اجرايي مطرح شود.
با نگاهي به جدول اجرايي سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر و مکانهايي که نمايشهاي آلترناتيو پيشنهاد دادند، سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر در بخش آثار ايراني توانست يک رويکرد جدي داشته باشد و در اين دوره، اجراي نمايش "موزه گردي" در موزه هنرهاي معاصر تهران، اجراي "برگرد مرا ببين" در گالري آريانا، "پرواز عمود کبوتر دريايي دودي" در گالري شناخت و "وندينگ ماشين" در پرديس سينماي چارسو، آثار تعاملي و آلترناتيوي بودند که بررسي آنها نشان ميدهد که آثار فوق را ميتوان در عرصه پرفورمنسآرت و ايدههايي بينارشتهاي با هنرهاي تجسمي بررسي کرد.
البته تنها همين اجراها نبودند که نشان ميداد، سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر رويکردي جدي به موضوع شيوه نوين ارائه آثار نمايشي دارد و تئاتر ايران را نيازمند تغيير در نگرش به موضوع هنر نمايش ميدادند.
![]()
نمايش "سفيد" از کشور ژاپن، به کارگرداني "کو کوونا"
سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر در بخش بينالملل نيز بيشتر رويکردي برمبناي هنر تعاملي که در اين سالها رشد قابل توجهي در جهان کرده، داشت و آثار منتخب اين بخش بيشتر در قالب آثار تعاملي و پرفورمنس قابل بررسي هستند تا هنر نمايش با تعارف کلاسيک و تئاتر مدرن.
اگر نگاهي اجمالي به آثار اين بخش داشته باشيم درخواهيم يافت که آثاري مانند نمايش "سفيد" از ژاپن و "يک" از هلند را ميتوان زير عنوان ديجيتالآرت قرار داد. نمايش "سلفه" از عراق، "منظومهخواني اوديسه" از يونان و "بادکنک" از هلند را پرفورمنسهايي تعاملي بررسي کرد و نمايشهاي "شاخص" از فرانسه و "آنجا" از نروژ را آثاري بيارشتهاي و پرفورمنس موسيقي در نظر گرفت.
"سار" و "تو ماهي نيستي" از ترکيه نيز آثاري کانسپچوال هستند که بيشتر ايدههايي بصري ارائه کردند و "گرگ و ميش" از سوئيس را حتي نميتوان نسبتي به تئاتر داد و اساسا يک اينستاليشن بايد دانست.
البته باقي آثار بخش بينالملل جشنواره مانند نمايشهاي "من سيزيف" از بلغارستان و "همسرايي يتيمان" از لهستان نيز پرفورمنسهايي بودند که بر مبناي ساختارهاي تئاتري شکل گرفته بودند و پيشنهادهايي جديد براي نگاه به مقوله تئاتر و درامپردازي معاصر داشتند.
دومين گام بينارشتهاي در نهمين جشنواره
با بررسي آثار جشنواره تئاتر فجر و رويکرد جديد اين جشنواره به موضوعات فرمي و تکنيکي بينارشتهاي حال بايد نگاهي به جشنواره هنرهاي تجسمي فجر داشته باشيم.
به طور کلي دوسال گذشته را بايد جهشي در نگاه نهادهاي دولتي به مقوله هنر و هنرهاي جديد دانست. هنرهاي جديد از پرفورمنس، ويديو آرت، اينستاليشن و… که پيش از اين از سوي نهادهاي دولتي و آموزشي کشور هرگز به رسميت شناخته نميشدند. طي دو سال گذشته با برگزاري دو رويداد مهم از سوي مرکز هنرهاي تجسمي؛ "فستيوال سي پرفورمنس، سي هنرمند، سي روز" و "جشنواره تجسمي فجر" با رويکرد بينارشتهاي را بايد گامي بلند در اين زمينه دانست. از دي ماه سال گذشته که موزه هنرهاي معاصر ميزبان فستيوال "سي پرفورمنس" شد، اين موزه به عنوان مکان رسمي هنر کشور، شاهد هنرهاي تعاملي بين هنرمندان تجسمي، تئاتر و حتي موسيقي شد و آثاري با رويکردهاي هنرجديد را در سطحي گستردهتر به مخاطبان معرفي کرد. بلافاصله پس از اين رويداد، هشتمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر هم پس از 7 دوره نگاه تک بُعدي به هنر، خود را به صورت سازمان يافته با هنرهاي جديد، تعاملي و بينارشتهاي در موسسه صبا در معرض نمايش قرار داد و بازخوردهاي مثبت آن شرايطي را فراهم کرد تا نهمين دوره آن نيز بر همين مبنا شکل بگيريد و اين روزها ميزبان علاقمندان به هنر در موزه هنرهاي معاصر باشد.
در اين جشنواره که اين روزها برپاست، آثار پرفورمنسآرت براي اولين بار به عنوان يکي از مباني کليدي هنر معاصر را در دل خود جاي داده و اجراهاي آن از 10 بهمن ماه آغاز شده است. اين موضوع ميتواند مبنايي باشد در جهت تعامل با هنر نمايش و پيشنهادهايي که در اين عرصه ارائه ميشود، جريان قدرتمندي شود براي نگاه آلترناتيو در عرصه تئاتر. اما جدا از اين بخش از جشنواره تجسمي فجر، آثار چيدماني اين جشنواره نيز درون خود نگاهي درامگونه و ايدههايي داستانسرا دارند که در بطن کانسپت آنها ميتواند تعامل با موضوع ادبيات و نمايش را به خوبي بازخواني کرد.
![]()
"حالا يکي از فنجانها را بردار" اثر ترمه موسوي
اثر تعاملي ماه منير شيرازي "انديشه بد، انديشه نيک" که موضوع پنهان ديوهاي دروني انسانها را با اثري پازلگونه ارائه داده، اينستاليشن ترمه موسوي با عنوان "حالا يکي از فنجانها را بردار" که کلبهاي از عکسها قديمي را همراه با چيدمان صدا ارائه کرده،" بايد کوچ کنم به قشلاق آغوشت" اثر کاظم خراساني که نگاهي به زندگي کوچروها و فرهنگ بصري آنها داشته، يا اثر "توانا بود هر که دانا بود" محمد هاديپور که صحنه قتل يک کتاب را بازسازي کرده و…. بسياري ديگر از اين آثار هستند که ميتواند در بستر تعامل با ادبيات و ادبيات نمايشي بررسي شوند.
نقدهاي و نظرها
رويکرد دو جشنواره هنرهاي تجسمي فجر و تئاتر فجر به موضوع هنرهاي تعاملي و بينارشتهاي اگرچه نيازمند نقد و بررسي است تا جايگاه پيشنهادهاي جديد هنري در سطحي گستردهتر کارشناسي و مهيا جريانسازي شوند؛ اما توجه به آنچه که هنر معاصر به صورت گسترده مطرح ميکند براي بازآفريني در جريان هنري کشور امري لازم به نظر ميرسد.
در اين ميان شايد پرسشهايي همچون؛ نبود ساختار تئاتر کلاسيک و مدرن در کشور که هنوز به درستي بازخواني نشده و چرا بايد به هنرهاي جديد رويکرد داشت؟ يا پيشنهادهاي هنر معاصر نيازمند بازشناسي در زيرساختهاي آموزشي کشور است تا برآيند آن در هنر تجلي پيدا کند؟ و يا نبود نظريههاي هنرهاي جديد در کشور در قالب آثار مکتوب و ترجمان و… بسياري ديگر؛ ميتواند پرسشهاي به حقي باشد که بايد اين دو رويداد که اتفاقا از سوي بخش دولتي ساماندهي ميشوند موردپاسخگويي قرار گيرد تا راهکارهاي اجرايي به صورت گسترده در جامعه هنري مهيا شوند.
اما نکته ديگري که بايد به آن اشاره کرد و ضعف اين دو جشنواره را نشان ميدهد، نبود اطلاعرساني دقيق در زمينه رويکردهاي اين دو جشنواره است. اينکه جشنواره تئاتر فجر به عنوان ويترين هنرهاي نمايشي کشور تصميم به اجراي يک رويکرد در بخش نمايشهاي توليدي و بينالمللي خود ميکند نيازمند اطلاعرساني دقيق در اين عرصه است تا مخاطبان به ويژه مخاطباني از عرصههاي ديگر هنري مشتاق به ديدن آثار اين رويداد شوند و در جريان پيشنهادي اجراهاي نمايشي جديد قرار گيرند. اين مسئله نيز نقدي است که بر جشنواره هنرهاي تجسمي فجر نيز وارد است و عدم اطلاعرساني روشن درباره آنچه که اين جشنواره عرضه ميکند که جدا از مخاطبان خود ميتواند طيفي از جامعه هنري کشور را از عرصه هنرهاي نمايشي به سوي پيشنهادهاي هنر معاصر دعوت کند، وارد است.
حال با اتمام سي و پنجمين جشنواره تئاتر فجر و برگزاري نمايشگاه نهمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر، بايد منتظر بود و ديد تا اين رويکردهاي تعاملي ميتوانند راهي جديد در عرصه هنر کشور بازکنند يا نه.
منبع:هنرآنلاين
