صابر شيخرضايي، هنرمند شناختهشده عرصه طراحي گرافيک و عضو شوراي سياستگذاري سيامين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران گفت: موضوع «ايران دوستداشتني» شاهراهي براي خلق آثار هنري توسط جوانان و نوجوانان حاضر در اين دوره از جشنواره محسوب ميشود.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ستاد خبري سيامين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران،صابر شيخرضايي هنرمند رشته طراحي گرافيک و عضو شوراي سياستگذاري سيامين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران درباره برگزاري اين رويداد هنري گفت: بهروزرساني رويدادهايي که خود، از مرز آغاز به وادي ثبات و تجارب چنديندههاي رسيدهاند، مانند همين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان که در پله سيام خود قرار دارد، امري ضروري و اجتنابناپذير است. اين بهروزرساني هم از حيث حُسن تداوم و هم در راستاي همراهي با تحولات سريع زمان و زمانه، ضرورتي کليدي است.
او افزود: در اين دوره چندين اتفاق جديد را شاهد هستيم؛ از جمله اينکه براي نخستين بار مسئوليت دبيري جشنواره به يک بانوي هنرمند محول شده است و اين امر از منظرهايي چون توجه به ارزش کارآمدي و سطح والاي دانش و هنر ايشان، تجربه حضور در کنار جوانان در محيطهاي آموزشي و دانشگاهي، تقويت نقش فعال بانوان جامعه در مديريت و ساماندهي امور و رويدادهاي ملي و همچنين از منظر اجتماعي و بيروني آن که حداقل نيمي از شرکتکنندگان جشنواره را بانوان تشکيل ميدهند، قابل توجه است. نگاه عاطفي زنانه همراه با حکمت، تدبير و برنامهريزي، براي تمامي شرکتکنندگان معنادار، اميدبخش و غرورآفرين است.
شيخرضايي بيان کرد: نکته بعدي که در رويداد امسال قابل توجه است، پايين آمدن ميانگين سني و جوانگرايي در ترکيب اعضاي شوراي سياستگذاري نسبت به همه ادوار گذشته است. با احترام به همه استادان، هنرمندان و مسئولين دورههاي گذشته، با توجه به تحولات جدي و سرعت تغييرات فرهنگي و اجتماعي در جامعه جوان ايران، براي جشنوارهاي که به هنر جوانان اختصاص دارد زيبنده نبود که با ميانگين سني پنجاه تا هفتاد سال پيش رود. هر چند که اين امر مغايرتي با استفاده از تجارب هنرمندان پيشکسوت ندارد.
اين هنرمند طراح ادامه داد: يکي از زواياي به روز بودن جشنواره سيام، سرفصل موضوعي جشنواره است که با نظر و مشورت اعضاي شورا حول محور «وطن» شکل گرفت و به «ايرانِ دوست داشتني» منجر شد. محور اصلي مورد نظر شورا يعني ايران، نسبت مستقيمي با تحولات اخير و جنگ جهاني رسانهها در پاييز و زمستان سال گذشته دارد. با در نظر داشتن همه مسائل و کاستيهاي مديريتي، اقتصادي و فرهنگي در کشور، مسأله آسيب بر تماميت ارضي، تزلزل امنيت پايدار ايران، تخريب هويت ملي، قبحزدايي از ارزشهاي ملي، معنوي و تاريخي ملت ايران ازجمله اصليترين انگيزههاي دشمنان وطن بود که به نام آزادي آن را در فضاي رسانهها و لابلاي عناوين اعتراضي پنهان کردند.
عضو شوراي سياستگذاري سيامين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران يادآور شد: موضوع ايرانِ دوستداشتني، شاهراه بسيار وسيع از ايجاد پيوندهاي جديد با ايرانِ عزيز است؛ از پرداخت هنرمندانه به جاذبههاي بيشمار و چشمنواز پهنه چهار فصل ايران گرفته تا پاسداشت نامداران عرصههاي متفاوت اين مرز و بوم، بازشناخت هويتي، غبارزدايي از زيباييهاي در حال فراموشي، زندگي نياکان، رسومات کهن و دهها مجالِ ديگر که براي تحکيم پيوندهاي عاطفي و حکمي با ايران و اتحاد هر چه بيشتر دلهاي مردمان مخصوصاً نسل نوجوان و جوان، ميتواند مورد توجه قرار گيرد، همه و همه ذيل اين موضوع جاي ميگيرند.
او با بيان اينکه امر استعداديابي صرفا مختص اين رويداد نيست، گفت: جشنوارههاي فراواني در کشور طي دهههاي گذشته با همين انگيزه در حال فعاليت بودند و همچنان هم هستند اما فعاليتهايشان به دليل غلبه تشکيلات اداري، سازماني و کمبود منابع به نتيجه مطلوب منجر نشده است. اميدوارم فراتر از بازه زماني برگزاري جشنواره و کشف استعدادها، همراهي، رفاقت، راهگشايي و حمايتهاي معنوي و حتي مادي براي جوانان و نوجوانان مستعد تداوم داشته باشد و با طراحي برنامههاي متناوب به اين امر پرداخته شود. يعني شکل آرماني يک جشنواره اينچنين است که راههايي را براي رشد و تعالي ذهنيت، شخصيت و هنرِ استعدادهاي جوان و نوجواني که در آغاز راه هستند، تا ميانه راه بالندگيشان فراهم کند. بنابراين، اصل اتفاق، پس از اختتاميه آغاز ميشود.
شيخرضايي در پاسخ به اين پرسش که برپايي جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران چقدر توانسته است به جريانسازي در زمينه هنرهاي تجسمي منجر شود، گفت: جريانسازي رويدادها يک امر صرفاً آماري نيست و تحليل و بررسي آن، موضوعي بسيار مهم و زيربنايي است. بنده با اينکه جوانترين عضو شورا در اين دوره هستم و در طول بيش از بيست سال تنفس در فضاي هنر، در بيش از دويست رويداد نمايشگاهيو رقابتي حضور داشتهام و بيش از چهل عنوان برگزيده را در کارنامهام دارم، تا زماني که شرايط سني حضور در رويداد را داشتم (حتي بهواسطه تحصيل در يکي از هنرستانهاي تحت نظارت وزارت ارشاد و فعاليت مستمر در زمينههاي هنري و ارتباط با اساتيد) به خاطر نقص اطلاعرساني يا به هر دليل ديگر، تا چند سالِ پيش از برگزاري اين رويداد، فضا و ريتم آن کاملا بياطلاع بودم. يعني همين ظرفيتهاي هنري، کارگاهي و آموزشي براي بسياري از فعالان و علاقهمندان اين عرصه ميسر نميشود. بررسي اثرگذاري و جريانسازي وسيع در طول زمان واقعا نياز به بررسيهاي منسجمتري دارد و بنده اطلاعات و شناخت کافي از موفقيتهاي جشنواره در اين زمينه ندارم.
اين هنرمند طراح درباره سياست تمرکززدايي از رويدادهاي هنري که در طول ساليان اخير همواره مدنظر جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان ايران بوده است، گفت: شکل برگزاري گردشي و پايتختگريزي يکي از اتفاقات خوب جشنواره است. زيرا از يکسو محمل مناسبي براي آشنايي جوانان و نوجوانان با تاريخ، فرهنگ و رسوم رنگارنگ کشور عزيزمان ايران محسوب ميشود و از سوي ديگر، ظرفيتهاي دولتي و خصوصي مراکز استاني نيز به تناسب حضور جوانان فعال ميشوند و با جذب منابع، اعتبارات و نيروي انساني، هنرمندان بومي رشد ميکنند و به مرور، انگيزههاي هجرت و کوچ اجباري افراد به پايتخت به صرف تعدد مراکز هنري، آموزشي يا دانشگاهي کمتر ميشود و در نهايت، به بالندگي هنر شهرستانها و استانها منجر ميشود. وضعيت موزاييکي، چندرنگ و چندزبانه هنر هر جامعه نشان از مديريت صحيح فرهنگي و رشد همه نگاهها و سلايق در کنار هم دارد که خاکستري بودن فعلي هنر پايتخت در بسياري از مراکز مرتبط با جوانان، بهرغم تعاملات و آفرينشهاي عمده، حاکي از اين نقيصه است.
