نمايشگاهي از آثار خاطره دورکي تحت عنوان "زمين بازي" از روز جمعه 20 بهمن ماه در گالري ژينوس برپا شد.

همچنين در روز افتتاحيه پرفورمنسي از خاطره دورکي و بابک بهاري با عنوان "خط بازي" به کيوريتوري و کارگرداني مهديار پيرزاده اجرا شد.
خاطره دورکي در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين هدف برگزاري اين نمايشگاه را چنين توضيح داد: ماهيت هنرمند بيان مکنونات دروني و مشاهدات بيروني خود از جهان پيرامونش است و چه بسا که در اين رهگذار بتواند اثري بر روح و جان مخاطب خود بگذارد. به باور من، تکنيک صرفا ابزاري براي بيان اين مشاهدات است و کمترين اهميت را داراست. بنابراين من اگر نويسنده بودم مينوشتم، اگر موسيقيدان بودم مينواختم و اگر عکاس بودم ثبت ميکردم. اما نقاش شدم و نقاشي کشيدم…
آثار ارائه شده در اين نمايشگاه حاصل کارهاي يک سال اخير من هستند که درنهايت با همکاري کيوريتور مجموعه جناب آقاي مهديار پيرزاده تحت عناوين مخدوش و سقوط انتخاب شدند.
در اين نمايشگاه تعداد 15 اثر به نمايش درآمد که شامل مجموعههاي مخدوش و سقوط است و ابعاد آنها به شرح زير است:
110 × 170، 90 × 125، 70 × 100، 50 × 70، 35 × 50، 35 × 48، 32 × 44
اين آثار عموما در سبک آبستره و با مديوم اکريليک و رنگ روغن روي بوم يا پارچه بوم اجرا شدهاند.
عنوان اين نمايشگاه "زمين بازي" است. هنرمند داستان پشت اين عنوان را برايمان چنين تعريف کرد: من پيش از مهاجرت از ايران هم مهاجر بودهام. يکي به واسطه پيشينه فرهنگ بختياريام که گويي ييلاق و قشلاق و "کوچ" در روح ناآرام و بيقرار من سرريز گشته و ديگري زيستن در خوزستان، در بهبوحه جنگ که منجر به نقل مکان از شهري به شهر ديگر ميشد. از اين رو راحت است که من را با چمداني کوچک و کولهاي سبک در سفر زندگي واقعي و دنياي هنريام از اين سرزمين به آن سرزمين تصور کرد.
بعد از سالها به ايران برگشتم و بدون آشنايي لازم با محيطهاي هنري کشور و روابط حاکم بر آن تصميم گرفتم خشت به خشت و آجر به آجر زيربناي هنري مورد نياز خودم را بسازم و سرلوحهي عمل من اين جمله شد که "اگر من را بازي ندهند، زمين بازي خودم را راه خواهم انداخت".
"زمين بازي" استعارهاي است از مرزهاي جغرافياي، اجتماعي، نظري و بناچار سياسيِ جهان معاصر است که اتفاقا در عين محلي بودن، فرا مکان و فرا زمان نيز هست و من که رنگهاي فرش اصيل ايراني مديون انارهاي سرزمين مادريام "دورک" هستند، راوي همان سرزمينم، اما به جاي گبه و گليم، نقاشيهايم را در کولهي سفرم گذاشته ام و اکنون يکي از زمينهاي بازيام را به نمايش گذاشته ام.
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه، در خلق آثار اين مجموعه تحت تاثير تفکرات شخص يا مکتب به خصوصي بوده ايد؟ پاسخ داد:
بله زن بودن.
زن بودن و از اهالي خاورميانه بودن.
و درنهايت مهاجر بودن.
اينها بزرگترين محرک و انگيزه براي من در ارايه آثار هنريام هستند.
اما بطورکلي باوجود تحصيل رشته هنر در ترکيه و کانادا و شناخت کافي از مکاتب هنري، نقاشان بزرگ و تاريخ هنر جهان و نيز سابقه کار در رشته نگارگري ايراني که حتي بعنوان بخشي از منبع درآمد طي ساليان دور از آن استفاده کردهام، سبک فعلي هنر من به تمامي برگرفته از تفکرات، عقايد و احساسات خودم در سالهاي اخير است و همانطور که اشارهکردم فرهنگ غالب و پالت رنگي مربوط به هنر کشورهايي نظير ايران، افغانستان و بطورکلي خاورميانه در آنها مستتر است.
اين مسير از شناخت و کنکاش دروني از کجا آغاز شد؟ در ذهن من هميشه يک موضوع زماني آماده تبديل به نقاشي ميشود که در گذر زمان به شيوههاي مختلف تکرار شود.
سقوط هواپيماي اوکرايني، سقوط افغانستان (با قدرت گرفتن طالبان) و تاثيرات مستقيم آن بر جامعه ايران و افغانستان و ديگر سقوطهاي رايج در کشورهاي جهان سومي، همانند سقوط ارزش ريالي، سقوط ارزشهاي اجتماعي، سقوط انسانيت و… انگيزه من براي اجراي مجموعه سقوط بود که در هر اثر يک يا تلفيقي از چند مضمون بر روي بوم نقش بست.
پس از اين اتفاقات و با هر مواجههي خبري از فقدان يک هموطن، يک هم زبان و بخصوص يک زن، زجر ميکشم و احساس ميکنم کمي از هويت و چهره خودم مخدوش گرديده است و تقليل اين موضوع به آمار و ارقام و تحقير زجر آنها و مخدوش شدن هويتشان بيشتر خشمگين و ناراحتم ميکند. در مجموعه مخدوش تلاشي توانفرسا داشتم براي ثبت و يادآوري داستان هريک از اين چهرهها هر چند روح همه آنها همچون تمثالي واضح، در خاطره جمعي ما زنده خواهد ماند.
در نهايت در اين آثار، برون ريزي تمامي احساسات و عواطف من است براي رسيدن به رهايي، براي زنده نگه داشتن اميد و سرشار کردن زندگي از رنگهاي تند و گرم عليرقم تمامي دعوتها به سکوت و پنهان شدن در پستوهاي سرد و غمزده.
جستجو و کنکاش شما در يافتن معاني مورد نظرتان در اين سفر به نتيجه پاياني رسيده و يا ادامه خواهد داشت؟ من در نيمه دوم مسير زندگي و راه کشف و شهود براي ارائه تفکرات و احساساتم بعنوان هنرمند و در قالب نقاشي هستم. اين نمايشگاه تجربهاي بس شگرف براي من بود که استوارتر و هدفمندتر از هميشه گام بردارم و در ادامه فعاليتهاي هنريام بدون توجه به نگرانيهاي بيهوده و با استفاده از پشتوانه قوي و همراهي ياران قديمي و دوستان جديدي که در اين راه پيدا کردم، بيش از پيش بياموزم و تجربههايم را با شيوههاي موثر در معرض ديد تماشاگران قرار دهم.












علاقمندان جهت بازديد از اين نمايشگاه مي توانند تا 26 بهمن ماه از ساعت 16 الي 19 به نشاني تهران، روبروي مترو جهاد، پلاک ۲۱، طبقه اول مراجعه نمايند.
