۱۶۳ گلنبشته هخامنشي از مجموع ۳۵۰۶ قطعه استردادشده از آمريکا پس از حدود ۹۰ سال درحالي در تهران رونمايي شد که وضعيت محل کشف اين تلبتهاي گلي هخامنشيان، محل پرسش و تناقض است.

عکسي که مجله شيکاگو به عنوان محل کشف الواح هخامنشي منتشر کرده است
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، آبان ۱۳۱۱ خورشيدي (۱۹۳۲ ميلادي)، باستانشناسان به سرپرستي «ارنست هرتسفلد»، پلکان سنگي بزرگ جبهه شرقي آپادانا و پلکان شمالي کاخ سه دروازه را که هر دو آنها داراي نقوش برجسته و حجاريهاي ممتاز است، کشف کرده بودند و در هنگام احداث راه براي عبور واگن، در گوشه شمال شرقي تختگاه،تعداد زيادي الواح گلي را پيدا کردند.
اريک اشميت ـ باستانشناس آلماني ـ آمريکايي در کتاب «تخت جمشيد،  بناها، نقشها و نبشتهها» (انتشارات فرانکلين- اميرکبير ترجمه عبدالله فرياد در سال ۱۳۴۲ ) به اين شکل به ماجرا اشاره کرده است: «در سال ۱۳۱۲ مجسمه عظيم گاو که متعلق به پايههاي سنگي طرفين ايوان ورودي تالار تختگاه بود ظاهر گشت. در قسمت شرقي همان کاخ، هيأت علمي به کشف پلکان سنگي که به آبروهاي زير زميني منتهي ميشد، موفق شد. در هنگام احداث راه به منظور عبور واگن در گوشه شمال شرقي تختگاه،  هرتسفلد تعداد زيادي الواح گلي کشف کرد.»
در گزارشهاي موسسه شرقشناسي شيکاگو نيز آمده است: «در مارس ۱۹۳۳، يک اکسپديشن باستانشناسي از مؤسسه شرقشناسي، بخشي از دانشگاه شيکاگو، در جنوب غربي ايران در ميان ويرانههاي تخت جمشيد، پايتخت امپراتوري ايران باستان، مشغول به کار بود. هنگام ساخت جادهاي براي عبور کاميونها به منظور آوردن آب آشاميدني، کارگران به طور تصادفي بايگاني عظيمي از لوحهاي گلي ۲۵۰۰ ساله، که با حروف ميخي گوهايشکل نوشته شده بود، کشف کردند که در داخل يک ديوار استحکاماتي ذخيره شده بود.»

تخت جمشيد ۱۹۳۶ ميلادي، عکس از موسسه شرقشناسي شيکاگو
«اريک اشميت»،  که از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۸ خورشيدي، سرپرستي کاوشهاي تخت جمشيد را به عهده داشت، ديگر بخشهاي خزانه تخت جمشيد را کاوش ميکند، تاريخ اين کاوش در برخي منابع بهار ۱۳۱۵ خورشيدي اعلام شده است. از جمله کشفهاي مهم اين فصل نقش برجسته «بارعام» داريوش اول بود. در اطاقهاي نزديک اين نقش تعدادي لوح گلي به خط ميخي بدست آمد.
پس از چند سال وقفه، از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ هيأتي از طرف اداره کل باستانشناسي و فرهنگ عامه وزارت فرهنگ و هنر به سرپرستي اکبر تجويدي به مدت پنج فصل در باروي شرقي تخت جمشيد بر بالاي کوه رحمت،  شمال غربي حياط سنگي واقع در دشت جنوبي پاييندست تختگاه و قسمت جنوبي تختگاه موسوم به «برزن جنوبي» را کاوش ميکند، که نتيجه آن کاوشها در کتابي با عنوان «دانستنيهاي نوين درباره هنر و باستانشناسي عصر هخامنشي،  بر پايه کاوشهاي پنج ساله تخت جمشيد» به سال ۱۳۵۵ توسط انتشارات مرکز باستانشناسي ايران منتشر شد.
تجويدي در صفحه ۲۱۲ همان کتاب درباره بارو تخت جمشيد نوشته است: «… به نظر ميرسد برج و باروهاي بالاي کوه رحمت در تخت جمشيد مربوط به دوران هخامنشيان و طبق مفاد کتيبه داريوش (اول) بر پيش بست جنوبي صفه در زمان همين پادشاه و در ابتداي شهرياري او که به قلع و قمع مخالفان ميپرداخته و تخت جمشيد را پايگاه مستحکم خود قرار داده ساخته شده است، اما در دوره خشايارشا تختگاه توسعه پيدا کرده و از حالت قلعهاي بيرون آوردند. باروها را که حالت احترام به پيشينيان بوده و مظهر شکستناپذيري شاهنشاهي حفظ کردند و تنها تيرکشهاي آن را مسدود کردند و تغييرات جزئي دادند که تا همين امروز به همين شکل باقي مانده است.»

تخت جمشيد (پرسپوليس)، عکس از موسسه شرقشناسي شيکاگو
اکنون که پنجمين محموله از گلنبشتههاي هخامنشي از موسسه شرقشناسي شيکاگو به ايران رسيده است، اين پرسشها مطرح ميشود که محل کشف اين تبلتهاي گلي به چه سرنوشتي و وضعيتي دچار شده است؟ آيا همچنان شواهد و اثري از آن باقي مانده است؟ کاوش و حفاظتهاي بعدي در باروهاي تخت جمشيد در ۵۰ سال اخير چگونه بوده است؟ تابلوي مشخصي در تخت جمشيد وجود دارد که نشان دهد الواحي که از جمله مهمترين محمولههاي استردادي ايران به حساب ميآيد و به گفته باستانشناسان اطلاعات ارزشمندي از نظام اداري و اجتماعي هخامنشان در اختيار ميگذارد، در کجا يافته شده است؟
کاميار عبدي ـ باستانشناس فارغالتحصيل از دانشگاه ميشيگان، عضو هيات علمي گروه باستانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي، نظريهپرداز و پژوهشگر ـ ميگويد: باروهاي تخت جمشيد از بين نرفتهاند، بلکه در طول زمان تحليل رفتهاند.
آنگونه اين باستانشناس وضعيت باروهاي تخت جمشيد؛ جايي که گل نبشتههاي هخامنشي کشف شدهاند، را تشريح ميکند: باروهاي قسمتهاي دور مجموعه کاخها هنوز در قسمت شمالي باقي مانده است. درست همانجايي که گلنوشتههاي بارو را پيدا کردند. يک مقدار از باروها هم روي کوه رحمت و اطراف آن به شکل تپه هستند. امتداد بارو تمام مجموعه کاخها و صفه را ميگرفته و بعد به سمت بالاي کوه رحمت ميرفته و باز از بالاي کوه دور ميزده و روي صفه ميآمده است. قسمتهايي که روي صفه بودند و قسمتهايي از پادگان نظامي بودند، که آنها را به شکل تپههايي روي کوه ميبينيد. پلکانهاي نور و صدا را نيز روي قسمتي از بارو تعبيه کردهاند، زير بخشي از اين پلکان، قسمتي از بارو قرار دارد.
اين باستانشناس تاکيد ميکند: قسمتهايي که هرتسفلد و تجويدي کاوش کردند و گلنبشته به دست آمده، همچنان باقي است.

کاخ آپادانا، عکس از موسسه شرقشناسي شيکاگو
عليرضا عسگري چاوردي ـ مدير پايگاه جهاني تخت جمشيد ـنيز درباره وضعيت باروهاي تخت جمشيد و محل کشف گل نبشتههاي گلي هخامنشي به ايسنا ميگويد: با فاصله کمي از جايگاه نور و صدا در تخت جمشيد، دقيقا جايي که کوه رحمت آغاز ميشود و آخرين نقطهاي که به کوه وصل ميشود، آن الواح بهدست آمده است.
او اضافه ميکند: باروهاي بالاتر در تخت جمشيد را شادروان تجويدي کاوش کرده و بخشي مرمت نشده و بهم ريخته است، که از آنجا الواح هخامنشي بهدست نيامده است. الواح باروي تخت جمشيد (به موسسه شرقشناسي شيکاگو براي خوانش و رمزگشايي امانت داده شد) از همانجايي که اشاره کردم، کشف شده است. اين محل از بالا آغاز ميشود و پايين روي همين بخش شمالي-جنوبي تخت جمشيد ادامه پيدا ميکند. آن پاييندست و به سمت کاخ آپادانا به ضلع غرب تخت جمشيد و دشت ۱۷ متر ارتفاع دارد و نيازي به بارو نداشته است، ولي ضلع شمالي و جنوبي تخت جمشيد بارو داشته است.
عسگري چاوردي درباره گمنام بودن محل کشف گلنبشتههاي هخامنشي اظهار ميکند: در طرح ساماندهي تخت جمشيد حتما تابلوهاي راهنما و توضيحات مبني بر اينکه باروها کجا بوده و اتاق کشف الواح هخامنشي در بارو کجا بوده است حتما در تخت جمشيد نصب خواهد شد.
مدير پايگاه جهاني تخت جمشيد اضافه ميکند: در طرح محتوايي تغييرات موزه تخت جمشيد هم مد نظر داريم تعدادي از الواح هخامنشي در همين موزه به نمايش درآيد.

گلنبشته هخامنشي، عکس از موسسه شرقشناسي شيکاگو
به تشخيص باستانشناسان و زبانشناسها، گلنبشتههاي هخامنشي يافتهشده از باروي تخت جمشيد به زمان داريوش بزرگ، بنيانگذار تخت جمشيد ـ ۵۲۲ تا ۴۸۵ پيش از ميلاد ـ مربوط ميشود. تا کنون پنج محموله از اين الواح گلي که براي رمزگشايي و خوانش به موسسه شرق شناسي شيکاگو، امانت سپرده شده بود، به ايران بازگردانده شده است. آخرين محموله شامل ۳۵۰۶ قطعه گلنبشته است که واپسين روزهاي تابستان ۱۴۰۲ به ايران بازگردانده شد و اکنون ۱۶۳ قطعه از آن تا پايان تيرماه در موزه ملي ايران به نمايش گذاشته شده است.
