نمايشگاه بزرگي از آثار «گوستاو کايبوت» در فرانسه، تصويري جامع و تاثيرگذار از اين امپرسيونيست فرانسوي ارائه ميکند.

Gustave Caillebotte, Partie de bateau [Canotier au chapeau haut de forme], 1877–78
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، «گوستاو کايبوت»، امپرسيونيست فرانسوي، از سال ۱۹۹۴ ميلادي که کاخ بزرگ پاريس صدمين سالگرد درگذشت او را از طريق يک نمايشگاه بهيادماندني نکو داشت، به طور ويژه مورد توجه قرار گرفت. از آن زمان، اين نقاش فرانسوي موضوع چندين نمايشگاه از لندن گرفته تا واشنگتن دي سي و سوئيس بوده است.
«آرتنت» نوشته است که اکنون «موزه اورسي» در پاريس، موزه گتي در لس آنجلس و موسسه هنر شيکاگو با همکاري همديگر نمايشگاه بزرگي به نام «مردان نقاشي» را برگزار کردند که تا ژانويه در پاريس، در بهار سال آينده ميلادي در لس آنجلس و تابستان سال آينده نيز در شيکاگو برپا ميشود.
بهرغم تحسيني که اين هنرمند در طول سه دهه گذشته دريافت کرده است، او هنوز کمي مرموز باقي مانده است و اين نمايشگاه که همزمان با يکصد و سيامين سالگرد درگذشت اين هنرمند برگزار ميشود، به بررسي آثار او ميپردازد.
«کايبوت» در حوالي ۱۸۷۰ ميلادي از يک خانواده اشرافي بود که مدرسه حقوق را رها کرد تا نزد «لئون بونا»، هنرمند و استاد برجستهاي که نسلي از هنرمندان را در راستاي سنتهاي آکادميک فرانسه آموزش داد، دوره ببيند.
رابطه کايبوت با دو برادرش (مارسيال، که از موسيقي و قايقراني لذت مي برد، و رنه، که در ۲۵ سالگي درگذشت) الهام بخش او شد تا هميشه به دنبال احساس برادري در اطراف خود، يعني در بين همتايان امپرسيونيست خود، و در جوامع اطرافش باشد.
«گوستاو کايبوت» (۱۸۴۸_۱۸۹۴) براي سالها به عنوان يک امپرسيونيست فرعي و هنرمند جوانتري که الگوهاي خود همچون «کلود مونه» و «ادگار دگا» را تحسين ميکرد و سعي در پيروي يا تقليد از آنها داشت، کنار گذاشته شد. در حقيقت اين نکته درست است که «کايبوت» اغلب موضوعات مشابه سوژههاي آثار اين نقاشان را به تصوير ميکشيد.
«ارژانتوي»(Argenteuil)، روستايي در نزديکي رود سن، يک مقصد تفريحي محبوب براي پاريسيهايي بود که ميتوانستند به راحتي با قطار به آنجا برسند. اين روستا توسط «پير آگوست رنوار»، «کاميي پيسارو» و «مونه» که در آنجا خانهاي داشتند، نقاشي شده است.

Gustave Caillebotte, Portrait de M. G. [Portrait de Richard Gallo], 1881
در نقاشي «رود سن در ارژانتوي» اثر «کايبوت» ضربات قلمموهاي امپرسيونيستي مشهود است که در نگاه اول، يک اثر تقليدشده به نظر ميرسد. اما «کايبوت» اين نقاشي را در سال ۱۸۹۲، تقريباً بيست سال پس از آثار «مونه» و «رنوار» در «ارژانتوي» خلق کرد. اين اثر يک تصوير نوستالژيک است. در حقيقت «کايبوت» کپي نکرده است بلکه با اشتياق به گذشته نگاه کرده است.
گوستاو کايبوت قصد نداشت هنرمند شود. او از يک خانواده ثروتمند آمده بود و از آن پول بعدها براي ايجاد مجموعه بزرگي از آثار امپرسيونيستي استفاده کرد. مانند بسياري از مردان جوان در فرانسه، زندگي او با جنگ فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۰ شکل ديگري گرفت. کايبوت پس از خدمت در ارتش بود که تصميم گرفت نقاش شود.
«کايبوت» نيز مانند بسياري از هنرمندان تلاش کرد تا آثارش در نمايشگاه «سالن رسمي» پذيرفته شود. وقتي در اين کار شکست خورد، او 6 نقاشي از جمله «مرد جواني پشت پنجره» را در دومين نمايشگاه امپرسيونيست در سال ۱۸۷۶ به نمايش گذاشت. اين نقاشي که برادر «کايبوت» را در خانه خانوادگيشان در پاريس به تصوير ميکشد، بسياري از مفاهيم کليدي آثار «کايبوت» را در برگرفته است. تمرکز اين نقاشي بر تصوير کشيدن يک زندگي راحت طبقه متوسط در شهر است. در اين نقاشي همچنين از يک ايده سنتي به نام «rückenfigur»(نماي پشتي) که توسط «کاسپار ديويد فردريش» به محبوبيت رسيد، استفاده شده است.
گوستاو کايبوت عاشق قايقسواري بود و مجموعهاي کامل از پاروزنان و قايقرانان را نقاشي کرد. خانواده او داراي ملکي در سواحل رودخانه يرس بودند و بوم نقاشيهاي او شناگران، ماهيگيران و مناظر ناب آنجا را به تصوير ميکشيدند. قايقسواري به طور کلي موضوع محبوب امپرسيونيستها بود که محبوبيت ورزشهاي آبي در ميان طبقات متوسط اواخر قرن نوزدهم را نشان ميداد: ادوارد مانه و برت موريسو از جمله کساني بودند که به اين موضوع پرداختند.
در دهه ۱۸۸۰ سبک کار «کايبوت» نيز تغيير کرد: پالت رنگ او روشن شد. زمينهاي زرد روشن و باز در ژنويليه يکي از مجموعه منظرههايي بود که او در نزديکي خانه روستايي خود نقاشي ميکرد.

Gustave Caillebotte, Raboteurs de parquets (Floor Scrapers), 1875
گوستاو کايبوت بيشتر در ژنويليه وقت ميگذراند و از باغ و گلخانههاي خود مراقبت ميکرد. او همچنان با «مونه» که در باغش در ژيورني بود و تابلوهايي با گلهاي باغ خلق ميکرد، ارتباط نزديک داشت. «کايبوت» هميشه طبيعت بيجان، از جمله گلدانهاي گل نقاشي را نقاشي ميکرد، اما اين موضوع در ادامه مسير هنرياش پررنگتر شد. در اوايل دهه ۱۸۹۰، او مجموعهاي از نقاشيهاي مبتني بر گل را خلق کرد که واقعگرايي را تقريباً به طور کامل کنار گذاشت. «Nasturces» يکي از اصليترين آثار او از اين مجموعه است که با تحت تاثير شديد آثار ژاپني خلق شده است.
«کايبوت» دو سال بعد از خلق اين نقاشي در سن ۴۵ سالگي درگذشت.

Gustave Caillebotte, Rue de Paris, temps de pluie, 1877

Gustave Caillebotte, Intérieur [Intérieur, femme lisant], 1880
