با اينکه نقاشيهاي رويايي «دالي» نگاهي رو به آينده داشتند، اغلب از نقاشيهاي چند صد ساله الهام گرفته شدند بودند. نمايشگاهي جديد به آثار اين گروه از هنرمندان از جمله «ولاسکز» و «داوينچي» ميپردازد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، در سال ۱۹۱۹ ميلادي، زماني که «سالوادور دالي» ۱۵ ساله در شهر «فيگرس» واقع در اسپانيا در مدرسه تحصيل ميکرد، داوطلب شد تا مجموعهاي از مقالات را براي مجله مدرسه به نام «Studium» بنويسد. مقاله «استادان بزرگ نقاشي» به «دالي» اجازه داد تا مطالعه کند و به هنرمنداني که بيشتر تحسينشان ميکرد، از جمله «ديهگو ولاسکز» نقاش دربار اسپانيايي قرن هفدهم بپردازد.
امروزه، بيشتر مردم نگاه خاصي به آثار «دالي» دارند: يک معجون خيرهکننده سورئاليستي از تصاوير روياگونه که ارتباط چنداني با دنياي بيداري ندارند و تشابه بسيار کمتري با هنرمندان قبل تر از او دارند. اما همانطور که حکايت بالا نشان ميدهد، دالي ارتباط خود را با سنت تاريخي هنر قطع نکرده بود. نقاشيهاي او نه تنها شامل تصاوير مذهبي و تاريخي است، بلکه «دالي» خود را عميقاً مديون تعداد زيادي از هنرمندان اروپايي، از «ولاسکز» گرفته تا «آلبرشت دورر» ميدانست.
نمايشگاه «دالي: آشفتگي و پايبندي» که در موزه هنرهاي زيبا بوستون (MFA) برگزار شده است، آثار «دالي» را در کنار آثار هنرمندان محبوب او که اهل اسپانيا، ايتاليا، بلژيک و هلند بودند را به نمايش ميگذارد، تا نشان دهد چطور اين سورئاليست معروف قبل از اينکه قوانين نقاشي سنتي را بشکند، بايد آنها را ياد ميگرفت.
اگرچه «دالي» به هنر از کشورها و فرهنگهاي بسياري جذب شده بود، اما بيشتر به نقاشان زادگاهش اسپانيا گرايش داشت.
به گفته مسئولان موزه هنرهاي زيبا بوستون، زماني که «دالي» دانشجوي جوان رشته هنر در مادريد بود، ساعتهاي زيادي را با گشت زدن در گالريهاي موزه «پرادو» گذراند. «ولاسکز»، بيش از سايرين، يکي از بزرگترين و ماندگارترين هنرمندان تاثيرگذار در طول دوران حرفهاي «دالي» باقي ماند. «دالي» مجذوب قدرتي بود که «ولاسکز» از طريق پرترههايي که به تصوير ميکشيد، به مخاطب القا ميکند.
نقاشي «ولاسکز در حال نقاشي اينفانتا مارگريتا با نورها و سايهها»(۱۹۵۸) اثر «دالي» سايه هنرمند چيرهدست اسپانيايي را حين خلق پرترهاي از شاهزاده جوان به تصوير کشيده است.
«ديهگو ولاسکز» يکي از هنرمندان مهم اسپانيا و يکي از نقاشان برجسته «عصر طلايي اسپانيا» بود. اين هنرمند که متولد «سويل» بود از همان دوران کودکي استعداد هنري خود را نشان داد. در سال ۱۶۲۲ ميلادي، نقاش محبوب دربار پادشاه «فيليپه چهارم» درگذشت و به «ولاسکز» که در آن زمان به اسم و رسمي رسيده بود، دستور داده شد که براي ورود به دربار اقدام کند و پرتره خلق کند. بعدها اين هنرمند جوان در سال ۱۶۲۴ ميلادي به مادريد نقل مکان کرد و به نقاش رسمي دربار تبديل شد و نخستين سنگبناي فعاليت طولاني خود به عنوان نقاش دودمان هابسبورگ و ساير افراد صاحب قدرت را بنا نهاد.
«ولاسکز» به رغم اينکه يکي از برجستهترين چهرههاي جنبش باروک بود، سبک منحصربفردي را پيش گرفت که در ضربات رساي قلممو، پالت رنگ محدود و نور زيبا ريشه داشت. او توانست واقعيت دروني و بيروني بسياري از موضوعات مختلف خود را به تصوير بکشد و ستايش هنردوستان را در سراسر اروپا به دست آورد. اين هنرمند علاوه بر «سالوادور دالي» تاثير پررنگي از خود بر تاريخ هنر به ويژه بر آثار هنري «ادوار مانه» و «پابلو پيکاسو» نيز به جاي گذاشت.
همچنين «لئوناردو داوينچي» اثر قوي بر «دالي» گذاشت. نقاشي «Paranonia»(۱۹۳۵) اثر «دالي» گواهي بر اين موضوع است که مستقيما از طراحهاي «داوينچي» الهام گرفته شده است.
نمايشگاه جديد «دالي» تا يکم دسامبر ۲۰۲۴ در موزه هنرهاي زيباي بوستون ادامه خواهد داشت.
