آسيب ساختمان شيشهاي صداوسيما، يکي از نمادهاي معماري نوگراي ايران و يادگار عبدالعزيز فرمانفرماييان، در حمله هوايي اخير؛ زخمي بر تن معماري معاصر و حافظهي جمعي شهري وارد کرد که روايتش فراتر از يک تخريب ساده است.

عبدالعزيز فرمانفرماييان، معمار برجسته ايراني و پايهگذار معماري مدرن ايران، که تحصيلات عالي خود را در مدرسه هنرهاي زيباي پاريس به پايان رسانده بود پس از بازگشت به ايران مجموعهاي از آثار شاخص و ماندگار را از خود به جا گذاشت که استاديوم آزادي و ساختمان شيشهاي صداوسيما نمونههايي از آنها هستند.
سبک معماري اين هنرمند مبتني بر عملکردگرايي مدرن همراه با توجه به عناصر بومي و اقليمي ايران بود؛ او معماري را تنها ساخت فضاي فيزيکي نميدانست، بلکه معتقد بود فضاي معماري بايد هويت فرهنگي و اجتماعي جامعه را نيز بازتاب دهد.

ساختمان شيشهاي صداوسيما در خيابان وليعصر تهران، يکي از نمادهاي معماري مدرن ايران و تجلي نگاه نوگراي اين معمار برجسته به شمار ميرود. فرمي مکعبي و مينيمال با نماي سرتاسري شيشهاي، که از کانسپت «شفافيت» الهام ميگيرد؛ مفهومي که مي بايست هم در کالبد فيزيکي و هم در کارکرد رسانهاي اين مجموعه معنا پيدا مي کرد.
اما معماري شاخص اين ساختمان هم از آسيبهاي ناشي از جنگ نيز مصون نماند. در حمله هوايي اخير اسرائيل در خرداد ۱۴۰۴، بخشي از ساختمان در آتش سوخت و خسارت قابل توجهي به نماي شيشهاي و سازه وارد شد.


چنين وقايعي نه تنها به کالبد فيزيکي بنا آسيب ميزنند، بلکه روح، هويت و حافظه جمعي شهر را نيز تهديد ميکنند. تخريب ميراث معماري همواره يکي از دردناکترين پيامدهاي جنگ براي هر جامعهاي است، چرا که گسستي در پيوست تاريخي و فرهنگي ملت پديد ميآورد. با اين حال، تاريخ نشان داده که معماري ميتواند به نماد ايستادگي و مقاومت بدل شود؛ ساختمان شيشهاي صداوسيما نيز مانند ديگر آثار مقاوم در برابر دورانهاي بحراني، پس از جنگ نمادي از پايداري و اميد شده است.
ضرورت مرمت اين بنا، تنها دغدغهاي زيباييشناسانه نيست، بلکه اقدامي فرهنگي، تاريخي و اجتماعي است؛ تلاشي براي حفظ اتصال نسلي و انتقال روح معماري مدرن ايراني به آينده.






تهيه و تنظيم: خبرنگاران گالري آنلاين مريم محمدزاده، زهرا خوشه
