به گزارش هنرآنلاين به نقل از مهر؛ در پي ابراز دل نگراني هنرمندان از سفر گنجينه موزه هنرهاي معاصر به آلمان و ايتاليا، سيد محمد بهشتي خواهان گفتگوي شفاف و رو در رو مديران هنري با هنرمندان شد؛ او با بيان اينکه دغدغههاي هنرمندان را به صورت حضوري و يا از طريق رسانهها شنيده است تاکيد کرد بايد با گفتگو به فضايي روشن نائل آمد و زمينه سوتفاهم ها و سواستفاده ها را از بين برد؛ بهشتي خاطرنشان کرد اعتماد و اطمينان خاطر هنرمندان، بزرگترين سرمايه است و هيچ فعاليت و رويدادي نبايد به اين مهم خدشه وارد کند لذا تا مجاب شدن جامعه هنري مي توان اين سفر را به تاخير انداخت؛ بهشتي در عين حال يادآوري کرد اين آخرين نمايشگاه هنر ايران در اروپا نيست لذا حرفهاي نيست همه شاهکارهاي گنجينه موزه هنرهاي معاصر را در يک نمايشگاه ارائه داد و بجاست تشنگي و کنجکاوي دنياي هنر نسبت به ديدن اين آثار را با نمايش بخشهايي از آن، استمرار بخشيد.
سيد محمد بهشتي که اين روزها به عنوان رييس پژوهشگاه ميراث فرهنگي مشغول به کار است در ابتداي اين گفتگو خاطرنشان کرد به حتم همه جامعۀ هنري خواهان گسترش و تعميق ارتباطات بين المللي هنر ايران هستند، البته به شرطي که آداب آن به طور کامل به جاي آورده شود.
بهشتي در توضيح اين آداب به تجربه تور نمايشگاهي "هفت هزار سال هنر ايران" به اروپا که خود او در مسند رياست سازمان ميراث فرهنگي در سال 1382 آن را اجرا کرد اشاره نمود و گفت: براي شکل گيري آن رويداد، يک موزه بسيار معتبر و باوجاهت شناخته شدۀ جهاني مدنظرمان بود، تا به عنوان مبدا تور نمايشگاهي توجهات بين المللي را به خود جلب کند؛ از اين رو موزه ملي وين در اتريش را شايسته ديديم، پس از مطالعه دقيق و طراحي يک قرارداد کاملا شفاف و همه جانبه، اين نمايشگاه را اجرا کرديم.
او افزود: از آنجا که ما در آن زمان بيپول بوديم و توقعمان از طرف مقابل، تقبل همه هزينه ها و تدارکات نمايشگاه بود، طرف اتريشي هم خواهان شاهکارهاي گنجينه موزه ملي ايران و اشيا بسيار شاخصمان بود، ما همان روز اول به آنها اعلام کرديم تنها بخشي از اين آثار را به آنها خواهيم داد زيرا اين آخرين نمايشگاه ما در آن سوي مرزها نيست و قصد داريم هر بار بخشي از اين اشيا گرانقدر را به تماشا بگذاريم. تصور مي کرديم بايد تشنگي و کنجکاوي دنيا را نسبت به ديدار گنجينه فرهنگ و هنرمان استمرار بخشيم. البته در همان نمايشگاه هفت هزار سال هنر ايران هم اشيايي را فرستاديم که معرف اهميت و جذابيت داشتههاي سرزمينمان بود اما همه ظرفيتمان نبود و امکان برپايي نمايشگاههاي دوم و سوم هم ميسر ماند.
او يادآوري کرد: علاوه بر تهيه و انتشار يک کاتالوگ بسيار نفيس و پرمحتوا، هزينههاي حمل و نقل، بيمه بسيار معتبر، بستهبندي و همه امور اجرايي و تدارکاتي، تبليغات گسترده محيطي و رسانهاي نيز در تعهدات طرف اتريشي بود؛ اضافه بر اينها به واسطه ارائه اين نمايشگاه در يک موزه بسيار صاحب اعتبار بين المللي، موافقت کرديم اين نمايشگاه در 9 کشور اروپايي نيز به نمايش درآيد، البته در اين تور موزه هايي مانند بن آلمان و يا گنت بلژيک هم ميزبان اين آثار بودند که با وجود اينکه نمايش اين آثار در اين موزهها همراه با طراحي عالي و تبليغات گسترده بود ليکن به هيچ وجه موافق نبوديم مبدا سفر باشند زيرا اعتبار بايسته را نداشتند اما در ادامه تور نمايشگاه ميتوانستند در برنامه باشند. ناگفته نمانداز طرف اروپايي، پولي هم بابت اين تور به موزه ملي ايران پرداخت ميشد.
مهندس بهشتي در ادامه درباره اظهارات برخي هنرمندان در خصوص جايگاه موزه برلين که مبدا سفر گنجينه موزه هنرهاي معاصر به اروپا اعلام شده است گفت: من در شناخت اين موزه هاي هنري تخصص لازمه را ندارم اما اميدوارم وسواسهاي بايسته رعايت شده باشد زيرا اين مبدا براي تور نمايشگاهي اهميت بسيار دارد، در عين حال بديهي است اطمينان خاطر دادن به هنرمندان و متقاعد کردن آنان بسيار ضروري است.
او تاکيد کرد: رفتار حرفهاي ميگويد اگر اين 30 اثر خارجي که گفته ميشود قرار است در اروپا به نمايش درآيد مهمترين و شاخصترين کارهاي گنجينه ماست بايد از اعزام همه آنها بپرهيزيم و براي نمايشگاههاي بعدي شاهکارهايي را نگاه داريم.
سيد محمد بهشتي گفت: مهمترين دريافتي که از دلنگرانيهاي مطرح شده جامعه هنري در خصوص ارسال آثار گنجينه موزه هنرهاي معاصر به اروپا ميتوان داشت اين است که به نظر ميرسد بخشي از هنرمندان احساس مشارکت نميکنند، از سوالات و دغدغههايي که طرح ميکنند چنين برميآيد که اطمينان خاطر ندارند، اتمسفر اينچنيني زيبنده نيست، هرگونه فعاليتي در اين عرصه بايد برخوردار از سرمايه اجتماعي و پشتيباني جامعۀ هنري باشد؛ اکنون اما شاهد اين حمايت قاطعانه نيستيم.
او خاطر نشان کرد: به نظرم اين سفر و از اساس هر فعاليت ديگري در عرصۀ فرهنگ و هنر مستلزم پشتيباني جامعه فرهنگ و هنر است، مديران هنري بايد رو در رو و شفاف با نمايندگان هنرمنداني که دغدغه دارند گفتگو کنند، جامعه هنري بايد خود را در اين اتفاق سهيم بدانند و از آن حمايت کنند، براي دل نگراني هاي آنها بايد احترام قائل شد و به سوالات شان پاسخ داد و ذهن شان را روشن کرد.
مهندس بهشتي با طرح اين پرسش که چرا هرگونه شايعهاي در فضاي فرهنگ و هنر مي پيچد، بخشي از هنرمندان آن را ميپذيرند؟ ادامه داد: قدرت شايعات مؤيد اين نکته است که طرفين در تاريکي نسبت به هم به سر مي برند، اين تاريکي سبب ميشود هر صدايي طرف مقابل را برآشوبد، و ايجاد ترديد و اضطراب کند، در چنين فضايي کدورتها گسترش مييابد و ممکن است برخي با سوءاستفاده، آن را به ابزار سياسي بدل کنند که يک سم مهلک براي فضاي فرهنگي هنري ست؛ لذا ضروريترين اتفاق ديدار و گفتگو مديران هنري و هنرمندان است.
او گفت: روشنايي بخشي به فضاي فرهنگ و هنر البته انتظاري ست که از مديران ميرود اما از آنجا که صاحبان اصلي فرهنگ و هنر خود خانواده هنر ايران است، توقع اين است که آنان در روشنايي بخشيدن به تاريکيها پيشگام باشند، از اساس اجازه ندهند تاريکي شکل بگيرد، هر پرسشي پيش آمد، شفاف پرسشگري و مطالبهگري کنند و از خلق شايعات و مانور فرصتطلبان جلوگيري کنند.چنين رويکردي همانا حراست از کيان فرهنگ و هنر ايران است.
بهشتي خاطرنشان کرد: به نظرم مهمترين مقدمه سفر گنجينه موزه هنرهاي معاصر به اروپا، جلب اعتماد و ايجاد سرمايه در جامعۀ هنري است، بنابراين بهترست تا تحقق اين جلب نظر افکار عمومي، حتي بهترين کار به تاخير افتد تا آن رويداد مفيد زير دست و پاي بياعتمادي حرام نشود.
سيد محمد بهشتي در بخش ديگري از اين گفتگو در خصوص برخي گمانه هاپيرامون ميزان تاثيرگذاري او در رويدادها و تصميم سازي هاي فرهنگي هنري گفت: براي خودم هم اين گمانه ها جالب است، بديهي ست علاقمندي و نيز تجربه ام زمينه ساز اين است که گاه برخي از مديران از مننظر بخواهند که هيچگاه دريغ نمي کنم، اما واقعيت اين است که ميزان مشورت هايي که مي خواهند چندان پرشمار نيست و به طبع در حد يک مشاوره است؛ مديران هنري خود حائز تخصصاند و بنا به سليقه شان برنامه هايشان را راهبري ميکنند و نيازي به حضور من و نگرش و سليقه خاص من نيست؛ در عين حال من مانند هر علاقمند فرهنگ و هنر از برخي فعاليتها خشنود ميشوم و از سر علاقهاي که به فرهنگ و هنر سرزمينم دارم، آنها را مي ستايم. چنين رويدادهايي منحصر به گروه و يا گونه خاصي از هنر هم نيست، به موازاتش هر جا احساس خطر کنم پروايي از نقد کردن ندارم، ديرزماني است که روش من چنين بوده و از اين پس نيز خواهد بود و معدودي شبهه افکن نمي توانند مهر سکوت بر دهانم بزنند.
