«ديزني» بدون شک يکي از بزرگترين و تاثيرگذارترين کمپاني‌هاي فيلمسازي در جهان است که حيات خود را مديون کودکي است که روياهايش را فراموش نکرد.
بي گمان «ديزني» پرآوازه ترين نام در صنعت سرگرمي دنياست. غولي چند رسانه اي که شايد بتوان به جرات آن را فاتح همه سياره آبي زمين دانست چرا که کمتر نقطه اي در جهان باقي وجود دارد که شخصيت هاي رنگارنگ و کارتوني اين کمپاني به آن جا نفوذ نکرده باشد.
ديزني دهه ها است که با پارک هاي تفريحي، سريال هاي تلويزيوني، کارتون ها و تصاوير متحرک دنيايي درخشان و فانتزي خلق کرده است. کسب و کاري که در طول عمر خود فراز و فرود بسياري ديده و در دهه ۹۰ و تحت رهبري و خلاقيت افرادي چون Michael Eisner«مايکل آيزنر» رنسانس مالي عجيبي تجربه کرد.
ديزني هم اکنون با در اختيار داشتن ده ها زيرشاخه بزرگ همچون پيکسار، شبکه ABC، کانال هاي ESPN، استوديوهاي لوکاس فيلم، شبکه توليد و پخش بوئنا ويستا Buena Vista، کمپاني تاچ استون TouchStone، صنايع سرگرمي مارول Marvelو ده ها ايستگاه راديويي، تلويزيوني، سينمايي، انتشاراتي و سرگرمي يکي از تاثيرگذارترين جريان سازهاي فرهنگي در جهان محسوب مي شود.
اما براي بررسي تاريخ اين کمپاني بايد قصه را از زندگي يک مرد شروع کرد؛ مردي که اين تشکيلات غول آسا از بطن ذهن و کار ِدست او متولد شد.
روياي زرين يک مرد
والت ديزني، در سال ۱۹۰۱ در شيکاگوي آمريکا چشم به جهان گشود. اشتياق او به ساخت تشکيلاتي عظيم و موفق ريشه در کودکي او داشت. والت عضوي از خانواده اي محقر و متوسط بود. الياس، پدر ديزني خانواده را به نيت پيدا کردن شغلي مناسب، شهر به شهر در غرب آمريکا مي چرخاند. والت در خانواده اي متولد شد که سخت کوشي و کار طاقت فرسا از همه اعضاي خانواده انتظار مي رفت و يک ارزش به حساب مي آمد.
والت نوجوان از ۹ سالگي کارش را به عنوان روزنامه رسان آغاز کرد و سير کردن شکم و برآوردن احتياجات يک خانواده پنج نفري ديگر جايي براي تفريح باقي نمي گذاشت.
روح سرکش ديزني اما آرام نداشت. نقاشي راه فراري بود تا او عطش خود به خلق کردن را سيراب کند. والت ديزني در ۱۴ سالگي با پول حاصل از فروش آثار نقاشي خود در جاده و خيابان هاي شهر توانست پول کافي براي ثبت نام در انستيتو هنر کانزاس را جمع آوري کند. اين روند هنري اما براي مدتي وقفه اي کوتاه يافت.
والت در واقع از مدت ها مترصد اين بود که در ارتش استخدام شود اما سن و سال کمش مانعي جدي در اين راه بود اما سرانجام با دست و پا کردن مدارک تولد به عنوان راننده آمبولانس براي حمل مجروحان جنگ جهاني اول در صليب سرخ به خدمت رفت.
اما بيماري سل او را براي هميشه از اين مسير جدا کرد. والت پس از توفيق نيافتن براي استخدام در ارتش در ۱۹۱۹ ميلادي به ايالات متحده بازگشت و اين بار به عنوان آرتيست تبليغات کار خود را آغاز کرد. به زودي او و ديگر همکارش، آب آيورکس Ub Iwerks استوديوي جمع جوري براي ساخت تصاوير متحرک کارتوني در کانزاس راه انداختند. آنها در استوديوي خود دست به ساخت شخصيت هاي افسانه اي و قصه ها زدند.
گام لرزان اول
قدم اول در تحقق روياي والت چندان نپاييد و استوديوي آنها ورشکسته شد. ديزني اين بار به برادرش روي اليور ديزني Roy O. Disney در هاليوود پيوست تا به عنوان فيلمبردار در آنجا مشغول شود. «روي» آن زمان کارمند بانکي در لس آنجلس بود. وقتي برادر کوچک به او ملحق شد تلگرامي به دست آنها رسيد که استوديوي Winkler خواستار حق امتياز پخش يک سري مجموعه تصاوير متحرک از آثار والت ديزني شده است. کارتون صامتي که در نهايت «کمدي هاي آليس» نام گرفت. اين معامله در ازاي ۱۵۰۰ دلار به ازاي هر حلقه فيلم سر گرفت و ديزني ها رسما به عنوان توليدکننده پا ميدان گذاشتند.
به دنبال نمايش «کمدي‌هاي آليس» سفارشات بعدي به سوي برادران ديزني روانه شد. در ۱۹۲۷ ديزني ها به دنبال جدايي از مجموعه آليس و توليد کاراکتر جديدي بودند و به طور تصادفي کمپاني يونيورسال نيز به دنبال ورود و سرمايه گذاري در صنعت انيميشن بود و بدين شکل همکاري بين آنان به توليد مجموعه اي به نام «اسوالد، خرگوش خوش شانس» انجاميد. شخصيت کارتوني محبوب تصويرسازان آن دوران گربه بود و جان‌بخشي به شخصيت خرگوش سنت شکني به حساب مي آمد. اسوالد همچنين برخلاف کاراکترهاي موجود داراي شخصيت پردازي بود.
طرح اسوالد بعد از اتودهاي مختلف و رد شدن هاي پي در پي سرانجام تصويب و در ۲۶ قسمت به توليد رسيد و نتيجه يک موفقيت کامل تجاري بود. برادران ديزني بابت هر قسمت از اين کارتون بيش از ۵۰۰ دلار دريافت مي کردند. آنها از سود حاصل از اين مجموعه، استوديوي خود را گسترش دادند و تعداد افراد شاغل در آن به ۲۰ نفر افزايش يافت.
روحيه جاه طلب ديزني ها از همان ابتدا هويدا بود. خريداري چندين هکتار زمين، سرمايه گذاري در چاه هاي نفت و همچنين سرمايه گذاري و خريد چندين ماشين مخصوص له کردن دانه هاي رنگي که در صنعت انيميشن کاربرد داشتند بخشي از آينده نگري آنان به حساب مي آمد.
استقلال؛ سکوي پرش برادران ديزني
دوران خوش اما ديري نپاييد و بعد از يک سال سوددهي مناسب، والت براي تمديد قرارداد عازم نيويورک شد اما چارلز مينتز Chrles Mintz همان کسي که باعث جوش خوردن اين معامله شده بود و به نوعي تهيه کننده کار به حساب مي آمد تلاش کرد تا ديزني ها سهم کمتري از سود کار را دريافت کنند. اين ماجرا به مذاق ديزني خوش نيامد و همکاري آنان در اين نقطه به پايان رسيد اما آنها دست پايين را در قرارداد داشتند و حقوق شخصيت ها و حق ادامه توليد انيميشن در اختيار يونيورسال و مينتز بود و آنها با جدا کردن بخش بزرگي از تيم ديزني، استوديويي مستقل راه انداختند.
ديزني سرخورده از اين ماجرا به خانه خود در هاليوود بازگشت اما اين بار طرحي در ذهن داشت. خلق شخصيتي مستقل که تمامي حقوق آن متعلق به خودش باشد.
موشي کوچک و جذاب با گوش هاي گرد و سياه سفيدي که به زودي به نماد سبک زندگي آمريکايي تبديل خواهد شد و تمام جهان را در خواهد نورديد. از همان زمان ميکي موس آماده تولد بود.
ادامه دارد…
منبع:مهر