علي جعفرنژاد، برادر وحيد جعفرنژاد با بيان اينکه پيکر اين هنرمند را سه روز پس از درگذشت او در پزشکي قانوني پيدا کرده اند به خبرنگار مهر گفت: همه ما در غم از دست دادن برادرم بسيار اندوهگينيم و اين در حالي است که ما اواسط هفته گذشته در پزشکي قانوني پيکر او را پيدا کرديم و به ما گفتند سه روز از مرگ او گذشته است و هنوز هم پرونده رسيدگي به علت مرگ برادرم باز است.
جعفرنژاد با اعلام اين خبر که به جز مراسم هفتم اين هنرمند که اين هفته بر پا مي شود مراسم يادبودي از طرف دوستان اين هنرمند جوان و براي اهالي هنر برپا خواهد شد، بيان کرد: زمان دقيق برپايي مراسم يادبود برادرم را به زودي اطلاع رساني مي کنيم.
وي در پايان صحبتهايش بيان کرد: برادرم نقاشي بسيار ماهر بود و مطمئن هستم اگر زنده مي بود مي توانست به جايگاه خوبي در هنر دست پيدا کند.

شهروز نظري مدير گالري هما که جعفر نژاد از هنرمندان اين گالري بود درباره اين هنرمند به خبرنگار مهر گفت: گالري هما در دو دوره نمايشگاه هايي از جعفرنژاد برگزار کرد و اين هنرمند جوان از «منتخب نسل نو» که گالري هما مسئول برگزاري آن است بود. اين هنرمند از شاگردان نصرت الله مسلميان بود و يکي از بهترين شاگردان اين نقاش محسوب مي شد.
وي درباره ويژگي هاي هنري جعفرنژاد که او را هنرمند نقاش متفاوتي مي کرد نيز بيان کرد: نقاشي هاي او بسيار ذهني بود و مسير ذهني او متعارف نبود براي همين هم در نمايشگاه «منتخب نسل نو» مورد توجه قرار گرفت. او به سرعت توانست به خاطر همين ويژ گي در کارش در عرصه هاي بين المللي نيز حضور پيدا کند و نمايشگاه هاي متعددي در دبي و سوئيس و … برگزار کرد. او يک ذهن سوررئال داشت که برخي مواقع خود او را هم اذيت مي کرد. مي توانم بگويم او از معدود هنرمندان سوررئال کشورمان بود.

وحيد جعفرنژاد متولد ۱۳۶۴ تهران برگزيده «منتخب نسل نو» در سال ۱۳۸۸ بود. اين هنرمند برپايي نمايشگاه هاي انفرادي برشي از کيک آلبالو (گالري هما، ۱۳۹۰)، اتاق خاکستري( گالري هما ، ۱۳۹۱)، سري انعکاس (گالري هما، ۱۳۹۲)، پروژه متحدان ( دبي، ۱۳۹۴) را در کارنامه دارد و همچنين حضور در نمايشگاه هاي گروهي جشنوارۀ دامون فر( پرديس ملت ، ۱۳۸۹)، حضور در «منتخب نسل نو» (سال ۱۳۸۹)، بازماندگان(موزه باک ژنو، ۱۳۹۱)، سير طولاني روز در شب( کافه گالري خورشيد، ۱۳۹۱)، هفته طراخي۱( گالري هما،۱۳۹۱) و سال ۲ (خانه هنرمندان ايران، ۱۳۹۲) را در کارنامه دارد.
جعفر نژاد در استيتمنت يکي از نمايشگاه خود درباره فرآيند نقاشي توسط خود نوشت: حضور من در برابر بوم حضوري عرض گونه نيست. بلکه حضوري از ماهيت هستي است که ريتم هستي در ريزترين ابعاد تا بزرگترينش در آن جريان دارد. وقتي نقاشي شروع مي شود شروعي نيست، بلکه تداوم يک فرايند است که در آتليه من ادامه مي يابد. من، قلمو، بوم و رنگ هايم يکي مي شويم و در يک هماهنگي خاص رازهاي هستي را درسفيدي بوم به جريان مي اندزيم.
آثار اين هنرمند عموما کلاژهايي با موضوع حشره- آدم ها بودند که او آنها را بازتاب وضعيت رواني و منويات ذهني خود از فاصله گذاري با واقعيت پيراموني مي دانست.
