کيانوش غريب پور، گرافيست و تصويرگر در گفتگو با خبرنگار مهر و درباره بحث کپي بودن آثار در عرصه گرافيک گفت: من وقتي به عنوان داور و دبير در رويداد «بهارستان» حضور داشتم شاهد اين کپي کاري بودم و ما آثاري را در در بخش نقاشي ديواري و تخم مرغ هاي رنگي رد کرديم که دانلود مستقيم و بي تغيير از کارهايي بود که در اينترنت وجود دارند. مساله اينجاست که اين آثار توسط جوان هاي خلاقي ارائه شده بود که به اعتقاد من خودشان بهتر از آن آثار کپي کار مي کنند براي همين شوراي سياستگذاري در سازمان زيباسازي تصميم گرفت اين افراد را براي يک سال از شرکت در همه فعاليت هاي سازمان زيباسازي محروم کند.
وي ادامه داد: در بخش هنرهاي محيطي هم اين کپي کاري ها ديده مي شد اما آنجا علتش اين است که ما الگو نداريم و گرچه ايده ها کپي بود اما اجراي نويي از آن ايده ارائه شده بود.
دبير بخش گرافيک رويداد سالانه «بهارستان» با بيان اينکه نسل جوان امروز براي رسيدن به نام و موفقيت بسيار عجول است، عنوان کرد: عموم جوان هاي امروز کوتاهترين راه را براي موفقيت انتخاب مي کنند و اين راه تاثير گرفتن شديد از هنرمندان ديگر و گاه کپي کردن است. اين موضوعي نيست که کم مشاهده شود بلکه متاسفانه يکي از مولفه هاي جدي دوران معاصر ما کپي کردن از همديگر و از خارجي هاست. فکر نکردن و ايده حاضر و آماده ديگران را برداشتن به يک معضل جدي در اين نسل تبديل شده است.
وي در پاسخ به اينکه تا چه اندازه ازدياد جشنواره ها، اطلاع نداشتن داوران از نسخه اصلي آثار و تداوم موفقيت کارهاي کپي در جشنوارهها به اين فضا دامن مي زند نيز گفت: واقعيت اين است که در تيم داوري دوسالانه «بهارستان» به طور مثال ما داوران ممکن بود آنقدر بهروز نباشيم که متوجه اين کپي کاري ها شويم ولي يک نسل از خود جوان ها که به عنوان تيم اجرايي کنار ما بودند متوجه آن مي شدند. ضمن اينکه چون در نسل ما اين اتفاق نمي افتاد ما هم احتمالش را کم مي داديم که کسي بخواهد با کار کس ديگري جايزه ببرد اما الان چشممان باز شده است. البته با حرف شما موافقم که جشنواره ها بايد به اين سمت حرکت کنند که هنرمندي را ببينند که پيش از رسيدن به جشنواره کارش را انجام داده و رشدش را کرده است نه اينکه تازه بخواهد در جشنواره ديده شود. در همه جاي دنيا استانداردهايي براي رويدادهاي هنري وجود دارد ولي ما اين استانداردها را نداريم و عده اي فکر مي کنند اگر در روند کار هنري خود موفق نباشند اما در بخش جايزه گرفتن از جشنواره ها موفق باشند همين برايشان کافي است.
غريب پور با بيان اينکه براي جلوگيري از کپي کاري در جشنواره بهتر است نمونه ارائه شده بعدا به صورت کارگاهي و در صورت استادها ارائه شود، توضيح داد: اکثر فراخوان ها نقاط کوري دارند. يک سري اهداف و سر فصل ارائه مي دهند و اغلب هم هنرمند جوان با نگاه به ليست داوران سعي مي کند به سمت سليقه آنها حرکت کند. در حاليکه وقتي مسابقهها به صورت کارگاهي برگزار شود هم استعدادسنجي مي شود و هم استاد مي تواند نقاط کور فراخوان را شفاف کند در نتيجه از کپي کاري هم جلوگيري مي شود.
اين گرافيست در پاسخ به اين پرسش که بسياري از هنرمندان با بيان اينکه ايده نويي در جهان وجود ندارد و تنها باز اجرايي از ايده ها وجود دارد به سمت ايده هايي که پيش از اين خلق شده مي روند، گفت: من در اين زمينه پژوهشي نکرده ام که بتوانم جواب شما را کامل بدهم اما نمي شود گفت ايده ها تمام شده و حتي نمي شود گفت ساختار اجرا هم تمام شده است. تنها مي شود گفت سرمايه تصويري جهان به دليل همه فعاليت هاي تصويري که در طول تاريخ صورت گرفته آنقدر انباشه شده و بشر يک دوره تاريخ طولاني را تجربه کرده که باعث شده احساس سنگيني روي دوش خود بکند اما مهم لحن هر کاري است.
وي ادامه داد: خيلي از هنرمندان در همين روزگار لحن منحصر به فردي دارند. خصوصا اين روزها مديوم هاي جديد هم ايجاد شده و به کمک ايجاد يک حال و هواي تازه در عرصه هنر آمده است. به طور مثال يک نفر مي رود روي اشياي بي ارزش کار خاصي انجام مي دهد. آيا کار او تکراري است؟ يا در گرافيک روي عناصر بصري کار مي کند که تا به حال در گرافيک انجام نشده است. اينها يعني اينکه هيچ چيز در حال تکرار نيست. به گمانم تکرار وقتي اتفاق مي افتد که هنرمند تصويرها را از دنياي دروني خودش عبور نمي دهد و مال خود نمي کند.
نسل جديد عجول شده است
غريب پور همچنين درباره اينکه هنرمندان نسل او شايد ديگر در عرصه گرافيک تکرار نشوند و امروزه هنرمندان نسل جوان با همه انگيزه اي که دارند اما جريان خاصي را در گرافيک ايجاد نکرده اند، بيان کرد: من با قطعيت نمي توانم اين را تاييد کنم و دو نسل قبل از ما هنرمندان عميق تر و تاثيرگذار تري بودند. شايد براي قضاوت درباره اين نسل بايد ۱۰ سال صبر کرد اما فضاي اجتماعي هم به ما مي گويد که تربيت اين نسل، جوان هاي عجولي را بار آورده است. اين ويژگي نسل جوان امروز در همه عرصه هاست. حتي اين نسل در انتخاب هايشان عجول هستند و به همان سرعت هم در پشيمان شدن عجول هستند. يک بخشي از حرف شما را قبول دارم که برخي ويژگي هاي همنسلان من تکرارشدني نيست ولي نسل امروز هم راهش بسته نيست. حتي مي بينم آنها رجوع هايي به نسل قبل از ما داشته اند که شايد ما آنها را پس زده بوديم.
وي درباره برآيندي که از وضعيت عرصه گرافيک کشور دارد با انتقاد از جريان تايپوگرافي که تصوير در گرافيک را پس زده است، گفت: گرافيک ما امروز فاقد ايده شده است. دليلش جريان تايپوگرافي است که مدت هاست در کشور راه افتاده و گرچه دستاوردهايي براي گرافيک ما و براي خط داشته اما در عين حال تعبيرهاي غلطي درباره اش شده و هر کس هر کاري با حروف انجام داد اجازه پيدا کرد آن را وارد گرافيک کند. نسل ما خوشنويسان را هنرمندان کنش گر اجتماعي نمي دانستند چون عين کلام را مي نوشتند و آنچه ديده مي شد ادبيات بود. امروزه تايپوگرافي هم همان است و عرصه گرافيک را در بر گرفته و در حاليکه همه جاي دنيا با توان تصويري حرف مي زنند اينجا روي تايپ تمرکز شده است. تنها ايده هاي تصويري را در گرافيک تبليغاتي و تجاري مي بينيد.
به گفته وي، تايپوگرافي تصوير را از عرصه گرافيک ما فراري داده است و بايد از اين بحران پيش آمده در عرصه گرافيک عبور کرد.
وي در انتها درباره کمپين هاي موضوعي که اين روزها سازمان زيباسازي براي موضوعات مختلف و در عرصه هايي چون گرافيک و کاريکاتور و تصويرسازي برپا مي کند، تصريح کرد: اين کمپين ها توانسته جرياني را ايجاد کند اما آسيبش اين است که آنقدر پشت سر هم اين کمپين ها برگزار مي شود که شايد کيفيت از بين برود و ضمن اينکه در اين کمپين ها بايد روانشناسان و جامعه شناسان حضور داشته باشند چون برخي نشانه هاي تصويري ممکن است در جامعه سوء تفاهم ايجاد کند و بد فهميده شود. عرصه بيلبورد محل تجربه اندوزي نيست و سازمان زيباسازي نبايد با توليد انبوه فرصت درست فکر کردن را از خود بگيرد.
