به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، اين رونمايي که روز شلوغي را براي «گالري شيرين» رقم زده بود، ميزبان افرادي مانند علي مرادخاني –معاون هنري وزارت ارشاد-، محمد سرير، سهيل محمودي، اکبر عالمي، جواد مجابي، طاها بهبهاني، ابراهيم حقيقي، فرشيد مثقالي، عطاالله اميدوار، حسين محجوبي، طناز طباطبايي و بزرگمهر حسين پور بود.
در اين مراسم که عصر روز گذشته (27 فروردين ماه) برگزار شد، پس از رونمايي اين مجموعه سه جلدي و نمايش نسخه ترميم شده از برخي انيميشن هاي اين هنرمند، ويديويي که توسط اشکان صادقي – فرزند علي اکبر صادقي- در رابطه با معرفي زندگي و آثار وي ساخته شده بود، پخش شد.
فرشيد مثقالي –تصويرگر- اولين سخنران اين مراسم بود که در سخناني اظهار کرد: من و علي اکبر صادقي تاريخ پنجاه ساله با يکديگر داريم. او شخصيتي بسيار صاف و ساده و مزاجي کاملا پاک دارد، من هيچ گاه نديدم او راجع به شخص يا موضوعي گرفتاري داشته باشد. او موجود بسيار عزيزي است که مجاورت با او هميشه خوشحال کننده، دلپذير و دوست داشتني بوده است.
او با بيان اين که صادقي جزء معدود و شايد تنها هنرمند ايراني است که کوچکترين تاثيري از دنياي نقاشي غربي نگرفته و مستقل عمل کرده است، گفت: او تنها هنرمندي است که با کار هنري مانند صنعتگران عمل مي کند يعني حضور شما هيچ خللي در کار او ايجاد نمي کند. به عنوان مثال اگر وارد آتليه او شوي، به او سلام کني، با او حرف بزني و يا حتي دعوا کني روي کار او اثري ندارد و من اين خصيصه را در کمتر کسي ديدم.
در اين بخش اکبر عالمي با اشاره به اين که «علي اکبر صادقي از گذشته هاي دور رفيق گرمابه و گلستان عباس کيارستمي بوده» اعلام کرد: مي خواهم خبر خوشحال کننده اي به او بدهم، کيارستمي شنبه هفته آينده از بيمارستان مرخص مي شود.
جواد مجابي –نويسنده- نيز بيان کرد: من اين فرصت را داشتم که براي نوشتن مقدمه کتاب صادقي، آثار او را به صورت کامل ديده ام، او نقاشي «نو-کلاسيک روايت گر» است. او با وجود اين که کلاسيک ايران و جهان را به خوبي مي شناسد در نقاشي ديدگاهي نو دارد.
وي با اشاره به اين که نقاشي و موسيقي با ادبيات ايران آغشته بوده اند و به روايت آن کمک مي کردند، گفت: در دوران مدرنيسم، روايت گري رو به فراموشي بود اما صادقي و امثال او اين سنت قديمي و فوق العاده درست را احيا کردند. از سويي سبک هاي قديمي نقاشي ايراني و چاپ سنگي روي آثار او تاثير گذاشته است اما آنچه باعث نو شدن روايت او مي شود، طنز است.
اين نويسنده ادامه داد: صادقي با شوخ چشمي به هرچيز جدي نگاه مي کند. در آثار او صحنه هاي از جنگ يا هرچيز ديگر مي بيني اما زماني که به آن نزديک مي شوي، درميابي که او مضمون را به شوخي گرفته آن را از جا ميکند و فراتر مي برد. اين نگاه منتقدانه در آثار رنگ روغن و آبرنگ صادقي و به ويژه در آثار اخير او به وفور ديده مي شود. قدرت يک طنزپرداز در اين است که در ابتدا با خود شوخي کند و صادقي اين کار را با هوشمندي انجام مي دهد. او با تاريخ، اسطوره ها، عشق و مرگ شوخي مي کند در عين اين که جدي بودن تمام اين ها برايش مهم است.
مجابي با بيان اين که صادقي خود را وقف کارش کرده، اظهار کرد: همانطور که يک اديب وقف نوشته هايش مي شود، هويت او تبديل به نقاشي هايش شده است. تمامي اين ها باعث رشد، جذابيت و شهرت او مي شود زيرا صادقانه در دنياي نقاشي هاي خود ايثار کرده است.
او گفت: علي اکبر صادقي به جاي تکرار اوج، به کار تازه روي آورده است. او شخصي نوانديش است که هيچ گاه شيفته خود نمي شود و کار جديدي را حتي ضد کار قبلي، شروع مي کند.
وي بيان کرد: زماني که مقدمه کتاب دوم او را مي نوشتم، يادداشت هايي به من داد که در دوران افسردگي نوشته بود. آن يادداشت ها خارهايي بود که به شعر پهلو مي زد. در آن شعرها مي توان ذهنيتي را ديد که دائما با تاريخ هستي، طبيعت و کل ذخيره هنري او در حال بده بستان است.
مجابي همچنين با اشاره به شايعات اخير مبني بر حذف رشته نقاشي از هنرستان ها، اظهار کرد: مگر مي شود موسيقي، شعر و نقاشي را از برنامه حذف کرد؟ اگر اين گونه شود آن گاه انساني که ستاينده زندگي است با حيوان چه تفاوتي دارد؟ چطور ممکن است انسان راجع به ارزش نقاشي ترديد کند؟
اين نويسنده افزود: در هنر نقاشي، پول موضوعيت ندارد زيرا اين هنر انسان را تربيت مي کند و به او مي آموزد چگونه بهتر زندگي کند. حضور نقاشان نام آور است که به ما اميد مي دهد اين هنر بي گزند، ادامه خواهد يافت. تا زماني که صادقي هست، نقاشي هم هست
در ادامه علي بختياري –گردآورنده آثار صادقي- با بيان اين که استعداد اين هنرمند، براي او حسادت برانگيز است، گفت: در زماني که رشته گرافيک وجود نداشت، گرافيک کار کرده است. آثار او روي جوانان امروز نيز تاثير دارد.
او اضافه کرد:هنر زماني که از فاخر بودن فراتر رود و روي جامعه تاثير بگذارد، قابل تقدير است، اين تاثير در آثار آبرنگ صادقي وجود دارد زيرا به دوران پاياني جنگ ايران و عراق باز مي گردد و با تبديل شدن به کارت و پوستر زيبايي، رنگ و اميد را به زندگي مردم وارد کرد.
سپس شهروز مهاجر-پژوهشگر تاريخ هنر- يادداشتي را در رابطه با مجموعه «نانوشته» صادقي، خواند و مطرح کرد: با توجه به نزديکي آثار اين هنرمند به مکتب سقاخانه اي چرا هيچ گاه توسط خود او و تاريخ هنر در اين دسته قرار نگرفته است؟ از سويي چرا هيچ گاه اهل شاگرد داشتن و پروش نسلي همانند خودش نبوده است؟
صادقي نيز با اشاره به اين که يک ايراني است، در پاسخ به تعلق آثار خود به مکتب سقاخانه اي، گفت: به همين علت آنچه را در پرده داري ها ديده بودم من را جذب مي کرد و روي من تاثير داشت. من خيلي کم از نقاشي هاي اين مکتب الهام گرفته ام و در دوران نمايش اين سبک به ساخت ويتراي و فيلم سازي مشغول و از اين فضا دور بودم.
اين هنرمند با اشاره به اين که يک بار در کودکي خود با شاهنامه خواني روبه رو شده و به جاي گوش دادن به حرف هاي نقال، فقط به نقاشي هاي روي پرده نگاه مي کرده است، ادامه داد: بدون شک اين موضوعات در نقش آفريني هاي من تاثير داشته اما هيچ گاه از آثار سقاخانه اي و چاپ سنگي، کپي نکردم.
او در خصوص شاگرد نداشتن خود نيز، اظهار کرد: من هيچ گاه حوصله شاگرد نداشتم اما سال هاي سال است که با هنرمندان، دانشجويان و کودکان علاقه مند به نقاشي صحبت مي کنم و آنچه را بلد هستم در اختيارشان مي گذارم. من با کتاب نوعي آموزش دارم و فکر مي کنم صنعت هنر را همه جا مي توان ياد گرفت مهم اين است خلاقيت را بياموزيم.
عطاالله اميدوار –معمار- در همين خصوص بيان کرد: من فکر مي کنم کسي مي تواند معلم باشد که کار مدون داشته باشد. صادقي هيچ تقويمي در زندگي نداشته و امروز، ديروز و فرداي او با يکديگر فرق دارد. او چيزي براي ياد دادن به شاگردها ندارد، مگر اين که شاگردها خود به نزد او بروند و ببيند چه کار مي کند.
تاها بهبهاني –نقاش و مجسمه ساز- با اشاره به اين که انسانيت يک هنرمند او را در تاريخ هنر ماندگار مي کند، گفت: صادقي انسان بزرگي است که بدون عقده و بغض با مهرباني همه جا حضور داشته و جوانان را راهنمايي کرده است. من از نزديک شاهد بودم او چگونه بر مجالس سلطه داشته و شاخص بوده است.
به گزارش ايسنا، کتاب «زندگي» مروري بر کارهاي اوليه علي اکبر صادقي است که در اين دوره زماني، روند شکل گيري زيبايي شناسي هنري اين هنرمند بررسي شده است. در اين دوره علي اکبر رسانه هاي هنري مختلفي مانند گرافيک، ويتراي، انيميشن و تصويرسازي را تجربه کرد. با مروري بر فعاليت هاي او در اين دوره جنبه هايي از تاريخ هنري اجتماعي ايران از سال ۱۳۳۰ تا اواسط دهه پنجاه نمايان مي شود.
«کتاب عشق» شامل مجموعه آثاري مانند استتار، ميخ ها، تولدي ديگر و ائتلاف، مروري بر نقاشي هاي علي اکبر صادقي است که از ميانه دهه پنجاه با مجموعه اسطوره و رياضي آغاز شد و 30 سال طول کشيد.
کتاب «گمگشتگي» مجموعه اشعاري را شامل مي شود که علي اکبر در طي يک دوره ي افسردگي شديد بين سال هاي ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ سرود. در آن دوره او رمقي براي دست گرفتن قلم و نقاشي نداشت. فضاي کلي شعرهايش بسيار سرگشته و ابتدايي در برخورد با فضاي اطرافش و طبيعت است.
