| به گزارش گالري آنلاين ؛خانواده اسلاميه با تاييد خبر درگذشت او گفتند، اين چهره پيشکسوت صبح روز يکشنبه 11 بهمنماه در منزل و در سن 74 سالگي از دنيا رفته است. مصطفي اسلاميه، نمايشنامهنويس، زندگينامهنويس و مترجم، متولد سال ۱۳۲۰ در تهران بود. "تاريخ هنر مدرن: نقاشي، پيکرهسازي و معماري در قرن بيستم"، "تئاتر تجربي: از استانيسلاوسکي تا پيتر بروک"، "چهار نوشته درباره کوبيسم"، "ميليونر زاغهنشين" و "بالتازار و بلموندا" از ترجمههاي او هستند. از او همچنين دو سرگذشتنامه از نيما يوشيج و دکتر محمد مصدق با نامهاي "به کجاي اين شب تيره" و "فولاد قلب" به جا مانده است. "رستم و سهراب"، "رضاخان ماکسيم: نمايشنامه در هفت پرده" و "ماجراي شگفتانگيز ديويد نيوسام" هم از نمايشنامههاي منتشرشده اسلاميه هستند. "خورشيد شاه" بازنوشته از متن کهن "سمک عيار" و "ايبسن و استريندبرگ: نقد و تفسير نمايشنامهنويسان نروژي و سوئدي" از ديگر آثار بهجانده از اين نويسنده و مترجماند. مصطفي اسلاميه ديپلم خود را از مدرسه دارالفنون ميگيرد. او در ۱۹ سالگي هم زمان با رياست سعيد نفيسي به راديو ميرود و بيش تر از ۱۲ ماه در استوديوي شماره ۸ راديوي ملي در کنار بيژن مفيد به نقش خواني راديويي ميپردازد. وي همچنين سال ۱۳۳۹ کنار سيامک جلالي در روزنامه اطلاعات به روزنامه نگاري مشغول بوده است. حضور او در روزنامه اطلاعات اما چندي بيشتر طول نميکشد، اسلاميه در همان سال به استخدام انتشارات فرانکلين درمي آيد و تحت نظارت نجف دريابندري به نمونه خواني و همياري در امور ترجمه اين انتشارات کمک ميکند. مصطفي اسلاميه در طول دوران نويسندگي خود تا تير ماه ۱۳۹۱ با هيچ رسانه و مطبوعهاي گفت و گو و مصاحبه انجام نداده بود. تا آن جا که در هيچ مجله، روزنامه و يا کتابي نشاني دقيق از زندگينامه و نوع تفکرات او پيدا نبود. در ۳۰ تير ۱۳۹۱ او پس از سالها به بهانه انتشار زنديگنامه نيما يوشيج با حامد داراب گفت و گويي انجام ميدهد که گزارش کامل آن را مجله مهرنامه در صفحههاي ۲۵۹ و ۲۶۰ شماره ۲۳ خود منتشر ميکند. او همچنين در سال ۱۳۹۲ به بهانه ترجمه و انتشار دو اثر تازه خود نمايشنامه رستم و سهراب و نمايشنامه اويديپوس، بار ديگر با حامد داراب گفت و گويي ميکند که روزنامه شرق آن را مورخ ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ در صفحههاي ۷ و ۸ خود منتشر ميکند. اسلاميه در اين گفت و گو دليل عدم ميل خود به انجام مصاحبه را اين گونه توصيف ميکند:�به طور کلي مصاحبه را در شرايط کنوني کار بسيار بي معنايي مي دانم. شخصي که يک اثر را با ساز و کار مميزي چاپ کرده، چگونه ميتواند درباره اثر مميزشده اش، يعني اثري که محدود شده است، به صحبت هم بنشيند؟ از طرفي ديگر معتقدم وقتي يک کتاب را نوشتم يا ترجمه کردم، ديگر آن کتاب براي من نيست که بخواهم درباره اش مصاحبه انجام بدهم� او در اين مصاحبه همچنين به عدم آزادي بيان و انديشه در جمهوري اسلامي ايران اشاره ميکند و ميگويد:�يک مجموعهاي يک الگويي را به من تحميل کرده است و من فکر ميکنم که اول به عنوان يک آدم نويسنده ميخواهم چه کنم؟ به اين نگاه ميکنم که هر کجا انقلابي رخ داده حداقل فوراني از هنرها را به دنبال خود داشته است؛ مثلاانقلاب اکتبر ۱۹۱۷ پشت آن استانيلافسکي، ماياکوفسکي، بولگلکوف، يسنين و بسياري افراد ديگر با تمام تضادي که پيدا کردند، شکوفا شدند و آثار بزرگي آفريدند. يا انقلاب کبير فرانسه، منجر به چه شکوفايي و آفرينشهاي چشم گيري ميشود. اما شما در اينجا چنين اتفاقي را نميبينيد چراکه مجموعه معتقد بود نبايد شرايط خودش تحت الشعاع قرار بگيرد و هرچه اتفاق ميافتد بايد مطابق الگوي اصلي باشد.� او در ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ، در سن ۷۴ سالگي در منزلش درگذشت . |
![]() |
![]() |
|
![]() |



