به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، چندي پيش، کتاب مصور «شهر هرت» شامل آثار حسينپور رونمايي شد. او قبلا نيز کتاب «من گوسالهام» را به انتشار رسانده بود. در اين دو کتاب، کميکاستريپهاي حسينپور انتشار يافته است. اين کاريکاتوريست در دورهاي آثارش را در مجلهي «چلچراغ» منتشر ميکرد.
بهبهانهي انتشار مجموعه آثار اين هنرمند، خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با اين طراح و کاريکاتوريست گفتوگويي انجام داد.
کار شما در اين حوزه از کجا آغاز شد؟ نحوه آشناييتان با مجله «گلآقا» و نحوه برخورد «کيومرث صابري» – مديرمسؤول گآقا – با شما چطور بود؟
از 14 سالگي به دنياي کاريکاتور وارد شدم. در واقع در مجله «سروش نوجوان» آقاي «قيصر امينپور» کارهاي من را منتشر کرد. بعد از آن، اين جسارت را پيدا کردم اين کار را ادامه دهم. سپس به گلآقا وارد شدم و با تشويقهاي آقاي صابري، بهصورت حرفهاي از اين مجله کارم را شروع کردم. در آن زمان همه اساتيد رشته طنز ايران در مجله گلآقا بودند. در واقع براي من که تازهکار بودم، بهترين مکان براي مشغول شدن بود. در 15 سالگي توانستم عنوان بهترين کاريکاتوريست سال را بهدست آوردم و در نمايشگاه مطبوعات از وزير وقت ارشاد، جايزه گرفتم.
نگاه پشت کتاب مصور «شهر هرت» و کميکهاي آن که بهتازگي منتشر شده، چه بوده است؟
به اين کميکها علاقه زيادي دارم؛ دغدغه انسان و طبيعت، رابطه انسان با خودش و طبيعت. اين موضوع يکي از دلمشغوليهايم بوده است. انسان، حيوان و طبيعت، سه مقولهاي هستند که در ايران خيلي کم به آنها پرداخته شده است. به همين دليل، احساس کردم بايد روي آنها تمرکز شود.
کميکهايي که در کتاب «شهر هرت» آورده شدهاند، بهنوعي تلخ و سياه هستند، مثلا مثال کلاغي سر قبر روباه رفته، گوزني که در حال اعدام با گيوتين است و جوجهاي که در شکم مار سر از تخم بيرون ميآورد. منظور شما بيان يکسري واقعيتهاست يا هميشه به مسائل تا اين حد تلخ نگاه ميکنيد؟
طبيعتا ميخواستم تلخي و زهر مار بودن برخي مسائل را به دل مردم وارد کنم. در واقع ميخواستم بگويم اين «ما» هستيم و در زندگي مشغول انجام ايندست کارها هستيم. در حال خوردن حيوانها هستيم، طبيعت را آتش ميزنيم و خراب ميکنيم و درختها را قطع ميکنيم. کميکهاي من آينهاي از رفتارها و کارهايي است که در حال انجام آنها هستيم. اينها جدا از ما نيستند. کارهايي هستند که ما با خودمان، طبيعت و حيوانات انجام ميدهيم. حال اگر تلخ هستند، گريزي از آنها نيست. واقعيتي است که به آن پرداخته نشده است.
يکي از کارهاي شما، تصوير گوسفندي است که خلاف جهت گله در حال حرکت است که شايد يکي از بهترين تصاوير اين مجموعه باشد. معني اين تصوير چيست؟
علاقه اي به صحبت کردن و توضيح دادن درباره کارهايم ندارم؛ فکر ميکنم اگر توضيحي درباره آنها بدهم، خرابشان ميکنم. دلم ميخواهد بيننده برداشت خودش را از اثر داشته باشد. برداشت بيننده شايد سواي نيت من از خلق اثر باشد. برداشتهايي که از کارهايم ميشود، اهميت زيادي برايم دارند. در واقع تصويري کشيدم که تلنگري به ذهن مخاطب زده باشم. اين تلنگر، برايم کافي است. همين که شخصي اين تصوير را دوست دارد و از ناخودآگاهش برداشتي درباره آن داشته باشد، برايم جذاب است. شنيدن نظر مخاطبان درباره اثرها، برايم جذابتر از بيان نظر خودم درباره کارهايم است.
چندي پيش با انتشار عکسي از پوستر فيلمهاي در حال اکران سينما، نسبت به ضعيف بودن آنها انتقاد کرديد. در آن سخنان، از جاي خالي شعوري مانند حاتميها و کيمياييها ياد کرديد و از جاي خالي کارهاي گرافيستهايي مانند مرتضي مميزها انتقاد کرديد. به نظر ميرسد، پوستر فيلمهاي قديمي را با جديديها مقايسه کرديد.
دورهاي بود که براي طراحي پوستر فيلم، فکر ميشد. پوستر فيلم در واقع ويترين فيلم است. درست مثل کاور يک بستهبندي است. کاور در واقع بيانکننده محتويات داخل بسته است. بايد روي اين قضيه، حساس بود. از زماني که فوتوشاپ به عرصه هنر ايران وارد شد، يکسري فوتوشاپکار هم وارد هنر شدند که به کمترين بهاي ممکن، شروع به کار کردند. تفکر، حذف شد و يکسري خوشگلکاري سطحي و عامهپسند، پررنگ شد. به تبع آن، تهيهکنندگان هم به سمت اين خوشگلکاريهاي عامهپسند کشيده شدند. آدمهاي زيادي بهراحتي ميتوانند با فوتوشاپ کار کنند، اما پوسترهاي خوبي مانند کارهاي مميز، ابراهيم حقيقي و قباد شيوا را هر کسي نميتواند خلق کند. وقتي تعداد فوتوشاپکارها زياد شد، طبيعتا تهيهکنندگان با نازلترين قيمت ميتوانستند کارشان را انجام دهند. نتيجه اين شد که بيشتر بازار در قبضه يکسري فوتوشاپکار درآمد که نه طراحي بلد بودند و نه از گرافيک، سر رشتهاي داشتند. حالا مجموعهاي از پوسترها و کاورها را داريم که همهشان شبيه هم هستند؛ کله بازيگرها که کنار هم چيده ميشوند.
از اينجا متوجه ميشويم که تعداد قابل توجهي از کارگردانها و تهيهکنندگان سينما، به کارهاي بصري رو آوردهاند که اين، اوج بيسوادي است. حتي اگر آنها ميخواهند با تهيه يک پوستر خوب براي فيلمشان تبليغ کنند، راه اشتباهي را در پيش گرفتهاند. در حالي که اگر تهيه پوستر فيلمها به آدمهاي حرفهاي داده شود، پيدا کردن مخاطب براي فيلمها سادهتر ميشود، چون آنها کارشان را بلدند. سفارش دادن پوستر فيلم به يکسري گرافيست برجسته، به آن معنا نيست که مخاطب يک فيلم ريزش ميکند. گرافيستي که کارش را بلد است، هيچوقت پوستري طراحي نميکند که مخاطب فيلم ريزش داشته باشد. او ميتواند به بهترين، خلاقانهترين و هوشمندانهترين شکل، کاري کند که مخاطب براي تماشاي فيلم جذب شود.
شما پوستر کدام فيلمها را که به قول شما، توسط حرفهايهاي قديمي طراحي شدهاند، ميپسنديد؟
پوستر فيلم «دلشدگان» را خيلي دوست دارم که خالق آن، مرتضي مميز است. پوستر فيلمهاي عباس کيارستمي و پوستر طراحيشده توسط آيدين آغداشلو براي فيلم «قيصر» را هم دوست دارم. کارهاي ابراهيم حقيقي و قباد شيوا را نيز ميپسندم. اگر به کتاب پوسترهاي سينماي ايران که مسعود مهرابي منتشر کرده رجوع کنيد، خواهيد ديد که ما قبلا چه چيزهايي داشتيم و در حال حاضر ديگر آنها را نداريم. اينجاست که به فاجعه پي ميبريم.
چندماه پيش کاري انجام داديد تحت عنوان «نقاشي صلح» که در آن، هر شخصي ميتوانست با کشيدن يک پارهخط، در خلق اثر نقش داشته باشد. ايده شما از انجام اين کار چه بود؟ آيا قرار است اين تابلوي بزرگ در جايي نمايش داده شود؟
اين تابلو قرار است در موزههاي بزرگ دنيا بهنمايش درآيد. اين تابلو در واقع يک نماد صلح است که با نمايش دادن آن در مکانهاي مختلف دنيا، قصد دارم بگويم، ايران جايي است که مردمي صلحطلب دارد. نزديک به دوهزار نفر ايراني جمع شدند و با هم تابلوهايي کشيدند که صحبت از صلح ميکند.
اين تابلو قرار است در چه نمايشگاههايي در معرض ديد عموم قرار بگيرد؟
نخستين نمايشگاهي که قرار است اين تابلو در آن نمايش داده شود، «آرت پاريس» است. زمان برگزاري آن هم نوروز 95 خواهد بود.
از برنامههاي آيندهتان بگوييد. آيا سورپرايزي براي مخاطبان داريد؟
سري جديد کتاب «دلمه» براي نمايشگاه کتاب آماده ميشود. رمان «دلمه» شامل کميکاستريپهايي به سبک خودم است. کتاب «شهر هرت» هم در کمتر از يک هفته به چاپ دوم رسيد و بايد از همه کساني که از آن استقبال کردند، تشکر کنم.
کميکهايي به نام «معموليها» توسط شما منتشر ميشد. دليل توقف انتشار آنها چيست؟
قرار شده اين کميکها در سايت «چيزنا» انتشار يابند. اکنون هم در حال انجام کارهاي مربوط به برنامهنويسي و متحرک کردن آنها هستيم و بهزودي منتشر خواهد شد.




