
تا چند وقت پيش گذر هر کس به محوطه بيروني موزه هنرهاي معاصر ميافتاد، زن و مرد برنزي قدبلندي را ميديد که با دست و پاي کشيده خود در آنجا جا خوش کرده بودند؛ اما حالا اين دو از باد و بوران خسته شدهاند و قصد دارند جايي را در داخل ساختمان موزه براي خود پيدا کنند.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، «مرد در حال قدم زدن» و «زن ايستاده» دو مجسمه از هنرمند سوئيسي، آلبرتو جاکومتي هستند که سالهاي سال در محوطه بيروني موزه هنرهاي معاصر تهران توجه بازديدکنندگان را به خود جلب ميکردند. نمونههاي ديگري از اين مجسمه مرد در موزههاي ديگر دنيا نگهداري ميشود. اين دو مجسمه از آثار شاخص جاکومتي هستند.
با اين حال از چند روز پيش با حضور مرمتکار ارشد آثار جاکومتي در ايران، اين دو مجسمه در حال مرمت بوده و قرار است امروز (۹ اسفند) در فضاي داخلي موزه جانمايي شوند.
حميد شانس ـ هنرمند مجسمهساز و کارشناس مرمت آثار هنري ـ سال ۱۳۹۱ در گفتوگويي با يکي از رسانهها با بيان اينکه «آثار برنزي تنها به وسيله مواد اسيدي و خورنده فلز مثل شورههاي برنز در معرض تخريب قرار ميگيرند» درباره مرمت اين دو مجسمه اظهار کرده بود: اين موضوع بسيار حساس است و بايد حتما با نظارت يک کارشناس و متخصص آثار هنري انجام شود. چندين سال پيش اين دو اثر به صورت غير اصولي مرمت شده بودند، که بعدها با آوردن يک کارشناس هنري و متخصص از اروپا اين آثار به درستي مرمت شدند.
جمشيد مراديان ـ هنرمند مجسمهساز ـ در پي خبر اين جانمايي و مرمت، درباره جاکومتي و آثارش به ايسنا ميگويد: به نظر من آدمهايي که جاکومتي ميسازد، از زير خاکستر جنگ بيرون آمدند، آنها سياه، تکيده و يک بعدي هستند.
او ادامه ميدهد: جامعه سرمايهداري و جامعه مدرن در راستاي بيهويت کردن آدمها، خيلي کارها انجام دادهاند زيرا ميخواستند از روي برندها به آنها هويت بدهند. اين بيهويت و شکل هم شدن آدمها در آثار جاکومتي قابل مشاهده است.
مراديان اضافه ميکند: جاکومتي تنهاترين مرد پاريس است؛ او خودش را در آتليهاش حبس ميکند تا ميميرد؛ يکي از دستاوردهاي جامعه مدرن اعتياد، خودکشي و تنهايي خودگزيده است.
اين مجسمهساز درباره «مرد در حال قدم زدن» و «زن ايستاده» ميگويد: در ميان اين دو اثر، يکي با گام بلند حرکت را القا ميکند و ديگري کاملا صاف و ميخکوب است. من تضاد اين دو مجسمه را دوست دارم. يکي از زيباييهاي آثار تجسمي اعمال تضاد است. اين آثار هوشمندانه خريداري شدند؛ ما تضاد در سکون و حرکت را شاهد هستيم که شايد ديالکتيک زندگي را نشان ميدهد.
او بيان ميکند: به نظر من اين دو مجسمه از گرانترين مجسمههايي هستند که ميتوان در موزه ها آنها را پيدا کرد. اگر آنها در معرض بلاياي طبيعي باشند از عمرشان کاسته ميشود. من موافق هستم آنها در حفاظ باشند يا به داخل موزه آورده شوند. اين به نفع مجسمهها است.

همچنين قدرتالله قادري ـ هنرمند مجسمهساز ـ در يادداشتي از يک پژوهشگر درباره جاکومتي و آثارش آورده است:
««وقتي جاکومتي با انگشتانش که به ابزار کار او تبديل ميشدند و به کمک يک چاقوي جيبي که دستانش آن را مثل يک مداد به کار ميگرفتند مشغول ساختن چيزي بود، اگر به او نگاه ميکرديد فکر ميکرديد که او در حال طراحي روي هواست؛ انگار در فضا طراحي ميکرد تا وقتي که در نقطهاي معين به مانعي بر ميخورد و اين مانع اگر کمترين حجم لازم را ميداشت آن وقت به زندگي، به معنا بدل ميشد.
بسياري به تکرار ميگويند، جاکومتي در ابتدا يک پيکره يا يک سر را با حجم معمولي شروع کرده ولي بعد، آن را با فشردگيهاي پياپي لاغر کرده است، اما من ميگويم که در هر يک از مجسمههايش فقط آن حجمي که خودش خواسته وجود دارد و نه بيشتر. به عبارت بهتر، او تمام حجم لازم را به آنها داده است. دقيقا به اين دليل که او از هيچ آغاز کرده است. پيکرههاي او در تنهاييشان، روبهروي ما ميايستند. نگاهشان ميکنيم و آنها به ما خيره ميشوند. به ما پشت نميکنند، خيانت نميکنند. در جهاني که آنها در آن محبوساند جايي براي عقب کشيدن و پنهان شدن نيست. آنها با انتخابي آزادانه تصميم گرفتهاند بيحرکت بمانند؛ زندانياني آسيبپذير و تا ابد ايستاده.»
به گزارش ايسنا، آلبرتو جاکومتي در سال ۱۹۰۱ در سوئيس متولد شد. او فرزند يک نقاش بود که او را براي تحصيل به مدرسه هنر ژنو فرستاد. او به فرانسه سفر کرد و در پاريس اقامت داشت. جاکومتي در آنجا با خوان ميرو، ماکس ارنست، پيکاسو و بالتوس آشنا شد و آثاري را در سبکهاي کوبيسم و سورئاليسم خلق کرد.
طبق اعلام قرار است، مراسم جانمايي جديد مجسمه هاي آلبرتو جاکومتي (هنرمند سوييسي) در فضاي داخلي موزه هنرهاي معاصر تهران با حضور مجيد ملا نوروزي (مدير کل مرکز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد) ،علي محمد زارع (رييس موزه هنرهاي معاصر تهران) و اليور ويک (موزه دار سابق بنياد بيلر در سوييس) و هانس پيتر مارتي (مرمت کار ارشد آثار جاکومتي) چهارشنبه نهم اسفندماه انجام شود.
