
نشست تخصصي «بازنمود هويت ايراني در آثار جشنوارههاي بينالمللي مد و لباس فجر از ۱۳۹۱ تا۱۳۹۵» روز يکشنبه ۱۴ مرداد ۹۷ با حضور مرضيه زارع، پژوهشگر و دانشجوي دکتري پژوهش هنر و با حضور خانم دکتر پريسا شاد قزويني (رياست هيئت مديره انجمن علمي هنرهاي تجسمي ايران) وجمعي از صاحبنظران اين حوزه، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از روابط عمومي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، مرضيه زارع بحث خود را با چرايي خلق لباس توسط بشر شروع کرد و گفت: لباس خلق شد تا انسان را از سرما و گرما حفظ کند در کنار اين امر لباس جنبه زيباييشناختي نيز دارد. همچنين لباس جايگاه افراد را تعيين ميکند و همچنين لباس ميتواند در شناسايي و تشخيص هويت افراد نيز تاثيرگذار است. لباس معرف هويت يک جامعه است و از طريق پوشاک ميتوان هويت اجتماعي خود را به جوامع ديگر معرفي ميکنيم.
وي در ادامه با اشاره به اين که جوهر پوشش در ايران به مثابه فرهنگ ايراني است افزود: در چند سال گذشته طراحان زيادي در جشنوارهها تربيت شدند و اگر يک اصل بايد در اين زمينه مورد توجه قرار گيرد اين است که ارکان اصلي توليد لباس طراحان هستند پس بايد هويت ايراني اسلامي را به آنها بشناسانيم چرا که طراحان يکي از اصلي ترين ارکان توليدکننده جريان مد، داراي نقش هويت ساز و اساسي در شکل گيري و جهت دهي به هويت ايراني دارند.
اين پژوهشگر حوزه هنر با اشاره به موضوع نشست، اصل پژوهش صورت گرفته را در بررسي تطبيقي طرحهاي ارائه شده توسط طراحان با هويت و فرهنگ ايراني دانست و سپس متغيرهاي پژوهش «بازنمود هويت ايراني در آثار جشنوارههاي بينالمللي مد و لباس فجر از ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵» را بيان کرد. وي افزود: بازنمود هويت ايراني در رنگهاي نشات گرفته از منسوجات ايراني، معماري و تزيينات ايراني، نقاشي ايراني و رنگهاي اقليمي ايرانيِ به کار گرفته شده در طراحيها، ۶۸.۵ درصد آثار در دوره اول، ۶۳ درصد در دوره دوم، ۶۷ درصد در دوره سوم و ۵۴ درصد آثار در دوره پنجم از اين دست رنگهاي ايراني در طراحيهاي خود استفاده نکردهاند.

همچنين در ادوار برگزار شده ميزان استفاده از رنگ هاي ايراني اعم از رز ايراني، سبز پرشين، صورتي ايراني، آبي ايراني (سه طيف رنگي)، قرمز و رنگ نارنجي ايراني به ميزان کمي استفاده شده است هرچند به تدريج با افزايش توجه به رنگ هاي ايراني روبرو هستيم. اگرچه هنوز حجم قابل توجهي از آثار داراي رنگ هاي غير ايراني است. از سوي ديگر نقوش ايراني در مقابل نقوش غربي بيشتر نقش لباس شدهاند اما در مقابل نقوش غربي نيز بر روي بسياري از لباس ها نقش بسته است. در حقيقت اگرچه به تدريج با افزايش توجه به المان هاي ايراني مواجهيم، اما هنوز حجم قابل توجهي از آثار داراي نقش مايههاي غير ايراني هستند. در ميان نقوش ايراني استفاده شده، شناخته شده ترين نقش بته جقه و نقوش گل و طبيعت بوده است. اين امر در دوره هاي بعدي کاهش يافته و طراحان تاحدي به نقوش ايراني ديگر نيز توجه نشان داده اند.
مرضيه زارع در جمعبندي سخنان خود در اين نشست گفت: با تمام تلاشهاي صورت گرفته هنوز الگوي ايراني در طراحي لباس به اندازهاي که بايد ديده نشده است؛ يکي از دلايل اين امر آن است که طراحان، شناخت درستي از مولفههاي هويتي و چگونگي کاربست آن در لباسهاي طراحي شده براي جشنواره نداشتهاند. براي نمونه بر اساس يافتههاي اين پژوهش، با توجه به محدوديت شناخت طراحان از نشانه هاي هويتي، اين نشانهها در سطح روي لباس پرکاربرد بوده و ديگر مظاهر هويتي در دامنه گسترة رنگ، طرح، الگو و … مورد غفلت واقع شدهاند. بنابراين به نظر ميرسد براي بازنمود هويت در آثار جشنواره و رسيدن به نتيجه مطلوب مورد نظر بنياد و کارگروه ساماندهي مد و لباس ايران، سياستگذاري و برنامهريزي مناسب جهت شاخت مظاهر هويتي پرشمار قابل استفاده در طراحي پوشاک ضروري است. از اينرو پيشنهاد ميشود با انجام پژوهشهايي نظاممند، مولفههاي هويت ايراني در پوشاک بازشناخته شده و طراحان با برخورداري از نتايج آنها، به بخشي از شناخت لازم از فرهنگي ايراني و لايههاي ناشناخته آن دست يابند.
