غلامرضا نامي: آن‌ها که کپي مي‌کنند، بي‌هنران ماهرند

«هنرمند کار کپي تحويل نمي‌دهد، او هرگز حاضر نيست خلاف اصول حرف بزند. افرادي که کپي مي‌کنند بي‌هنران ماهر هستند.»

سيد مجتبي حسيني ـ معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ـ در نامه‌اي به هادي مظفري ـ مديرکل هنرهاي تجسمي ـ دستور داد ساز و کاري براي پيشگيري از ارائه آثار کپي و رسيدگي به اين موضوع برنامه‌ريزي شود. 

 غلامرضا نامي ـ هنرمند و کارشناس آثار هنري ـدر واکنش به اين دستور معاونت هنري وزارت ارشاد به ايسنا مي‌گويد: اين موضوعي که آقاي حسيني مطرح کرده عالي و حرکت خوبي است. جاي شکرش باقي است که اين موضوع ديده مي‌شود.

او با بيان اينکه معمولا کارهاي گران کپي مي‌شود، توضيح مي‌دهد: موضوع کپي بودن آثار هنري در تمام دنيا مطرح است اما خريدارها بيشتر آگاه هستند و هر اثري را نمي‌خرند مگر اينکه مطمئن باشند اصل است. در غير اين صورت کارشناسشان در جريان قرار مي‌گيرد و مشاوره مي‌کند. در ايران مشاوره‌اي براي خريداران وجود ندارد و ضررش هم به خريداران مي‌رسد.

نامي در ادامه تاکيد مي‌کند: هنرمند کار کپي تحويل نمي‌دهد، او هرگز حاضر نيست خلاف اصول و واقعيت حرف بزند. افرادي که کپي مي‌کنند بي‌هنران ماهر هستند؛ نمي‌توان نام آن‌ها را هنرمند گذاشت. هنرمند واقعي بايد مملو از صداقت باشد.

اين کارشناس آثار هنري معتقد است: مرکز تجسمي براي برنامه‌ريزي اين ساز و کار بايد بودجه‌اي در اختيارش قرار بگيرد و دستگاه‌هاي تشخيص آثار اصل از کپي را خريداري کند و واحدي را به وجود بياورد که سرتيفيکيت (گواهي‌نامه اصل بودن اثر) به آثار بدهد. اين واحد براي تعيين صلاحيت و قيمت مي‌تواند تاسيس شود؛ البته مرکز تجسمي بايد متقاضي داشته باشد نه اينکه خودش را متولي کند (همه آثار را مورد بررسي قرار بدهد) زيرا اين حوزه بسيار وسيع است.

او همچنين در اين‌باره بيان مي‌کند: مرکز هنرهاي تجسمي در حال حاضر کارشناسي ندارد که اصل بودن آثار را تشخيص بدهد و براي اينکار بايد کارشناس‌هاي مخصوصي را داشته باشد. چنين افرادي هم در سطح شهر کم هستند.

نامي‌ مي‌گويد: هر اثري که روي اصل بودن آن شک وجود دارد، مي‌توانند به اين مرکز رجوع کنند تا اصل بودن آن مشخص شود. اگر هم روي اثري که در حراجي ارائه شده شک وجود دارد، مرکز تجسمي مي‌تواند وارد کار شود تا اذهان عمومي روشن شود. البته حراج‌ها تقريبا سالم هستند و جوسازي عليه آن‌ها انجام مي‌شود.

اين نقاش بيان مي‌کند: از سويي همه بايد دست به دست هم بدهند و به کپي‌کاران هشدار بدهند، کارشان را متوقف کنند و اگر لازم باشد به مراکز قضايي ارجاع داده شوند. افرادي که کپي مي‌کنند اکثرا نا آگاه هستند و تعداد کمي هستند که مشکل متوجه شوي کارشان کپي است.

نامي با بيان اينکه متاسفانه گالري‌دارهاي ما نيز افراد صد درصد آگاهي در اين زمينه نيستند، اظهار مي‌کند: آن‌ها يا افرادي علاقه‌مند به هنرند يا خودشان نقاشي مي‌کشند و … اما کارشناس نيستند. در تمام تهران نمي‌توانيد به تعداد انگشتان دست افرادي را پيدا کنيد که کارشناسي که بتواند تشخيص نشبي بدهد. گالري‌ها نا آگاه هستند و اصول گالري‌داري را هم نمي‌دانند. بايد ميزان آگاهي گالري‌داران نيز افزايش پيدا کند.

او اضافه مي‌کند: زماني که من در مرکز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد بودم مي‌خواستيم جلسه‌هايي را برگزار کنيم و نحوه گالري‌داري را تعليم بدهيم اما متاسفانه عمر کاري ما به اين موضوع قد نداد. بايد مجوز دادن را در زمينه گالري‌داري اصلاح کنيم؛ اکثر گالري‌دارهاي ايران ديوار اجاره مي‌دهند اما گالري‌دارهاي جهان اينگونه نيستند.

پیمایش به بالا