روايت عليرضا حقگوي از آثارش

عليرضا حقگوي، نقاش و از هنرمنداني که در گالري خط سفيد آثارش را به نمايش گذاشت، در استيتمنت آثارش چنين گفته است: خلق آثارم به شيوه هيجان‌نمايي انتزاعي يا اکسپرسيونيسم آبستره است. همواره بدون تأکيد بر ساختار شکل و فرم، با رنگ پاشي بر اساس کنش رواني درصدد بيان و عينيت بخشي به هيجانات و احساسات خود برآمده ام. در اين شيوه از قيود زيبايي شناختي رايج در آثار هنري خبري نيست بلكه با پرتاب رنگ و ايجاد خطوط در قالب حركات موزون كه متأثر از احساسات دروني ام است به خلق آثار مي پردازم.

آنچه مهم است بكارگيري مكانيزمي است كه قادر باشيد احساسات خود را كه بعضاً بدليل پيچيدگي هاي مبهم واقعيات پيرامون شما حتي قابل تشريح كلامي نيست در اثر هنري تان متجلي نمائيد. براي اينكار بايستي بر روي احساساتي كه قرار است عينيت يابند، متمركز شويد. تجربه شخصي ام در خلق آثار هنري نشان مي دهد هرگاه در حين خلق اثر ارتباط ذهني ام با دنياي بيروني قطع شده و توانسته ام احساس غالب بر وجودم را به پارچه منتقل كنم، نتيجه كار دلچسب و مطلوب بوده است.

در خلق آثارم تاكيد بر تنوع رنگي تقدم ندارد بلكه القاء كامل احساس در اولويت است. از اينرو بيننده آثار شايد در هنگام رؤيت بعضي از آثار به حظ بصري ناشي از رنگ هاي درخشنده و چشم نواز دست نيابد، ليكن اميدوارم رويه ي عينيّت بخشي به احساسات بر روي بوم، حظ ذهني و احساسي بيننده را در پي داشته باشد.

وي در توصيف ايده تا اجراي آثارش ادامه داد: ايده من در خلق كليه آثارم نگاه به درون است، همان احساس دروني كه شما نمي توانيد يك تصوير عيني مشخص براي آن در نظر بگيريد، چرا كه هر احساسي را مي توان در اشكال مختلف و بصورت بي نهايت به تصوير كشيد. شاكله آثارم را احساس تشكيل مي دهد. بنابراين كليه آثار فارغ از تصوير عيني، از حيث القاء احساسات مختلف با هم مشترك بوده و پيوستگي دارند. شيوه نقاشي ام قطره اي است و براي پاشيدن رنگ بر روي بوم از قلمو و هر وسيله ي جايگزين ديگري كه قابليت رنگ پاشي و ايجاد نقش مناسب احساسم را داشته باشد استفاده مي كنم. روش نقاشي ام از حيث رنگ پاشي به شيوه ي نقاشي جكسون پولاك نزديكتر است.

وي همچنين گفت: هم اكنون آثار داراي مفاهيم متفاوت هستند زيرا از احساسات متفاوت نشأت مي گيرند و اين تفاوت به معناي عدم هماهنگي نيست بلكه جملگي در مسير بروز و ظهور احساسات دروني حركت مي كنند.

اين هنرمند در رابطه با گره هاي فکري و فرمي پيش آمده در مسير کار هنري خود و نحوه برخورد با آنها خاطرنشان کرد: قطعاً گره و چالش وجود دارد آنچه مهم است نحوه برخورد و عبور از آنهاست. خلق آثار به سبك كنشي بسيار چالش برانگيز است. شما در اين سبك براي خلق اثر چارچوب مشخص و تعريف شده اي نداريد. بلكه بايد در لحظه خلاق باشيد و بهترين كنش ممكن را انجام دهيد. بنظرم به هنگام برخورد با اين گره ها بهتر است به دور از هر گونه وسواس و شتابزدگي براي مدتي از كار  فاصله بگيريم و به ذهن و افكار خود زمان بدهيم تا خود را بازيابي كند.

اين هنرمند در پايان گفت: رخدادهاي پيرامون ما ذهنيت هاي گوناگوني را ايجاد مي كنند. اين ذهنيت ها و احساس ها دائماً دستخوش تغييرات هستند و در واقع شما به عنوان يك هنرمند آن احساس را در زمان شكار مي كنيد و سعي مي كنيد به آن عينيت ببخشيد فاصله ي درك احساس تا خلق اثر هر جقدر كمتر باشد جزئيات بيشتري از آن احساس در اثر نمايان و به بيننده القاء مي شود و دليل آن اينست كه احساس در بدو ايجاد خالص است و در اثر مرور زمان گرد كهنه گي بر آن مي نشيند و آن اثر بخشي را ندارد.

پیمایش به بالا