دومين مراسم بزرگداشت عباس کيارستمي با حضور همکاران فيلمبردار و صدابردار او در فيلمهاي «باد ما را خواهد برد» و «بليتها» برگزار شد.
به نقل از ستاد خبري سي و پنجمين جشنواره جهاني فيلم فجر، دومين مراسم بزرگداشت عباس کيارستمي با حضور عوامل توليد فيلم «مثل يک عاشق» در کاخ جشنواره جهاني برگزار شد.
مراسم بزرگداشت عباس کيارستمي با حضور «کنزو هوريکوشي»، تهيهکننده فيلم، «کاتسومي ياناگيجيما»، فيلمبردار فيلم، «شوگو يوکوياما»، دستيار تدوين فيلم، «شهره گلپريان» و «سيفالله صمديان» روز يکشنبه (3 ارديبهشت) در کاخ جشنواره جهاني برگزار شد.
نگاه تلخ کيارستمي به جامعه سرمايهداري
صمديان در ابتداي اين نشست با ارائه توضيحاتي گفت: کيارستمي سينمايي خاص داشت که به دنبال رعايت تمام ابعاد انساني بود، آن هم در جهاني سياستزده که هيچکدام از اين ابعاد در آن رعايت نميشود. در فيلم «مثل يک عاشق» دختري را در جامعه سرمايه داري امروز ميبينيم که براي تامين هزينههاي زندگي ناچار است به کارهايي تن دهد که به آن علاقهاي ندارد؛ در اين مسير او مادربزرگ خود را که براي ديدارش به توکيو آمده هم تنها ميگذارد. در اين فيلم تلخيِ نگاه عباس کيارستمي نسبت به جامعه سرمايهداري را متوجه ميشويم، آن هم با آرامش و بدون اينکه حالت شعاري پيدا کند و اين شايد وجه تمايز او با بسياري از فيلمسازان باشد.
در ادامه فيلمي کوتاه از پشت صحنه ساخت فيلم «مثل يک عاشق» که توسط سروش طباطبايي و پگاه ارضي ساخته شده بود نمايش داده شد.
پس از نمايش اين فيلم کوتاه، صمديان گفت: کشور ژاپن کارگردان هاي بزرگي دارد که روحيه و استيل آنها و عباس کيارستمي به هم نزديک است؛ اينکه سيستم کاري ساده اي دارند و بسيار رئال کار مي کنند، حتي زماني که اثر سوررئال باشد باز هم شاهد يک بافت رئال در اين آثار هستيم. کيارستمي عادت داشت کار خود را با يک جمع کوچک پيش ببرد. پس اين سوال پيش مي آيد که او به عنوان يک ايراني چگونه حضوري در جامعه صنعتي ژاپن داشت و چطور توانست با اين تفاوت فرهنگي کنار بيايد و نحوه مواجهه عوامل ژاپني فيلم چگونه بود؟

خواستهاي کيارستمي برخلاف خواست هاي ژاپني ها بود
گلپريان در پاسخ به اين سوال گفت: کيارستمي سيستم خاص خود را داشت که ۱۸۰ درجه با سيستم حاکم بر سينماي ژاپن متفاوت بود. ژاپنيها بسيار متعجب بودند که کيارستمي چگونه بدون فيلمنامه کار را پيش ميبرد؛ در ژاپن تهيهکننده فيلم براي تامين مالي فيلم بايد سناريويي ارائه دهد. بنابراين از کيارستمي خواستند سناريو را بنويسد و او هم نوشت و در ژاپن به شکل يک کتاب منتشر شد. اين در شرايطي بود که کيارستمي تاکيد داشت داستان فيلم را به هيچ يک از بازيگران و همکاران صحنه نگوييم و اين قضيه آنها را شوکه کرده بود. در واقع هرآنچه او مي خواست، برخلاف خواست ژاپني ها بود.
شوکهاي کيارستمي به عوامل ژاپني فيلم
در ادامه «کاتسومي ياناگيجيما» درباره ويژگيهاي کار کيارستمي گفت: من هم در ژاپن و هم در آمريکا با کارگردانهاي مختلفي کار کردهام. درباره تفاوتهاي کار کيارستمي بايد بگويم اولين شوک زماني به من وارد شد که متوجه شدم او سناريوي فيلم را در اختيار بازيگران قرار نميدهد. دومين شوک اين بود که ديدم در کنار او تنها يک ايراني، يعني شهره گلپريان حضور دارد. اين در حالي است که کارگردانان در چنين وضعيتي، چندين مترجم در کنار خود دارند.
کيارستمي از حضور در ژاپن لذت ميبرد
سخنران بعدي اين برنامه «کنزو هيروکوشي» بود که درباره ويژگيهاي کيارستمي گفت: در طول فعاليت کاري خود تهيه کننده حدود ۲۶ فيلم بودهام که نيمي از آنها کارگردانهاي خارجي داشتهاند. نخستين تفاوت او با بقيه کارگردانها اين بود که کيارستمي آنقدر بزرگ بود که درباره او چيزي نميتوانم بگويم. ضمن اينکه او تنها کارگرداني بود که سن بيشتري نسبت به من داشت. حدود ۲۳ سال با کيارستمي دوست بودم و تمامي فيلم هاي او در ژاپن را پخش کردم. کيارستمي حدود ۱۵ بار به ژاپن سفر کرد و هربار بيشتر از برنامه زمان بندي شده در ژاپن مي ماند. او ژاپن را دوست داشت و از حضور در آنجا لذت مي برد.
وي افزود: کيارستمي در هنگام حضور در ژاپن بسيار شاد بود. او را در ونيز، برلين و.. هم ديده بودم ولي چهره ي شادش در ژاپن را هيچ جاي ديگر نديدم. کيارستمي در ژاپن دوستان زيادي از منتقد، خبرنگار، هنرمند و.. و همينطور طرفداران فراواني داشت. در خصوص بودجه فيلمي که با هم کار کرديم بايد بگويم، بودجه «مثل يک عاشق» با ميانگين بودجه فيلم در ژاپن برابري مي کرد و نصف بودجه فيلمهايي بود که با فرانسوي ها کار کرده بودم.
تصميمات روزانه کيارستمي براي ادامه فيلم
در ادامه برنامه صمديان شوگو يوکوياما، دستيار تدوين فيلم را خطاب قرار داد و از تفاوت هاي سيستم ذهني او با کيارستمي و تجربه کار در کنار او پرسيد. يوکوياما پاسخ داد: هر روز عصر و پس از فيلمبرداري، صحنه هاي ضبط شده را با هم مرور مي کرديم تا پلان هاي نيازمند تکرار و.. را تعيين کنيم. پس از پايان فيلمبرداري او به ايران بازگشت و تدوين نهايي را انجام داد. چون همواره مشغول کار تدوين بوده ام، برايم عجيب بود که چطور کارگردان فيلم چند ماه کنار من مي نشست و با هم يک کار را انجام مي داديم.
وي اضافه کرد: در ژاپن هم کارگردان هايي هستند که بخش هايي از سناريو را در اختيار بازيگر قرار نمي دهند، اما کيارستمي طوري عمل مي کرد که گاهي ضبط هاي مختلف يک سکانس به کل با يکديگر تفاوت داشتند. در واقع او با توجه به اينکه در آن روز شرايط به چه ترتيبي پيش رفته و چه چيزي ضبط کرده ايم، روال کار را تغيير مي داد و صحنه روز بعد را عوض مي کرد. چنين چيزي براي من کاملا تازگي داشت.

دقت کار کيارستمي در شرايط خطرناک
پس از آن صمديان به طرح سوالي درباره فرهنگ بصري و جهان تصوير شده توسط عباس کيارستمي و تفاوت آن با نگاه فيلمبردار فيلم «مثل يک عاشق» پرداخت. کاتسومي ياناگيجيما در پاسخ توضيح داد: در تمامي کارهايم ابتدا به دنبال تصوير کردن آن چيزي هستم که کارگردان مي خواهد. اما در عين حال اطلاعات و تجربه خود را نيز با او در ميان مي گذارم تا شايد به بهبود تصوير کمک کند. در فيلمبرداري «مثل يک عاشق» اتفاقات جالبي براي ما رخ داد؛ به عنوان مثال ما در محله اي خطرناک کار فيلمبرداري را انجام داديم که پيش از آن انجام چنين کاري را غيرممکن مي دانستيم. اما کيارستمي ما را به آنجا برد و چندين ساعت در آن محله چرخيديم و در آنجا و در چنان شرايطي هم کار خود را بسيار دقيق انجام مي داد. يا اينکه ما در ژاپن سناريو را در اختيار بازيگر قرار مي دهيم و بازيگر حس و بازي خود را کاملا با آن تنظيم مي کند. اما در «مثل يک عاشق» بازيگر حرفه اي فيلم، مدام از من مي پرسيد صحنه بعد چيست و من دارم چکار مي کنم؟ از آن طرف کيارستمي تاکيد داشت از اين قضيه هيچ چيزي به او نگوييم.
به گزارش ايسنا، بخش دوم مراسم بزرگداشت عباس کيارستمي با حضور محمود کلاري، محمدرضا دلپاک و سيفالله صمديان (يکشنبه ۳ ارديبهشت) در کاخ جشنواره برگزار شد.
در اين مراسم کلاري و دلپاک به بيان تجربههاي خود در همکاري با کيارستمي و ويژگيهاي متمايز کار او پرداختند.
در ابتداي اين مراسم، فيلم «مرا به خانه ببر» که توسط عباس کيارستمي و با همکاري علي کمالي و انسيه ملکي ساخته شده پخش شد و صمديان در توضيح اين فيلم ۱۵ دقيقهاي گفت: آنچه تماشاگران فيلم احتمالا از آن خبر ندارند، اين است که «مرا به خانه ببر» در واقع فيلم نيست، تمام پلههايي که در فيلم ميبينيم عکس است و توپ در حال حرکت کاملا بازسازي شده است. کيارستمي تدوين اين کار را با کمک همکارانش در تخت بيمارستان انجام ميداد. در همين فيلم کوتاه ميتوان ذهنيتي را ديد که بر گرافيک، عکاسي، سکوت کاملا مسلط است. شايد بيش از ۲۰ بار اين فيلم را ديده باشم و هر بار ظرافتهاي تازهاي را کشف ميکنم.
پس از آن پيام تصويري بابک کريمي پخش شد که در آن خاطراتي از کار مشترک خود با کيارستمي در فيلم «بليتها» و ويژگيهاي سينماي کيارستمي را بيان کرد.
کيارستمي خلاف قواعد عمل ميکرد
در ادامه صمديان از کلاري خواست تجربههاي کاري خود با کيارستمي را با حاضران در ميان گذارد. کلاري در ابتداي صحبتهايش ضمن اشاره به دشواري صحبت کردن درباره کيارستمي گفت: در مورد عباس کيارستمي فراوان گفتهاند، اما براي درک او لازم است جهانبينيِ ما به جهانبيني کيارستمي نزديک باشد. من در دو فيلم با او به عنوان فيلمبردار همکاري داشتم، اما در پنج کار ديگر هم براي انتخاب لوکيشن، عکاسي و انتخاب نگاتيو در کنارش بودم. در واقع آنچه در اين دوران آموختم از فيلمبرداري فراتر رفته و به زندگي مربوط ميشود.
مدير فيلمبرداري «باد ما را خواهد برد» افزود: آنچه در مورد کيارستمي مهم است، ويژگيهاي اوست که مدام ابعاد تازهتري را از آن کشف ميکنيم. شايد اين جمله که «او مثل هيچکس نبود» تبديل به کليشه شده باشد، اما اين مساله درباره کيارستمي يک حقيقت کامل است و به وضوح و روشني ميتوان آن را به زبان آورد. اما چرا کيارستمي «کيارستمي» شد و به چنين جايگاهي رسيد؟ پاسخ آن به نظر من اين است که او خلاف قواعد عمل ميکرد. به عنوان مثال، اگرچه قواعد زيبايي شناسي را پسِ ذهن خود داشت، اما هيچگاه به دنبال پيدا کردن بهترين و زيباترين تصوير نبود. در واقع کيارستمي قواعد اجرايي خود را داشت که با ديگران متفاوت بود.
کلاري ادامه داد: همه فکر ميکنند کيارستمي به دنبال سينماي رئاليستيک بود، اما او از واقعيت پردازي متنفر بود. او در مصاحبه سال ۱۹۹۷ با فيگارو گفت سينما به هر شکلِ آن، يک دروغ بزرگ است و هنر ما در اين است که آن را به شکلي باورپذير براي مخاطب ارائه دهيم. در واقع به کارگرفتن مجموعه اي دروغ براي رسيدن به حقيقت.
مدت زمان فيلمبرداري براي کيارستمي تعريف نشده بود
کلاري که فيلمبرداري اپيزود متعلق به کيارستمي در فيلم «بليتها» را بر عهده داشته افزود: کيارستمي مدل کاري خاص خود را داشت و براي مثال مشخص نبود چه مدت زمان مشغول فيلمبرداري يک فيلم خواهيم بود. در زمان ساخت فيلم «بليتها»، اين قضيه که دو روز کاري تعطيل بود او را به شدت آزار ميداد. پس از پايان مدت زمان دو هفتهاي فيلمبرداري فيلم، به ما اعلام کردند شما امکان ادامه کار را نداريد و نوبت فيلمبرداري اپيزود کن لوچ فرا رسيده است. در حاليکه يک پلان از کار ما باقي مانده بود و کيارستمي به هيچ وجه حاضر نبود از آن بگذرد. در نهايت با کن لوچ صحبت کرد و رضايت او را جلب کرد که از زمان او براي فيلمبرداري پلان آخر فيلم استفاده کنيم. همين طور در مورد انتخاب بازيگران فيلمهايش، کيارستمي به شيوه خاص خود رفتار ميکرد که گاهي براي ما عملي به نظر نميرسيد، اما در نهايت انجام مي شد.
کيارستمي يک دانشگاه بزرگ بود
در بخش ديگري از اين مراسم، محمدرضا دلپاک ابتدا از حاضران خواست به احترام عباس کيارستمي يک دقيقه سکوت کنند و سپس در توضيح همکاري هايش با کيارستمي و طراحي صدا از نظر او گفت: از زمان ساخت فيلم «طعم گيلاس» با کيارستمي همکاري نزديکي داشتم که تا فيلم «مثل يک عاشق» ادامه داشت. رابطه ما فوق العاده بود چرا که رابطه اي دلي و احساسي بود و اينطور بگويم که کيارستمي براي من يک دانشگاه بزرگ بود.
اين صدابردار سينماي ايران ادامه داد: کيارستمي به صداهاي خارج از قاب و ميزانسن صدا اعتقاد زيادي داشت و من هم ميزانسن صدا را از او ياد گرفتم. او به من آموخت که شايد برخي تصاوير را نتوان در فيلم آورد، اما گوش توانايي شنيدن در ۳۶۰ درجه را دارد و مي توان پلان هاي فيلمبرداري نشده را با صدا به فيلم وارد کرد. کيارستمي به فرهنگ و جغرافياي صدا نيز اعتقاد فراواني داشت و بر آن مسلط بود؛ اينکه مثلا با فرهنگ صدايي ژاپن، بازار تهران، جنوب شهر، ترکيه آشنا و به تفاوت هاي آنها با يکديگر آگاه باشيم.
سيوپنجمين جشنواره جهاني فيلم فجر، ۸-۱ ارديبهشت ۱۳۹۶(۲۱ تا ۲۸ آوريل ۲۰۱۷) به دبيري رضا ميرکريمي در تهران برگزار مي شود.
