
سيدمجتبي حسيني:اعتماد مخدوش هنرمندان را دوباره جلب کنيم.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنر آنلاين : معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پس از يادداشت " از دشواري وظيفه" که ابتداي هفته آن را در روزنامه ايران منتشر کرد، اين بار زير تيتر"هنر يک ضرورت است" از دغدغه هاي جدي و بنيادين هنر و هنرمندان و پتانسيل هاي والاي اين عرصه گفت.
متن کامل اين يادداشت تقديم تان مي شود:
سيدمجتبي حسيني: اگر چه هنر، مصداق و معني خود بودن و خودسازي است اما دولتها به تبرک همجواري با حديث قدسي هنر و بهرهمندي از ظرفيتهاي آشکار و پنهانش، پيوسته در تدارک تعالي و توسعه اهداف اجتماعي خود هستند.
شاخص توسعه هنر، شاخص اثبات حقوق شهروندي و تمکين به الگوهاي انساني است که انديشه ورز، به سعادت جامعه ميانديشند.
از اينرو غالباً در بازشناسي مؤلفههاي فرهنگي و تمايزات تمدني، به احتسابات آماري گسترش هنر و اثرگذاري آن بر لايههاي متنوع انساني توجه ميکنند.
ايران اسلامي اکنون بلوغ مديريت انقلابي و کمال ساختاري خود را پشت سر ميگذارد، اما بازگويي پيشرفتهاي صنعتي و مدرنيته يگانه اولويت و فخر اين دوره کمال نيست و جامعه شناسان با اهميت بخشي به زبان هنر و زواياي برخوردي آن با ساز و کار حکومتي، اعتلاي فهم شهروندي و توسعه فرصتهاي انساني را رصد ميکنند.
هنر است که خيرخواهانه التهابات اجتماعي و بحرانهاي انساني را مطالعه ميکند و حکيم وار، تهديدها را به تکريم و ترميم بدل ميکند.
مواجهه با گفتماني که هنر را ابزار تفنن و تفرج ميداند، بيتدارک دلايل اثباتي هنر و ضرورت وجودي آن و اشاره به مصاديق اصلاح و بهبود و باورآفريني آن مقصد و مقصود اين قلم نيست بلکه بر آنم که با توجه بخشي به جنبههاي تربيتي، روان درماني، الگو آفريني و اقتصاد حوزه هنر، به قدسيت هنر سوگند ياد کنم.
قاعدتاً هر دولتي که به صلاح و مصلحت مردم خويش بينديشد، بايد از نعمت و موهبت هنر صيانت کند و ارکان قدرت خود را هر چند به دشواري، در اين زمينه فراخوان نمايد.
جمعيت جوان ما، در بسياري از اوقات، ارزشمندي و ولي نعمتي خود را در برخورداري آسان از توليدات هنر و انتفاع اجتماعي از تحقق رسالت اجتماعي هنرمندان ميجويد. بسيج کردن بخشي از منابع مالي و مصادر حمايتي که قطعاً منتج به نشاط عمومي و خردافزايي نسلهاست، تعهد و تکلف دولتها در اين مشارکت است.
آزمون ناپسندي است که از پس آزمودههاي مديريتي و دريافتهاي بلا اثر، ايجازهاي اقتصادي و محدوديتهاي مالي خود را با حذف اعتبارات حمايتي هنر و گزيده کردن بودجههاي فرهنگي به اشتباه مرتکب شويم.
هنر امروز خودخواسته و خردمندانه، نقشي قابل توجه در توسعه مشاغل و اشتغال نيروي انساني دارد و پذيرفته نيست که اين صنعت اميدوار و رويکرد اميدآفرين، مبتلا به سوءمديريتها و قرباني منافع جريانها و امواج سياسي شود.
با نگاهي به آمار جمعيتي دانشجويان حوزههاي متنوع هنر، توسعه دانشگاهها، مؤسسات و آموزشگاههاي هنري، افزايش اماکن دولتي و غيردولتي مرتبط با توليد و اجراي آثار هنري و در نهايت روابط متکثر بينالملل اين حوزه، اهميت و ضرورت وجودي هنر و اصلاح ناهمواريهاي پشت سر و پيش رو واضح و مبرهن خواهد شد.
ايجاد نظام مشارکتي و تدوين ساختار تحول آفرين در ميان دستگاههاي متکثر فرهنگي و تهديد ناشمردن اين سرمايه عظيم از يک سو از جمله اقداماتي است که در اين روز تنگ بايد بدان تأکيد کنيم و براي تحققش برنامهريزي نماييم و از ديگر سو با واسپاري امور به انديشمندان و اصحاب خيرانديش حوزه هنر و تقويت مالي و معنوي مشروط به حفظ استقلال و حذف رويکرد آمرانه و قيم مآبانه و تعميم جريان گفتوگوي بهبود آفرين، مخدوم بودن خود را اثبات کنيم تا اعتماد مخدوش هنرمندان را دوباره جلب کنيم.
قطعاً ضرورت برخورداري از نظامهاي نظارتي که امتياز و مشروعيت خود را در هدايت و راهبرد منطبق با نيازهاي اعتقادي، اخلاقي، تربيتي و تفريحي متصورند، مورد تأکيد و قبول هنرمندان خواهد بود و همه مخاطبان اين قلم، نگران عزت و دلواپس معيشت جمعيت بيشماري است که از ديرباز تاريخ اين سرزمين، مفتخر به هنر و هنرمندانش بوده است.
فرصت يگانهاي است که فروتنانه از همه اضلاع مديريتي خواهش کنم در اين روز و روزگار، به دشواري حيات هنرمندان و پايمرديشان در آفرينشهاي جامعه محور و تاريخ ساز بينديشند و به بهبود امر، قدم از قدم بردارند.
-اين يادداشت هم زمان در روزنامه ايران صفحه آخر به چاپ رسيده است.
