حسن غفاري از داوران چهارمين جشنواره ملي عکس آب با شعار «آب براي همه» در رابطه با اين دوره از نمايشگاه و کيفيت آثار ارائه شده در گفتگو با خبرنگار گالري آنلاين، گفت: اگر بخواهيم اين دوره را از نظر کمي و آماري با دوره قبل مقايسه کنيم امسال ما افزايش شرکت کننده داشتيم و به ما آمار قابل قبول 6000 عکس رسيده است؛ پذيرش آثار از طريق سايت انجام مي شد که حتي افرادي هم از کانادا، ژاپن و هرات عکس ارسال کرده بودند ولي چون يکي از بندهاي اين جشنواره محدوده جغرافيايي ايران را قيد کرده است، امکان وارد کردن اين آثار در مسابقه وجود نداشت.

از جهت کيفي اگر منظورمان بخش فني عکس ها باشد، آثار قابل قبول است، چون به هر صورت تکنولوژي عکاسي و دوربين عکاسان از سطح بالايي برخوردار است ولي اگر از لحاظ ترکيب بندي و زيبايي شناسي بخواهيم نظر دهيم، مي توان از بين 6000 عکس، آثاري را پيدا کرد که داراي اين بيان بصري خيلي قوي باشند و نگاه زيبايي شناسانه و هنري را هم داشته باشند.
غفاري در ادامه اظهار داشت: برگزارکننده بايد اين محدوديت ها را براي عکاسي کنار بگذارد زيرا مي خواهد از عکاسان کمک بگيرد و يک نگاه بصري و يک پيام تصويري را به کمک عکاسان به جامعه منتقل کند و زيرا عکاسي ميان رشته اي است و پل ارتباطي و واسطه ميان علوم است. متاسفانه بسياري از عکاسان ما خيال مي کنند دانستن فني عکاسي کافي است در حالي که دانش موضوعي عکاس نسبت به يک موضوع بايد بيشتر از دانش فني عکاسي وي باشد زيرا ورود به يک علم جديد در حال رخ دادن است.
اين هنرمند اشاره کرد که بايد برگزار کننده نسبت به موضوعي که ارائه مي دهد تئوري توليد کند، اهداف را شفاف تر بگويد، مسئله را باز کند و آن را به خوبي شرح دهد؛ يعني يک سري اطلاعات و مطالب را بصورت شفاهي از طريق نشست، ورکشاپ، آموزش و …. ارائه کند و عکاس بعد از آگاهي از اين موضوعات به سمت عکاسي برود؛ چون نوع عکاسي ما در اينجا کاربردي است.
اين داور جشنواره به معيارهاي داوران در انتخاب آثار اين دوره از جشنواره اشاره کرد و گفت: هر داور به هنگام قضاوت براساس اطلاعات عمومي خود راجع به موضوع، دانش عکاسي وضعيت نگاه بصري خود به موضوع، رشد بصري که در جامعه وجود دارد، رعايت بندهاي آيين نامه توسط عکاس و شرايط فني عکس تصميم مي گيرد و نظر مي دهد. داوري يک پروسه يک مرحله اي نيست؛ چهار ، پنج بار اين اتفاق رخ مي دهد و هر بار آثار غربال مي شوند. تجربه خود داورها هم در داوري و هم در دانستن موضوع بسيار مهم است.
غفاري در رابطه با نقش هنرهاي تجسمي در فرهنگسازي مصرف آب اذعان کرد: عکاسي يک موقعيت رسانه اي است و خاصيت رسانه آموزشي دارد و يکي از صادق ترين، ساده ترين و دم دست ترين و يک زبان عامه فهم را در درون خود دارد. عکاسي خيلي زود جايگاه خود را در علوم اجتماعي پيدا کرده است. چون عکس به راحتي منتشر مي شود، دم دست است، به آساني ديده مي شود، دريافت پيام از آن بسيار آسان است، مردم در اين برهه از زمان وابستگي به تصوير دارند، خوانش تصوير بسيار زودتر از تيتر و متن است و اين بخاطر عادت بصري انسان است. ما در عکاسي تصوير آماده داريم ولي در تيتر بايد مخاطب خود تصوير بسازد. اگر بخواهيم از عکس و هنرهاي تجسمي کمک بگيريم پيوستگي، وسعت تکرار آن و تداوم آن تاثيرگذار است و اين يعني تصحيح فرهنگ. فرهنگ يک عامل انساني است که عکاسي و هنرهاي تجسمي مي توانند ابزاري براي تغيير اين عامل باشند. با توجه به گستردگي عکاسي، مي تواند بسيار در اين زمينه مناسب باشد و نقش آن بر کسي پوشيده نيست.
