در ميان اکثريت گالري هاي هنري که عمدتاً با هنرمندان مشخص و ثابت خود فعال هستند، گالري لاله در زمره ي گالري هايي است که طي چند سال اخير اغلب با رويکرد "رويدادگونه" طي برگزاري نمايشگاه ها و رويدادهاي سالانه با حضور هنرمندان متعدد به فعاليت خود ادامه داده است.

ششمين سالانه ي تبادل چاپ دستي يکي از تاثيرگذارترين رويدادها در باب هنر چاپ دستي است که با برنامه ريزي هدفمند در زمينه ي ارائه، تبادل و فروش آثار هنر چاپ دستي در قطع کوچک و با حفظ ارزش هاي طراحي، زيبايي شناسي و بيان هنـري با بهره گيري از تکنيک هاي مختلف اين هنر برگزار شده است.
نکته ي قابل تعمق در برگزاري رويدادهاي سالانه اي اينچنين علاوه بر ارائه ي آثار جديد هنرمندان فعال در اين هنر، شناخت و معرفي استعدادهاي جوان با پتانسيل بالا، نمايش ارزش هاي تصويري و خلاق که حاصل آن شکل گيري آثار با تکنيک هــاي مختلف هنـر چاپ دستــي است، بلکه "بازيابــيِ تاريخــيِ هنــري است که در پستــويِ گـذر زمـان کـم رنـگ شـده اسـت".
عليرغم وسعت اجرايي در تکنيک هــا و کاربرد هنر چاپ دستي در هنرهــاي تجسمــي و خلق فضاهــاي تصويــري بي بديلِ حاصل شده از آن، به دلايل بي شماري اين هنـر از ديدگاه عموم مخاطبان آثار هنـري به دور افتاده و به باد فراموشــي سپرده شده است.
چاپ هنري را مي توان يکي از پايه هاي اصلي هنرهاي تجسمي برشمُرد، اما شايد آنچه که آن را در بين مخاطبان، خريداران و سرمايه گذاران آثار هنري نسبت به آثار طراحي و نقاشي و ديگر هنرها دور از توجه قرار داده است، "خصلت تکثير پذيري آن مترادف با واژه ي چاپ است". حال اينکه فرآيند ساخت کليشه و گراوورها، اعمال پِرِس و کاغذ گذاري و صدها نکته ي ديگر، تماماً تحت کنترل هنرمند چاپگر "گراوورساز طراح، نقاش يا گرافيست" بوده و اين خود دليلي بر تمايز اين حرفه ي هنري با چاپ و فرآيند گراوورسازي در چاپ هاي ماشينيِ صنعتي است.
آثار ارائه شده در ششمين سالانه ي تبادل چاپ دستي اعم از آثار هنرمندان مدعُو و هنرمندان بخش فراخوان را مي توان به چند گروه طبقه بندي کرد.
اول، آثاري که در بيان تصويري آن خصلت هاي طراحي و نقاشي گونه نقش بسزايي دارد و تکنيک هاي چاپ دستي نظير حکاکي روي فلز "کالکوگرافي" و تکنيک هاي وابسته به آن با خصلت تصويري هاشورها و توناليته ها در خدمت انديشه ي هنرمند و در جهت بيان صريح ايشان در قالب تصوير شکل گرفته است، گروه دوم آثاري که بيان تصويري ساده تر دارند و ديد گرافيک در آنها بيشتر به چشم مي خورد و آن را در زمره ي تکنيک حکاکي روي لينولئوم "زيلوگرافي" قرار داده است. استفاده از رنگ هاي يکدست در برابر روشنايي ملموس عاري از توناليته که مديون خصلت تکنيکالِ حکاکي روي لينولئوم است، جلوه هاي تصويري متفاوتي در اين گروه از آثار را به وضوح نمايان کرده و گروه سوم که آثار محدودي را شامل مي شود، بعضاً با تکنيک سيلک اسکرين "سريگرافي" و استفاده از رنگ هاي تخت و در برخي آثار ترکيب رنگ هاي تخت و ترام دار به مرزهاي تصويرگري رِوايي نزديک شده است.
يقيناً تداوم روند سالانه ي تبادل چاپ دستي و ظهور هنرمندان جوان، شناسايي پيشکسوتان و هنرمندان گمنام، تشکيل جلسات نقد و نظر توأم با برگزاري سالانه، مي تواند به نشرِ شناختِ فرهنگ هنر چاپ دستي بين عموم مردم و مخاطبان خارج از دايره ي هنرهاي تجسمي کمک کند و اين هنر را در جايگاهي چون ديگر هنرها در سطح جامعه معرفي کند، دغدغه و انگيزه ايجاد کند و لازمه ي توجه به اين هنر پيشينه دارِ فراموش شده را زنده نگه دارد.
بهـراد صنعتـي/ بيست و يکم ارديبهشت يکهزار و سيصد و نود و هشت
 ششمين سالانه ي تبادل چاپ دستي/گالري لاله، تهران
