
گالري نگر از روز جمعه 10 شهريورماه ميزبان آثار عکاسي پونه اولاد عظيمي تحت عنوان "نفس" شد.
در استيتمنت اين نمايشگاه آمده است:
"من، نگاه ميکنم، پس هستم، شايد قرينه اى باشد براى "من، شك مى كنم، پس هستم"؛ يكى در حوزهى هنر و ديگرى در حوزهى دانش.
شكى كه به معناى هستى پيوند مىخورد،شكِ مُهمل و متداول نيست و نگاهي كه هستى را، معنا مىكند
تنها به نگريستن تا آستانهى حسِ محض نميانجامد. عبور از آستانهى حس، و در آميختن با فهم و رنج و لذت،
مفهوم جدايىِ حسهاى چندگانه را به چالش ميکشد.اين جاست كه با چشم، ميتوان شنيد؛ با گوش، ميتوان
ديد، با سكوت، مىتوان حرف زد و بيبرداشتن قدمى، مىتوان راه رفت آن طور كه مولاناى بزرگ گفت :
" بي قدمى، رقص بين، بي دهنى، وّه وّهِه "
رنجِ زيستن را بايد با لذتِ زيستن همراه كرد و اين هردو را بىتجربه ى زيستن نمىشود دريافت و تجربهى
زيستن، اگه با شناختِ ملزومات نگاه، توأم شود- از جمله – به "نگاه عكاسانه" مىرسد.
" پونه" ى بيست و سه ساله در اولين قدم، حسِ كمداشتهاش، يعنى شنوايى را با فراخوان بينائى، ممكن و مائدهى شنيدن از نوع ديدن را پيش روىمان پهن كرده است و اين، آغاز راهيست كه او را از رنج، گذر مىدهد و به لذت ميرساند.
فرشاد فدائيان
آذر 1392
وقتى ياداشت سال نود و دو، روى عكسهاى پونه را سال نود و شش دوباره مرور ميکنم، در مىيابم كه گذر
از وادى رنج و درنگ بر بالينِ لذت، استمرارِ هموارهى حيات است.
او امروز بيست و هفت ساله شده، اما اگر هشتاد و هفت ساله هم بشود ، قاعده تغيير نميكند؛ مهم آن است كه
از چه به چه مي رسيم، به كدام وارگه ، بار مياندازيم و از چه محملى براى كاستن از هرگونه رنجى در مواجهه با هستى پيچيدهي خود كنار مي آييم وچه محملى باشكو تر از طبيعت كه اين سالها و روزها به قهرِ جهالت
آدمى گرفتار آمده… و من بسيار خوشحالم كه انتخاب، اصلاح و نظارت برچاپِ عكسها در هردو نمايشگاه به
من واگذار شده زيرا كه در نوع نگاه به طبيعت هميشه ، نگاهش را دوست داشتهام.
شهريور٦٩
فرشاد فداييان













اين نمايشگاه تا تاريخ 15 شهريورماه در گالري نگر به آدرس خيابان قيطريه، خيابان روشنايي، کوچه دلارام، پلاک 33، زنگ سوم داير مي باشد.
