|
به گزارش گالري آنلاين در نصب و راه اندازي هاي فضايي احساسات همان واقعيت ها مي باشند.اولافورالياسون و مايانسونگ الگوهاي روزمره ما درباره جهت گيري فضايي را به چالش کشيدند.
نما يا دايره ديد به عنوان حس اصلي و اوليه ما در تغير و جابه جايي عمل مي کند اما اين پياده سازي گسترده نا امني اوليه را در بازديد کنندگان از طريق کاهش ناگهاني مرئي بودن تحريک کرده و از اين رو به ابداع مدل هاي جديد درک و احساس تاکيد کرده.
الياسون با پايه گذاري اين پروژه بر اساس يک سري از بي نهايت هاي سابق به همراه تراکم جوي به معرفي سواحل و حاشيه هاي متراکم از مه مصنوعي را در گالري نمايش داده که ابعاد آن بيش از پيش تحت تاثير کوتاه شدن اساسي سقف و شکل گيري کف چوبي شيبدار تغيير کرده.
هزاران لامپ فلورسنت به شکل شبکه اي از نواحي قرمز، سبز و آبي در سقف نصب شده اند. با نفوذ مه، اين نورها فضاهاي ميان گذر(عبور) را ايجاد مي کنند که در آثار الياسون براي حجم سازي فضاي آشکار به کار مي رود. نواحي قرمز رنگ معرفي کننده مقياس اندازه گيري در گالري مي باشد و اندازه ي متغير آنها و سازمان آن به شبکه هاي طرح ريزي شهري بر مي گردد.
در هر مرز يا حاشيه رنگ،2 رنگ با هم ترکيب مي شوند و رنگ هاي نقره اي گذرا از رنگ هاي آبي، فوشين و زرد را شکل ميدهد. بازديد کنندگان با عبور از فضا و اتمسفر متراکم و پر نور مي توانند با استفاده از اطلس رنگ هاي محرک ديد خود را جا به جا کرده و يا انتقال دهند.
ابزار ديگر انتقال در اين حالت ساختار کف زمين مي باشد. در حاليکه حرکت جنبشي در سطح صاف به راحتي امکان پذير مي باشد. کف شيبدار، بازديد کنندگان را به چالش مي کشد تا تعادل خود را دوباره حفظ کنند. و به طور مستمر وضعيت استقرار وزن و بدن خود را براي حفظ تعادل متانسب با شيب کف زمين تغير دهند.
اين واقعيت بر نقش حياتي بدن متحرک در دريافت (درک) ما از محيط پيرامون خود تاکيد دارد. هرچه بازديد کنندگان بيشتر در اين فضا به ماجراجويي مي پرداختند شيب بيشتري را احساس مي کردند تا زماني که آنها به ديوار خميده به شکل موج مي رسيدند. چون شروع اين سازه از سقف بوده است يک فضاي نسبتاً بي حد و مرز در بالا احساس مي شد.
اولافور الياسون: فضا و نور حس زندگي را به محيط مي دهند.فضا وجود نخواهد داشت مگر آنکه نور و مرز به آن افزوده شود. فضا هرگز شکل نخواهد گرفت مگر آنکه حس خاص خود را القا کند. فضا در واقعيت، تنها در پخش احساس حاکم است.
همه چيز با افزايش ميل و اشتياق به بالاترين اثر پخشي است، دست ميابند. احساسات و قدرت لمس ها در زمينه زندگي مسکوني و عادي ما به شکل واقعيت هاي ملموس ايده مي شوند. زماني که چشم هايمان را بسته ايم مي توانيم دنيا را از درون احساس کنيم و فضا و نور، روح و روان ما را لمس خواهند کرد.
|