کاوه نجفيان که مجذوب شگون ها و اعجوبه هاي فراوان در مفاهيم ساختارهاي «غيرممکن» است، از ابزارهاي طراحي هوش مصنوعي استفاده مي کند تا مرزهاي بين واقعي و غير واقعي را طي کند.

به گزارش گالري آنلاين، با استفاده از برنامه تبديل متن به تصوير Midjourney، معمار قلمرو جديدي از طراحي مبلمان سورئال و تجربي را متصور است. سري صندلي هاي سالن Louhi ادغام جذابي از اشکال و مواد غيرممکن را در ترکيبات غيرعمدي که در عين حال آشنا و در عين حال عجيب و ناکارآمد هستند، درک مي کند.
اين مجموعه که از نام يک ملکه در اساطير فنلاند گرفته شده است، موج نوظهور طراحي توليد شده توسط هوش مصنوعي و روش نوآورانه آن براي مفهوم سازي ايده هاي ورودي را در بر مي گيرد. به اين ترتيب، صندليهاي مفهومي کاوه نجفيان بهعنوان ساختارهاي «غيرممکن» و غيرعملي ظهور ميکنند که در آن فرم فراتر از کارکرد غالب است.
کاوه نجفيان جهش اخير هنر و معماري به کمک هوش مصنوعي را به عنوان محرکي ميبيند که شيوههاي طراحان را به شدت تغيير داده است تا بين غيرعملي و قابل تصور و واقعي و غيرواقعي تزلزل پيدا کنند. در مجموعه اخير خود، معمار مفاهيم مقاصد و تحقق غيرممکن ها را بررسي مي کند، که با ابزارهاي نوظهوري مانند Midjourney تکميل مي شود، راه هاي بي حد و حصري از تخيل و بيان خلاق فراتر از عملکرد و عملي بودن را باز کرده است. او مي گويد: «در هنر هوش مصنوعي، همه چيز مي تواند همه چيز باشد، همه چيز ممکن است، اما همه چيز در يک دنياي غيرممکن است.
با اين حال، هنر و معماري به کمک هوش مصنوعي، به طور ناگهاني مفهوم را به فضايي ناشناخته منتقل کرده است. کاوه نجفيان ميگويد: اينجا هيچ واقعي يا غيرواقعي وجود ندارد، صرفاً به اين دليل که نيت پشت خلقت مشخص نيست، يا بهتر است بگوييم، اصلاً قصدي براي شروع وجود ندارد.
هيچ مرجعي براي مقايسه وجود ندارد، ديگر ميدان جنگي وجود ندارد. هر تصويري که توسط هوش مصنوعي در مرحله توسعه فعلي توليد مي شود، مانند نقاشي يک کودک 4 ساله فوق العاده با استعداد است. نمي توان گفت که مثلاً يک ميز در نقاشي کودکان واقعي است يا نه، نه به دليل تکنيک ضعيف يا عدم دقت آن، بلکه صرفاً به اين دليل که در بيشتر مواقع در نظر گرفته نشده است که ميز آن طور که ما مي فهميم باشد. و اين همان چيزي است که به نقاشي هاي کودکان اصالت و پيچيدگي مي بخشد.












