«پل سزان»(۱۸۳۹–۱۹۰۶) يکي از تأثيرگذارترين و بزرگترين نقاشان پست-امپرسيونيست بود. در اين گزارش فهرستي از چند نقاشي مختلف از هنرمندي که به عنوان پدر هنر مدرن شناخته ميشود را مشاهده ميکنيد که طبيعت بيجان، پرترهها و نقاشيهاي روستايي او را شامل ميشود.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، اگرچه «پل سزان» به عنوان يک امپرسيونيست شناخته ميشود، آثار و ايدههاي او در دورههاي بعدي هنري شايد برجستهتر باشند. در حالي که «سزان» رنگهاي درخشان امپرسيونيسم را حفظ کرده بود، ساير محدوديتهاي اين مکتب را رد کرده و به ساختارهاي اشياء تمرکز کرد. «سزان» با الهام از آثار تيتان و پيتر پل روبنس و با نگاهي به اشکال هندسي طبيعت، راه را براي کيوبيسم هموار کرد. برجستهترين آثار سزان طبيعتهاي بيجانپويا و زنده او هستند.
در ادامه با شماري از آثار مهم اين هنرمند آشنا ميشويد:
۱. «سبد سيب»، حدود ۱۸۹۳

«سبد سيب» شايد بهترين مدرک از تأثير «سزان» بر کوبيستهايي مانند «پابلو پيکاسو» باشد. در حالي که اشکال سيبها، نانها و بطري شبيه به زندگي واقعي هستند، اما ميز مستطيلي که اين اشياء روي آن قرار دارند از نظر فيزيکي ناهماهنگ است. ترکيببندي فقط يک زاويه از ميز را نشان ميدهد که به جلو خم شده است. سبد سيبها که عنوان اثر است، نيز به جلو متمايل شده و روي يک پايه قرار دارد که توسط بطري يا روميزي ضخيم نگه داشته ميشود. سيبها بهويژه به نظر ميرسد که در حال لغزيدن به جلو و خارج از قاب هستند.
اين طبيعت بيجان يکي از بهترين نمونههاي بيمرز بودن سزان در نمايش اشياء يا صحنههاي واقعي است.
۲. ماهيگيران، حدود ۱۸۷۵

اين اثر از سزان در سومين نمايشگاه امپرسيونيستها در سال ۱۸۷۷ ميلادي در پاريس به نمايش درآمد. مردي به رنگ سياه از کنار گروهي از ماهيگيران و زنان خوشلباس که از روزي رنگارنگ و آفتابي در کنار ساحل لذت ميبرند، عبور ميکند. اين يک صحنه گرم و دلنشين است. اين نقاشي يک نمونه اوليه از تغيير پالت رنگي سزان از رنگهاي تاريک دهه گذشته به رنگهاي روشنتر است که او در سالنهاي امپرسيونيستها در دهه ۱۸۷۰ به نمايش گذاشت. اين اثر تحت تأثير نقاشيهاي فضاي باز کلود مونه و ادوارد مانه قرار گرفته است. او همچنين از نقاشان رنسانس، مانند تيتان و رافائل، الهام گرفت.
۳. مونت سن-ويکتور و پل رودخانه آرک، ۱۸۸۲–۱۸۸۵

اين اثر بخشي از مجموعهاي از نقاشيها است که در آن «پل سزان مونت سن-ويکتور، کوهي در جنوب فرانسه را به تصوير کشيده است. سزان در دوران تمرين در فضاي باز (en plein air)، اين مناظر خيرهکننده را نزديک خانه خواهرش که در بالاي تپه قرار داشت نقاشي کرد. او اشکال هندسي طبيعت را به زيبايي به تصوير کشيد.
 دره با ضربات قلمموي کوچک پوشيده شده است در حالي که خانهها تقريباً مانند جعبهها به نظر ميرسند. در همين حال، پل راهآهن در دوردست با قوسهايش طراحي رومنگونه دارد. يک درخت در مرکز قاب بيرون زده است، تنه آن تقريباً به پسزمينه ترکيب ميشود در حالي که سبزههاي سبز آن با آسمان که رنگهاي آبي، بنفش و سبز در آن ديده ميشود، تضاد دارند. اين نقاشي يک دستاورد شگفتانگيز از اشکال، رنگها و زيباييهاي طبيعت است.
۴. دهقان نشسته، ۱۸۹۲-۱۸۹۶

حال بياييد به پرترههاي پل سزان نگاهي بيندازيم. فردي که با حالتي انديشمند در اين نقاشي به تصوير کشيده شده، گمان ميرود يکي از کارگران ملک خانوادگي سزان بوده باشد. در واقع، پالت رنگي اين پرتره مشابه رنگهايي است که سزان در نقاشيهايش از مرداني که دور ميز در حال بازي کارت هستند، به کار برده است. با اين حال، اين اثر يک فرد را نشان ميدهد که رو به جلو نشسته، پاهايش را روي هم انداخته و حالتي غمگين و متفکر بر چهره دارد. شايد او ترجيح ميداد به جاي نشستن براي يک پرتره، مشغول بازي کارت باشد. با اين وجود، اين اثر همچون تمام پرترههاي برجسته، در بيننده حس کنجکاوي و همدلي نسبت به سوژه ايجاد ميکند.
۵. مردي با کت آبي، حدود ۱۸۹۶–۱۸۹۷

مردي که در اين پرتره به تصوير کشيده شده، همچنين در نقاشيهاي ورقبازان «سزان» در حوالي ۱۸۹۰ نيز به تصوير کشيده شده است. مانند بسياري از آثار متأخر سزان، اين قطعه نمايشي چشمگير از چگالي و تجربهگرايي است. در سمت راست مرد، يک نقاشي از زني با يک چتر ديده ميشود. در واقع، اين تصوير بخشي از يک پاراوان تاشو بوده که سزان اولين اثر هنري خود را روي آن نقاشي کرده است. تضاد بين اين پسزمينه و کارگر روستايي با کت آبي ممکن است نماد دوگانگي ميان مردان و زنان، تفاوت طبقاتي يا حتي آگاهي بازيگوشانه سزان از تکامل خود به عنوان يک هنرمند باشد.
 لکههاي کوچکي از رنگ سفيد در سراسر کت آبي مرد ديده ميشود. اينها نقاطي از بوم بدون رنگ هستند. با باقي گذاشتن اين لکههاي سفيد، به نظر ميرسد که سزان نقص در بررسيهاي خود حين نقاشي پرتره را عمداً نشان داده است. اين افشاي عمدي فرآيند دشوار هنرمند، يکي ديگر از نوآوريهايي بود که سزان پيشگام آن شد و راه را براي هنر مدرن هموارتر کرد.
۶. خانه ماريا با نمايي از شاتو نوآر، ۱۸۹۵

هويت فردي که نامش در عنوان اين نقاشي به کار رفته، نامشخص است اما موضوع آن واضح است. سزان علاقه زيادي به نقاشي ساختمانهاي روستايي زادگاهش، يعني «اِکس-آن-پرووانس»، داشت. بسياري از اين ساختمانها داراي ديوارهاي گچکاري شده و سقفهاي کاشيکاري شده قرمز بودند. اين اثر نسخهاي جديدتر شبيه به از يکي از آثار اوليه سزان به نام «خانه مرد به دار آويخته» (۱۸۷۳) است. آن نقاشي در اولين نمايشگاه امپرسيونيستها به نمايش گذاشته شد.
علاوه بر رنگهاي روشنتر، اين نسخه داراي فرماليسم دوران پاياني سزان است. آسمان پر از ضربات قلمموي کوچک و سريع است، در حالي که خطوط درختان ناهموار بوده و جاده در پايين تصوير تقريباً با ساختمانهاي هندسي که به سمت آن امتداد دارند، يکي شده است. اين چشماندازهاي معماري مقدمهاي مهم براي آثار پابلو پيکاسو و «ژرژ براک» شدند.
۷. طبيعت بيجان با کوزه زنجبيل و بادمجانها، ۱۸۹۳–۱۸۹۴

دوباره به طبيعت بيجان بازميگرديم! پل سزان اين کوزه زنجبيل خاص را در بسياري از طبيعت بيجانهايش به تصوير کشيده است. در واقع، تمام اين اشيا براي هرکسي که عاشق نقاشيهاي طبيعت بيجان سزان باشد، آشنا خواهند بود. اين اثر باز هم يک نمايش خيرهکننده از اشياي روزمره است که با رنگهاي غني، اشکال هندسي و الگوهاي لايهاي ارائه شدهاند.
شايد تکرار اين اشياي خاص در آثار سزان به تقويت حس آشنايي و گرماي زندگي خانگي کمک ميکند؛ جايي که ما اين اشيا را هر روز از زواياي جديد ميبينيم، جابجا ميکنيم و از آنها استفاده ميکنيم.
۸. کاج بزرگ، ۱۸۹۰–۱۸۹۶

در اين نقاشي يک درخت بلند و باشکوه بر ترکيببندي غلبه دارد، اما به نظر ميرسد که تحت فشار چيزي در حال تقلاست. با اين حال، سزان هيچ نشاني از باد يا نيروي خارجي بر درخت نشان نميدهد. درخت بهتنهايي ايستاده است، خميده و ناهموار، در حالي که پويايي و عظمت آن، درختان کوچکتر را تحتالشعاع قرار داده و حتي باعث شده آنها نيز از آن فاصله بگيرند. اين اثري خارقالعاده است.
9. هرم جمجمهها، ۱۹۰۱
 
 
«سزان» گرچه خود از اين موضوع بيخبر بود، اما هنگامي که اين ترکيب جمجمهها را نقاشي کرد، تنها پنج سال ديگر از عمرش باقي مانده بود با اين حال، او در سالهاي پاياني زندگياش بهشدت درگير مفهوم مرگ بود.
«سزان» پيش از آنکه در سال ۱۹۰۶ بر اثر ذاتالريه جانش را از دست بدهد، چندين نقاشي طبيعت بيجان از جمجمهها در هر دو رسانه رنگ روغن و آبرنگ خلق کرد. در اين اثر، او سه جمجمه را بهصورت يک هرم چيده است. پسزمينه تاريک شايد يادآور پالت رنگي تيره و سبک رمانتيک آثار اوليه او باشد.
