تلفيق هوش مصنوعي و هنر دستي در اثر خيره‌کننده سارا شکيل در هنگ‌کنگ

سارا شکيل، هنرمند پاکستاني-بريتانيايي، در پروژه‌ي The Jewel System با تلفيق هوش مصنوعي و سوزن‌دوزي سنتي آسياي جنوبي، منظومه شمسي را به شکل يک کهکشان پرزرق‌وبرق بازآفريني کرده است.

به گزارش گالري آنلاين، در چارچوب برنامه «ماه هنر ۲۰۲۵» شرکت Swire Properties در هنگ‌کنگ، پروژه‌ي «ArtisTree Selects: نظام جواهر» از سارا شکيل، مخاطبان را به يک فضاي چيدمان کيهاني دعوت مي‌کند که در آن مفاهيم خلق شده با هوش مصنوعي با هنر سوزن‌دوزي سنتي آسياي جنوبي درهم مي‌آميزند. به همين مناسبت، وب‌سايت designboom با همکاري ArtisTree ميزبان يک گفت‌وگوي ويژه با اين هنرمند چندرشته‌اي و همچنين کارشناس هنر ديجيتال، سيلويا وانگ، بود. اين پنل که با عنوان «تجسم ديجيتال: ترجمه‌ي هوش مصنوعي و هنر ديجيتال به فرم‌هاي فيزيکي» برگزار شد، به بررسي موضوعاتي همچون نقش هوش مصنوعي در هنر معاصر، ميل انساني به تجسم ايده‌هاي ديجيتال و ظهور آثار «فيزيکي-ديجيتالي» (phygital) پرداخت و آينده‌ي اين دو قلمرو را مورد تأمل قرار داد.

در مرکز اين گفت‌وگو، اثر «نظام جواهر» از سارا شکيل قرار دارد که منظومه شمسي را به‌صورت يک نقشه‌ي درخشان و فراگير بازآفريني مي‌کند. شکل‌هاي بزرگ سياره‌اي که به‌دست صنعت‌گران و با استفاده از بيش از ۳.۹ ميليون کريستال شيشه‌اي قديمي سوزن‌دوزي شده‌اند، بازتابي از شيفتگي شکيل به روايت‌هاي کيهاني است؛ علاقه‌اي که در ابتدا از طريق کلاژهاي ديجيتالي آغاز شد. در کنار اين اثر، «آفرينش در جواهرات» نيز لحظه‌ي آغازين انفجار بزرگ (بيگ بنگ) را از طريق لايه‌هايي از پارچه‌هاي سوزن‌دوزي‌شده و کريستال‌هاي معلق در دل توري سياهِ فراگير، به يک تابلوي آسماني بدل مي‌سازد.

سارا شکيل، هنرمندي پاکستاني‌الاصل که اکنون ساکن لندن است، به‌خاطر مفاهيم کيهاني و پيوند ميان هنر ديجيتال و مهارت‌هاي دستي شهرت دارد. او در گفت‌وگو با designboom از اين مي‌گويد که چگونه ابزارهاي ديجيتال را به‌عنوان «دستياران خلاق» در مسير توسعه‌ي فرم‌هاي متنوع‌تر هنري در آغوش کشيده است.

شکيل توضيح مي‌دهد که هرچند فعاليتش در ابتدا در فضاي ديجيتال شکل گرفت، اما ميل به خلق تجربه‌هايي فيزيکي و فراگير او را به سمت ترجمه‌ي اين آثار به هنرهاي قابل لمس سوق داده است. او باور دارد که اين ترجمه‌ها نه‌تنها آثار را به «جهان واقعي» مي‌آورند، بلکه نوعي حيات به آن‌ها مي‌بخشند و امکان برقراري ارتباط فيزيکي و احساسي عميق‌تري را براي مخاطب فراهم مي‌سازند.

با آنکه مفهوم «نظام جواهر» ابتدا در جهان مجازي متولد شد، اما روند آفرينش آن سفري عميقاً فيزيکي و معنوي بوده که ريشه در ميراث فرهنگي پاکستان دارد. شکيل با يادآوري قدم‌زدن‌هايش در کوچه‌هاي باريک بازار کراچي مي‌گويد که فروشنده‌اي با کيسه‌هاي پر از کريستال‌هاي قديمي توجهش را جلب کرد؛ کريستال‌هايي که بعدها سطح سياره‌ها را پوشاندند. اين جواهرات رنگارنگ با تکنيک‌هاي سنتي گلدوزي فلزي و تزيين با کريستال، به‌صورت الگوهايي پيچيده دوخته شدند که يادآور پارچه‌هاي سلطنتي هستند. او اين روند را يک همکاري تمام‌عيار مي‌داند که طي آن با تيمي از ۸۰ صنعت‌گر محلي کار کرد و سعي داشت انرژي هر يک از آنان را در اثر جاري کند.

در ادامه، سيلويا وانگ به عنوان متخصص هنر ديجيتال، به رشد چشمگير آثار «فيزيکي-ديجيتالي» اشاره مي‌کند که فرصت‌ها و چالش‌هاي تازه‌اي را براي اکوسيستم خلاق به همراه آورده‌اند. او به افزايش تقاضا براي آثاري فراتر از گالري‌هاي سنتي يا پلتفرم‌هاي ديجيتال اشاره مي‌کند، چراکه مجموعه‌داران به‌طور فزاينده‌اي به‌دنبال تجربه‌هاي همه‌جانبه هستند. شکيل نيز اين روند را تأييد کرده و مي‌گويد که هرچند مجموعه‌داران آثار ديجيتال او را تحسين مي‌کنند، اما روز به روز بيشتر جذب جنبه‌هاي ملموس و تجربي اين آثار مي‌شوند. از همين رو، او در حال پالايش روش کاري خود است تا ميان آثار ديجيتال و تجسم فيزيکي آن‌ها تعادل ايجاد کند.

با وجود تمام اين پيشرفت‌ها، وانگ هشدار مي‌دهد که افزايش دسترسي به فناوري‌هاي نوين باعث افزايش تعداد آثار تجربي شده، که البته در کنار هيجان، چالش‌هايي نيز براي کيفيت آثار به همراه دارد. او همچنين از استقبال گسترده نهادها از هنر مجازي پس از رونق NFTها سخن گفت و به‌ويژه اشاره کرد که موزه M+ هنگ‌کنگ اکنون آثاري چون «Human One» اثر Beeple و ديگر آثار ترکيبي با هوش مصنوعي را به مجموعه‌ي خود افزوده است.

در پايان اين گفت‌وگو، هر دو سخنران معتقدند که هنرمندان همچنان مرزهاي ميان هنر ديجيتال و فيزيکي را بيشتر محو خواهند کرد. سيلويا وانگ با اميدواري مي‌افزايد که فضاهاي مجازي در آينده‌ي نزديک فرصت‌هاي بيشتري براي خلاقيت فراهم خواهند کرد؛ فرصت‌هايي که در هيچ مقياس، رسانه يا بُعدي محدود نمي‌شوند.

پیمایش به بالا