هر هنرمندي هياهوي جهان را در آني که قلم به دست ميگيرد به قامت فرم سامان ميدهد و با عبور دادن انديشه هايش از وراي احساس به جهان خود معني ميبخشد.
روايت هنري دکتر هادي جمالي بازتابي از سفر زندگي اوست. در نگاه به آثار وي اين سوال ايجاد ميشود که استاد در لحظه شکافتن و خراش ورقهاي آلومينيوم براي پيدا کردن مجال ظهور سرخي مخملها…صداي باز شدن صندوقچههاي قديمي و يا چه کلامي در ذهنش ميپيچيده است؟
سطح به سطح، لايه به لايه ، مو به مو … ظهور جان جهان هنرمند است که عصارهاش ثبت شده است بر پهنه هستي و روايت ميکند از اصيل ترين شکل بصري مفهوم زندگي.
در قلمرو هنر جمالي، کيمياگري وجود دارد که در آن خاطرات و روياها به هم مي پيوندند، جايي که پژواک هاي لمسي دوران کودکي در لايه هاي پيچيده آثار او طنين انداز مي شود. زندگي و هنر جمالي که در شيراز، شهر شاعران و شکوفههاي نارنج به دنيا آمد، با جوهره ميراث آغشته است. قطعات او تجربيات حسي هستند که عميق ترين لايه هاي ناخودآگاه مخاطب را لمس ميکند.
سفر جمالي در دنياي معماري و طراحي صنعتي، رويکرد منحصر به فرد او را به اکسپرسيونيسم انتزاعي شکل داده است. آثار او نظم انديشمندانه اي از احساس را به نمايش ميگذارند، جايي که دقت خطوط معماري با خودانگيختگي يک روح آزاد روبرو ميشود. ساختارهاي افقي و عمودي، در دستان جمالي به مليلههاي پر جنب و جوش وجود تبديل شدهاند و لبه هاي ارتعاشي و شکسته، منعکس کننده غيرقابل پيش بيني بودن خود زندگي در آثار او است. همانطور که شارل بودلر معتقد بود؛ نظم هرگز مانع ظهور آشکار اصالت فردي هنرمند نميشود؛ بر عکس، راست اين است که دقيقا به زايش اصالت فردي او کمک ميکنند. با اين همه ظريف ترين عمليات با هدايت يک احساس يا يک دريافت آني انجام ميگيرد که کار و تمرين زياد به آن اطمينان و يقين مطلق بخشيده است.
هر اثر هنري ديالوگي است بين جمالي و آثارش و داستاني زير هر خراش و لايه جاي گرفته است. استفاده نوآورانه او از مواد متنوع – فويل آلومينيوم، ورقهاي مس و مخمل – انتخابهاي هنري صرف نيست، بلکه اداي احترامي به گذشته او است. مخمل سرخ صندوقچه ي جهاز مادرش، حکاکيهاي حلبي پرندگان و گلها، خنکي آجرهاي حياط – همه اين خاطرات در هنر او آميخته شدهاند و پيوندي عميق بين امر شخصي و جهاني ايجاد ميکنند.
تکامل او به عنوان يک هنرمند گواهي بر پيگيري بي وقفه او براي تجارب جديد و تمايل او به گرفتن جوهر زندگي است و تفسيري تصويري در مورد جهان ارائه مي دهد. هنر جمالي گذرگاهي نوراني است که گذشته با آينده در مي آميزد. آثار او فقط آفرينش هاي بصري نيستند، بلکه وقايع زندگي هستند، لحظاتي زودگذر را به تصوير مي کشند و با قدرت دستانش جاودانه مي کنند. مجموعه آثار وي گواهي بر روح ماندگار هنرمندي است که در هر ضربه و لايه جان مي دمد و هرج و مرج را به سمفوني هماهنگ فکر، احساس و عناصر بصري تبديل مي کند.
اثري از هادي جمالي که در آن از ريتم خطوط شکسته نستعليق استفاده شده است.