اول آوريل سالروز تولد دن فلاوين هنرمند مينيماليست آمريکايي و از نمايندگان جنبش مينيمال آرت

دن فلاوين، اول آوريل 1933 در «جامائيکا» Jamaica واقع در جنوب شرقي نيويورک در خانواده‌اي کاتوليک به دنيا آمد. او در کالج «کاتدرال» Cathedral در «داگلاس» نيويورک آموزش ديد. سال 1953 وارد نيروي هوايي آمريکا شد و در کره شمالي خدمت کرد. سال 1957 به مدت دو سال در دانشگاه کلمبيا به تحصيل در رشته‌ي تاريخ هنر پرداخت.

Image result for ‫دن فلاوين‬‎


 وي به عنوان يک نقاش در آثار اوليه‌اش تحت تاثير اکسپرسيونيسم انتزاعي و همچنين آثار «پاپ آرت» POP Art «جاسپر جونز» Josper Johns بود.
 فلاوين در آثارش از لامپ‌هاي فلورسنت و روشنايي آنها همچون خط در نقاشي بهره مي‌برد. آثار خلق شده ميني ماليستي‌اش را بيشتر به اشخاصي که نسبت به آنها اداي دين و احترام مي‌کرد تقديم مي‌داشت و نام آنان را بر آثارش مي‌گذاشت. براي نمونه؛ در سال 1964 اثر «يادمان يک به ولاديمير تاتلين» را خلق کرد. اثري که يادآور «يادمان انترناسيونال سوم» تاتلين بود. سال 69-1964 اثر «سه‌ي نومينال» The nominal three را به «ويليام اوکام» W. ockam فيلسوف مدرسي قرن چهاردهم تقديم کرد. آنچه از اوکام مورد توجه فلاوين بود واژه‌ي «تيغ اوکامي Ockam’s Razor» بود. ويليام اوکام حدود سال 1300 ميلادي به دنيا آمده بود و در حدود 1350 ميلادي در گذشته بود. اوکام گفته بود؛ «بيهوده است کاري که با کمتر مي‌توان انجام داد با بيشتر انجام داد» بدين معنا که «اگر عملي بدون اتخاذ فلان امر مفروض همه چيز قابل تعبير باشد، ديگر دليلي ندارد که آن امر را فرض کنيم‌«. فلاوين «‌در محدود کردن تعداد عناصر از رياضيات اقتصادي ويليام اوکام پيروي کرده که بيان داشته است: از موجوديت‌ها هيچ يک را نبايد مفروض داشت‌، جز آن‌ها که ضروري است. »

 

به سال 1977 فلاوين از گالري‌هاي هنري براي نمايش آثارش دوري کرد و به معابر و فضاهاي عمومي شهر روي آورد، براي نمونه چند لامپ فلورسنت را داخل ايستگاه مرکزي خطوط راه آهن نيويورک نصب کرد. وي در 25 نوامبر سال 1996 در نيويورک در گذشت.
 حقيقي‌ترين عنصري که امکان هنرهاي تجسمي را مطرح مي‌کند نور است. و سنگ بناي هنرهاي تجسمي با نور گذاشته‌شده است. فلاوين نور را مطرح مي‌کند. وقتي نور به صورت فلورسنت است، فضا را تعريف مي‌کند. يک شمع که در يک اتاق روشن مي‌شود، فقط يک نقطه را روشن مي‌کند، اما فلورسنت کل فضا را روشن مي‌کند. اين لامپ‌ها و نورها در کارهاي فلاوين هم يک خط و هم فضا ايجاد مي‌کند. کار او در دو کلمه خلاصه مي‌شود: نور و فضا.


 او عمدا سراغ همه‌ي رنگ‌ها مي‌رود و فقط نور سفيد استفاده نمي‌کرد که بحثي راجع به روشنايي و اسطوره‌ي نور بيان نشود، آثار او کاملا ماترياليستي است، شيء مستقل از فضا نيست. شيء مدرن مستقل از فضا است، اما شيء مينيماليستي در تقابل با فضا است. اين لامپ‌ها فرآيند توليد هنري ندارند، آنها در کارخانه توليد شده‌اند.

 او نقشه‌ي کار را در مي‌آورد و الکتريسين‌ها آن را اجرا مي‌کنند. به‌جاي تاکيد بر حجم و خط از لامپ‌هاي فلورسنت کشيده و دراز استفاده مي‌کند و از شعاع‌هاي کنترل شده به جاي سطح يا حجم. 

Related image


 او بر اين باور است که فضاي واقعي مي‌تواند توسط نور و پرتوهاي الکتريکي شکسته شده و با ايجاد توهم يا نوعي بازي با نور، فضاي جديدي ايجاد مي‌کند. او در يکي از آثارش، بدون عنوان که در سال ۱۹۷۵ با رنگ‌هاي صورتي آبي و سبز ساخت، اين اثر در واقع يک چارچوب متشکل از لامپ‌هاي لوله‌اي فلورسنت همراه با رنگ‌هاي صورتي، طلايي و روشنايي روز است که همگي در گوشه‌ي سالن قرار گرفته‌اند. برخي لامپ‌هاي مهتابي پوششي محافظ در برابر ديد بيننده‌ داشته و نور خود را به طور غير مستقيم از طريق ديوار منعکس مي‌سازند، برخي نيز در چارچوب به طور مستقيم نورافشاني مي‌کنند. کل فضا با رنگ‌هاي مختلف رنگين شده است. اثر هنري با خاموش کردن لامپ‌ها ناپديد مي‌شود.

پیمایش به بالا