«ماري براکموند» يکي از زنان کمتر شناختهشده امپرسيونيسم، در دوران زندگياش با تحسين منتقدان و حمايت افراد برجستهاي روبه رو شد، اما در نهايت شرايطي او را به کنارهگيري از نقاشي وا داشت. با وجود فراموشي طولانيمدت پس از درگذشت اين هنرمند، امروزه آثار او دوباره مورد توجه قرار گرفته و جايگاهي شايسته در تاريخ هنر و بازار يافته است.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، Marie Bracquemond، نقاش امپرسيونيست در دوران زندگياش، از تحسين منتقدان، حمايت پشتيبانان سرشناس و حضور منظم در نمايشگاههاي معتبر برخوردار بود. با اين حال، در نهايت توسط همسرش دلسرد شد؛ چراکه انتقادهاي مداوم او باعث شد «براکموند» زود بازنشسته و به فراموشي سپرده شود. پس از مرگ «براکموند» در سال ۱۹۱۶ ميلادي، «آرسن الکساندر» منتقد هنري، وضعيت او را چنين توصيف کرد: «يکي از آن هنرمنداني که ناديده گرفته شدند و آيندگان از استعداد نادر و سايهاي که اين استعداد در آن فرو رفت، شگفتزده خواهند شد.»
«براکموند» بيش از يک قرن بعد، همچنان يک امپرسيونيست نسبتا ناشناخته باقي مانده که به تازگي از سمت نهادها توجه دريافت کرده است، که از جمله آنها به خريد اخير آثارش توسط Walker Art Gallery در ليورپول ميتوان اشاره کرد. علاوهبر اين، با توجه به قيمتهاي رکوردشکن در حراجها و حضور چندين نقاشي در نمايشگاههاي مهم هنري، بازار آثار او در سال گذشته پيشرفت چشمگيري داشته است. اين توجه شامل غرفهاي اختصاصي در آرت بازل پاريس در ماه اکتبر امسال نيز ميشود که توسط «پلين پاوک» (Pauline Pavec)، فروشنده هنري مستقر در پاريس، ارائه خواهد شد.
«پاوِک» گفت: «آنچه اين لحظه را هيجانانگيز ميکند اين است که براي نخستينبار يک نمايشگاه انفرادي از يک زن هنرمند امپرسيونيست در يک نمايشگاه هنري بينالمللي، با آثاري که همگي پيش از سال ۱۹۰۰ خلق شدهاند، برگزار ميشود. در زماني که دنياي هنر بهطور اضطراري روايتهاي خود را از منظر چهرههايي که مدتها به حاشيهراندهشدهاند بازنگري ميکند، کشف دوباره براکموند نهتنها ضروري بلکه انقلابي به نظر ميرسد.»
ماري براکموند که بود؟
«ماري آن کارولين کيورون» (Marie Anne Caroline Quivoron) در سال ۱۸۴۰ در «برتاني» متولد شد. او در کودکي حاصل يک ازدواج ناخوشايند بود و زندگي پرجابهجايي ميان فرانسه و سوئيس داشت. در نوجواني، در کلاسهاي نقاشي يک هنرمند بازنشسته شرکت کرد و خيلي زود موفقيت به دست آورد. در سال ۱۸۵۷ ميلادي، پرترهاي از مادر، خواهر و استادش که در آتليه ايستاده بودند، توسط نمايشگاه رسمي «سالن پاريس» پذيرفته شد.
اين موفقيت اوليه «براکموند» را در معرض توجه «ژان اوگوست دومينيک اَنگر» (Jean Auguste Dominique Ingres)، نقاش برجسته آکادميک، قرار داد. اين هنرمند «براکموند» را زير پر و بال گرفت و به کارگاه خود در پاريس دعوت کرد. «براکموند» بعدها گفت که از «انگر» ميترسيد و احساس ميکرد «او به شجاعت و پشتکار يک زن در عرصه نقاشي شک داشت.» او معمولا به شاگردان زن خود موضوعات ملايمتر مانند طبيعت بيجان گل و ميوه يا صحنههاي ژانر اختصاص ميداد.
«براکموند» پس از ترک کارگاه «انگر»، توانست مسير خود را بسازد و سفارشهاي متعددي را از افراد مهمي همچون «کنت دو نيوورکرک»، مديرکل موزههاي فرانسه و دربار ملکه «اوژني دو مونتيژو»، همسر ناپلئون سوم، دريافت کرد. آثار او بارها در نمايشگاه رسمي «سالن» به نمايش گذاشته شد.
«براکموند» با اوجگيري جنبش امپرسيونيسم در دهه ۱۸۸۰ ميلادي، تحت تاثير قرار گرفت و نقاشي در فضاي باز را آغاز کرد، به طوري که پالت رنگي او زندهتر و بيانگرتر شد. گرچه او در طراحي ترکيببنديهايش بسيار دقيق بود، اما توانست حسي از خودانگيختگي را ثبت کند که با زندگي واقعي هماهنگ بود. موضوعات او بيشتر به صحنههاي خانگي تمايل داشتند تا خيابانهاي شلوغي که همتايان مردش بيشتر به آن ميپرداختند. با اين حال، «براکموندـ» از امپرسيونيسم ستايش ميکرد زيرا «نه تنها روشي تازه، بلکه روشي بسيار مفيد براي نگاه کردن به اشيا» معرفي کرده بود.
«کلود مونه» و «ادگار دگا»، دو هنرمند برجسته، استعداد «براکموند» را تحسين ميکردند و او به يکي از معدود زناني تبديل شد که در نمايشگاههاي مهم امپرسيونيستي در سالهاي ۱۸۷۹، ۱۸۸۰ و ۱۸۸۶ ميلادي شرکت کرد.
اين رويدادهاي تاريخي، سبکي را ارتقا دادند که به طور کامل توسط نهادهاي رسمي رد شده بود و به آن کمک کردند تا تاثيري تحولآفرين بر هنر در پاريس و فراتر از آن بگذارد.
«براکموند» در سال ۱۸۸۶ ميلادي، با «پل گوگن» نقاش پستامپرسيونيست ملاقات کرد. او به «براکموند» توصيههايي درباره چگونگي آمادهسازي بومهايش براي تقويت رنگها ارائه داد. اين آشنايي توسط همسر «براکموند»، به نام «فليکس براکموند»، که در سال ۱۸۶۹ ميلادي با او ازدواج کرده بود، صورت گرفت. «آرتنت» نوشت، اگرچه اين زوج در ابتدا اتحادي خلاقانه و متقابل داشتند، اما يک زندگينامه منتشرنشده که توسط پسرشان، «پيِر» (Pierre)، نوشته شده، نشان ميدهد که فليکس به تدريج نسبت به ماري احساس رنجش پيدا کرد. او يادداشت کرده بود که پدرش دستاوردهاي مادرش را پنهان ميکرد تا جايي که «هيچيک از دوستان هنرمندشان به آثار او توجهي نشان نميدادند يا درباره تلاشهايش سخني نميگفتند و زماني که او اميد به موفقيت را ابراز ميکرد، فليکس بلندپروازيهايش را به خودبيني علاجناپذير نسبت ميداد.»
سرانجام، «براکموند» با دلسردي، در سال ۱۸۹۰ ميلادي بيش از دو دهه پيش از مرگش در سال ۱۹۱۶ ميلادي، نقاشي حرفهاي را کنار گذاشت.
ميراث دوبارهزندهشده اين هنرمند
در سال ۱۸۹۴، «گوستاو ژفروآ» (Gustave Geffroy) منتقد فرانسوي، «براکموند»، «برت موريسو» و «مري کسات» را سه «بانوي بزرگ» امپرسيونيسم ناميد. علاقه پايدار به دستاوردهاي راديکال اين جنبش که زماني به حاشيه راندهشده بود، همچنين توجه به مشارکتهاي تاريخي زنان ناديدهگرفتهشده، در سالهاي اخير منجر به برگزاري نمايشگاههاي موزهاي مهمي درباره «موريسو» و «کسات» شده است. هر دو هنرمند در حال حاضر موضوع يک نمايشگاه مشترک در موزه هنر «Fenimore» در شمال ايالت نيويورک هستند که تا ۱ سپتامبر ادامه دارد.
در همين حال، «ماري براکموند» هنوز چندان ميزان توجه نهادي را دريافت نکرده است. هرچند که نشانههايي وجود دارد که اين روند در حال تغيير است. آثار «براکموند» سال گذشته ميلادي در نمايشگاههاي گروهي برجستهاي حضور داشت، که از جمله آن به «زنان امپرسيونيست» در گالري ملي ايرلند و «پاريس ۱۸۷۴: لحظه امپرسيونيست» در گالري ملي هنر واشنگتن، دي. سي. ميتوان اشاره کرد.
امسال، Walker Art Gallery واقع در ليورپول به نخستين مؤسسه در بريتانيا تبديل شد که اثري از او را خريداري کرده است. نقاشي «La pêche aux écrevisses» (ماهيگيري خرچنگ) (حوالي ۱۸۷۰-۱۸۸۰) تصويري دلنشين از زني جوان و خوشپوش است که در کنار رودخانه زانو زده و با تمرکز کامل درحالي مشغول گرفتن خرچنگهاي کوچک است که کودکان پشت سرش بازي ميکنند. آثار ديگر «براکموند» در مجموعههاي مهم فرانسه از جمله در موزه اورسي، لوور و Petit Palais در پاريس و همچنين موزه هنرهاي زيباي روآن نگهداري ميشوند. علاوهبر اين، چندين موزه ايالات متحده نيز از جمله موزه متروپوليتن نيويورک و مؤسسه هنر شيکاگو، آثار او را در اختيار دارند.
بازار براکموند به اوج ميگيرد
بيش از يک قرن گذشته است و اين نقاش، بهويژه در شرايطي که موزهها و مجموعهداران براي بهدستآوردن آثار زنان هنرمندي که در زمان خودشان کمارزش شمرده ميشدند، رقابت ميکنند، طرفداران جديد جذب ميکند. در حالي که آثار «براکموند» در طول دههها گهگاه به حراج گذاشته ميشد، طبق پايگاه داده قيمتهاي آرتنت (Artnet Price Database)، سال ۲۰۲۴ به نقطه عطفي براي اين امپرسيونيست تبديل شد و ۱۶۲ اثر زير چکش رفت و همگي به فروش رسيدند. اين امر عمدتا به دليل فروش تاريخي مجموعه ماري و فليکس براکموند توسط وارثانشان در خانه حراج Artcurial در پاريس بود. اين مجموعه که عمدتاً از آثار خود هنرمندان تشکيل شده بود و در دو فروش جداگانه در آوريل و اکتبر سال گذشته عرضه شد.
در فروش ماه آوريل، رکورد کنوني حراج «براکموند» با ۲۸۸,۶۴۰ يورو (۳۰۸,۸۷۶ دلار) براي نقاشي «بازيکنان تختهنرد» (۱۹۱۶) ثبت شد. اين مبلغ بيش از ۱۳۰۰ درصد بالاتر از برآورد پيشفروش بود. اين رقم همچنين هفت برابر رکورد قبلي او بود؛ ۳۰,۲۰۰ يورو (۴۲,۱۸۴ دلار) براي پرترهاي از «فليکس» که در سال ۲۰۰۸ در خانه حراج Artus Enchères فروخته شده بود.
پلين پاوِک، دلال هنري، آثار اين هنرمند را در غرفهٔ خود در نمايشگاه TEFAF ماستريخت در ماه مارس به نمايش گذاشت، جايي که او صحنهاي ساده از يک خيابان روستايي، Paysage à la ruelle (۱۸۷۰-۱۸۸۵)، را با قيمت ۵۲,۰۰۰ يورو عرضه کرد.
اکنون يک نمايشگاه انفرادي اختصاصيافته به «براکموند» در آرت بازل پاريس در دست برنامهريزي است که در ۲۲ اکتبر براي بازديدکنندگان ويژه (VIP) افتتاح ميشود. اين غرفه شامل مجموعهاي از طبيعت بيجانها، پرترهها و مناظر خواهد بود که دورهاي بين ۱۸۷۴ تا ۱۸۹۵ ميلادي، زماني که براکموند بهطور فزايندهاي در سبک امپرسيونيستي کار ميکرد، را در بر ميگيرد.
به گفته گالريدار، اين آثار با قيمتهايي بين ۳۵,۰۰۰ تا ۶۰,۰۰۰ يورو (۴۰,۰۰۰ تا ۷۰,۰۰۰ دلار) عرضه خواهند شد و بسياري از آنها هرگز بهطور عمومي ديده نشدهاند.