در اين مراسم که با حضور مجيد ملانوروزي مديرکل مرکز تجسمي معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و خانواده اين هنرمند همراه بود جمعي از هنرمندان عرصه چون عباس مشهديزاده، بهزاد شيشه گران، مرتضي اسدي، ايرج اسکندري، کامران عدل، جمشيد حقيقتشناس، کامران شيردل و علي فرامرزي، همچنين جمعي از شاگردان و دوستداران نيما پتگر نيز حاضر بودند.
مجيد ملانوروزي در ابتداي اين آيين طي سخناني کوتاه خطاب به حاضرين گفت: آثار و نام و ياد نيماي عزيز همچون علياصغر و جعفر پتگر از ديگر اعضاي خانوادهٔ اين هنرمند� براي هميشه در جامعه هنري ايران به يادگارباقي خواهد ماند چرا که جامعه هنري ايران به اين خانواده مديون است.
امير پوريا، منتقد سينمانيز در ادامه اين مراسم با بيان اينکه سخن گفتن در شرايطي که پيکر اين هنرمند در انتظار تدفين است براي او کار سختي است اظهار کرد: با وجود اينکه نيما ديني بزرگ بر من دارد، اما ميدانم همواره کمتر از آنچه بايد، توانستهام نسبت به او اداي وظيفه کنم.
او در خصوص ويژگيهاي شخصيتي اين هنرمند نيز گفت: نيما از نمونههاي بسيار شاخص يک هنرمند بود و کاريزما و جذابيت شخصيت او حتي براي کساني که با او آشنايي چنداني نداشتند قابل احساس بود و هر کسي حتي بدون اينکه گفتوگويي طولاني داشته با او باشد اين جذابيت را احساس ميکرد. او نمونه بارز فروتني و بسيار باهوش بود اما هيچ وقت به هوشش تفاخر نميکرد و آن را به نمايش نميگذاشت.
عيسي جلالي، روانپزشک و از دوستان نزديک نيما پتگردر بخش بعدي اين مراسم اظهار کرد: براي شادي روح نيما شايد بهتر باشد پيش از هر چيز بعضي از خصوصيات خودمان که شايد موجب آزار ما و ديگران ميشود را شناسايي کنيم و پس از آن نقاط ضعفمان را برطرف و نقاط قوتمان را تقويت کنيم.
او در پايان سخنانش با اشاره به اينکه نيما سکوت را خيلي دوست داشت، خاطرنشان کرد: او به پر از خالي بودن اهميت ميداد و هنوز هم ميبينيم که آنهايي که به زياد ميپردازند، افراد هوشمندي نيستند.
دژار پتگر، فرزند نيما پتگر نيزدر با اشاره به پيراهن زردرنگي که بر تن داشت، گفت: پدرم رنگ زرد را خيلي دوست داشت و اگر کسي نخواهد براي مرگ نيما سياه پوش شود، ميتواند لباس زردرنگ به تن کند.
او در ادامه به دفترچه خاطرات پدرش که به تازگي پيدا کرده اشاره کرد و گفت: در دفتر خاطرات نيما هم طراحي، هم دستورالعمل آشپزي و هم جملاتي به زبان ايتاليايي ميبينيم که البته من از اين آخري چيز زيادي نميفهمم.
او با اشاره به اينکه که پدرش بر صداقت بيرحمانه با خود تاکيد داشت، اظهار کرد: در کشور ما وقتي از هنر صحبت ميشود، با دو گروه برخورد ميکنيم که يکي فقط به شادي و سرخوشي فکر ميکنند و گروه ديگر هم ژست صادق هدايتي ميگيرند و فکر ميکنند اگر شادي را رد کنند زيباتر است؛ در حاليکه اينها در هنر ريشه ندارد. در نقاشيهاي نيما نه زياد غم هست و نه چندان شادي. او معتقد بود که انسان تجربه ميکند و رنج ميکشد.
پتگر در پايان گفت: آرمان انسانيت و نيکي چيزهايي بودند که نيما را به شوق ميآوردند.
فرشته يميني شريف، همسر نيما پتگر نيز سخنان کوتاهش در اين مراسم را تنها به تشکر از مجيد ملانوروزي و مرکز تجسمي معاونت هنري براي برگزاري اين مراسم و دوستان، هنرمندان و شاگردان اين هنرمند به خاطر حضور در تشييع پيکر همسرش اختصاص داد.
در ادامه اين مراسم نيز، حجتالاسلام محمود دعايي بر پيکر نيما پتگر نماز خواند و سپس اين هنرمند براي خاکسپاري به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) مشايعت شد.