بهرام کلهرنيا ـ رييس شوراي عالي خانه هنرمندان و رييس هيات مديره انجمن صنفي طراحان گرافيک ايران، از نتايج برکناري معاون هنري سابق گفت و ويژگيهاي لازم براي معاون بعدي را برشمرد.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، بهرام کلهرنيا ـ هنرمند باسابقه گرافيک کشورمان ـ روز شنبه ۲۲ شهريور ماه در بخشهايي از گفتوگوي خود با خبرنگاران، از نتايج تغيير ناگهاني معاون هنري صحبت کرد.
کلهرنيا در آغاز سخنانش موضوع مديريت فرهنگي را «مسئلهاي پيچيده و چندوجهي» دانست و گفت: بايد بينديشيم که مسئوليت مديريت فرهنگي چگونه تعريف ميشود، چگونه آن را ميفهميم و چه ايدهاي نسبت به آن وجود دارد. فرهنگ اجتماعي، اگر يکپارچه باشد، ميتواند نيرويي نيرومند و قابل هدايت با اهداف روشن باشد اما امروز در ايران با چنين تودهاي مواجه نيستيم. تودههاي فرهنگي ما پراکنده و پرگسستاند و هر کدام بنا به دلايلي در کشمکشي گنگ با ديگري يا با روزگار قرار دارند. اين تعارضها پديدههاي عجيب و گاه زيانبار ايجاد ميکند که نهتنها سرمايه اجتماعي نيست، بلکه در بلندمدت اثراتي بيماريزا بر جامعه دارد.
کلهرنيا با تأکيد بر ضرورت «بازتعريف مديريت فرهنگي» افزود: مديريت فرهنگي امروز وظايف و تعهدات گستردهاي دارد و ما نيازمند افرادي با سواد چندسويه و آگاهي چندجانبه هستيم؛ کساني که بتوانند مناسبات انديشهاي خود را نظم دهند، کارشناسان حوزههاي مختلف را به مشارکت دعوت کنند و يک سيستم هماهنگ ايجاد کنند.
اين عضو شوراي سياستگذاري جشنواره تجسمي جوانان، رضايي را فردي «پيشتاز، ريسکپذير، خلاق و شنوا» توصيف کرد و ادامه داد: ايشان قدرت تصميمگيري نوآورانه داشتند و در نخستين روزهاي کاري تأکيد کردند که تشکلها و انجمنهاي صنفي بايد در کنار معاونت قرار بگيرند و بسياري از امور به انجمنهاي تخصصي سپرده شود. اين نگاه بسيار ارزشمند بود، حتي اگر ميزان تحقق آن جاي بحث داشته باشد. نفس اين رويکرد اميد و انگيزهاي تازه در جامعه هنري ايجاد کرد.
کلهرنيا در بخش ديگري از سخنانش معيارهاي انتخاب معاون هنري را مورد توجه قرار داد و توضيح داد: کسي که بر کرسي معاونت هنري مينشيند بايد واجد سواد معيار باشد. يعني گوش موسيقايي تربيتيافته، نگاه زيباييشناسي در هنرهاي تجسمي، درک عميق از تئاتر، سينما و ديگر رشتهها و پختگي فرهنگي لازم را داشته باشد. متأسفانه در گذشته گاهي افرادي بر اين جايگاه منصوب شدند که صرفاً بر اساس معيارهاي اداري يا مالي انتخاب شده بودند و تصميمهايشان بر پايه شناخت و تشخيص هنري نبود.
او با انتقاد از اين رويه تأکيد کرد: انتخاب معاون هنري بايد با نظر و مشارکت صنفهاي گوناگون هنري انجام شود. کارنامه خانم رضايي، چه از منظر تأييد و چه نقد، بايد بهعنوان يک سند در اختيار جامعه قرار گيرد تا نفر بعدي از صفر آغاز نکند. ما نبايد تجربههاي موجود را ناديده بگيريم، بلکه بايد آنها را سرمايهاي ملي بدانيم.
کلهرنيا در پايان گفت: امروز انتخاب جانشين براي خانم رضايي جامعه هنري را دچار تشويش کرده است. بيترديد افراد توانمند و بادرايتي در وزارت ارشاد حضور دارند، اما پرسش اينجاست که آيا معيارهاي انتخاب آنان با معيارهاي جامعه هنري همسو است؟ توسعه انجمنها و تقويت بستر فعاليت هنرمندان نقش بنيادي در توسعه فرهنگ ملي دارد. معاون هنري آينده بايد بتواند به پرسشها، آرزوها و خواستههاي منطقي جامعه هنري پاسخ دهد؛ وظيفهاي دشوار که نيازمند شجاعت، تخصص و نگاه جامع است.
