نمايشگاه «هيپهاپ – زيستن يک رؤيا» در گالري ساعتچي لندن با عکسهايي از نيويورک و لسآنجلس، هيپهاپ را بهعنوان جنبشي فرهنگي و اجتماعي نشان ميدهد که از طريق ژست، مد و اجرا، خيابان را به صحنهاي براي هويتسازي و مقاومت شهري تبديل ميکند.

«حق بر شهر، حق تغيير خودمان از طريق تغيير شهر است.» — ديويد هاروي
به گزارش گالري آنلاين، نمايشگاه هيپهاپ – زيستن يک رؤيا هيپهاپ را نه صرفاً يک سبک موسيقي، بلکه کنشي فضايي نشان ميدهد؛ روشي که در آن بدنها، لباسها و اشيا خيابان را به صحنه و به ادعايي مدني بدل ميکنند. استيتمنت اين نمايشگاه – که مسير موسيقي، مد و بريکدنس را از نگاه سه راوي آمريکايي دنبال ميکند – در نهايت بيانيهاي اجتماعي دربارهي ديدهشدن و خودآفريني است.
در عکس شريکان سواري از جمل شَبَز، يک خودروي ساده به سکوي نمايش، تبديل ميشود. يک نفر روي کاپوت نشسته و ديگري فرمان صحنه را از درِ باز خودرو در دست دارد. اين همان «اجراي هويت» به تعبير جوديت باتلر است؛ هويتي که از طريق تکرار ژست و حضور ساخته ميشود. خودرو – نماد حرکت و جايگاه اجتماعي – به معماري موقتي بدل شده که ميان مغازهها و دستفروشها قد علم کرده است. اين تصوير حاصل گفتوگويي دوطرفه ميان عکاس و سوژههاست؛ آنها نه منفعلانه ديده ميشوند، بلکه فعالانه دربارهي چگونگي ديدهشدن مذاکره ميکنند.
در سوي ديگر، تصوير سياهوسفيدي از يک بريکدانسر که روي آسفالت خام منجمد شده، شهر را به همرقص تبديل ميکند. زاويهي دوربين تا سطح زمين پايين آمده و کف کفش پيشزمينه را چون مُهري در برابر مخاطب مينشاند. نوارهاي آديداس، آسمانخراشهاي صنعتي و خيابان خالي، سهضلعياي ميسازند از کالاي جهاني، صنعت محلي و مهارت فردي. اينجا خيابان هم تمرين است و هم بايگاني؛ بدن با حفظ تعادل و خطر کردن، حق ماندن را ثبت ميکند.















