نمايشگاه گالري پالانت هاوس در چيچستر در جنوب انگلستان

تابلوي "تظاهرات در بترسي" اثر کلايو برانسون نشان مي دهد که مردم شهر لندن تا چه حد تحت تاثير حوادث تنش آميز سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم قرار داشتند

گالري پالانت هاوس در چيچستر در جنوب انگلستان اين روزها ميزبان نمايشگاه آثار هنرمندان بريتانيايي در سالهاي پاياني دهه ۱۹۳۰ ميلادي و واکنش آنها به جنگ داخلي اسپانيا و بحران سياسي اروپا در سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم است.

اکثر هنرمندان از جمهوري دوم اسپانيا حمايت مي کردند که در سال ۱۹۳۲ با راي اکثريت مردم به قدرت رسيد. اما در پي سه سال جنگ داخلي که با اقدام کودتا مانند ژنرال فرانسيسکو فرانکو در سال ۱۹۳۶ آغاز شد در سال ۱۹۳۹ سرنگون شد.

اکثر اين هنرمندان سالهاست که در گذشته اند اما اورسالا مک کانل نقاش سالخورده اسپانياي سال ۱۹۳۶ را که در سنين نوجواني به چشم خود ديده بود، هنوز به ياد دارد.

سايمون مارتين برگزار کننده اين نمايشگاه با عنوان "آگاهي و جنگ: هنرمندان بريتانيايي و جنگ داخلي اسپانيا" است.

او مي گويد: "اينکه تاکنون چنين نمايشگاهي برگزار نشده براي من يک معما بود. همه ما در بريتانيا از ديدگاه و واکنش نويسندگان آن دوره بريتانيا مثل جورج اورول در مورد جنگ داخلي اسپانيا به خوبي اطلاع داريم. ولي در مورد آثار نقاشان و مجسمه سازان بريتانيايي در اين خصوص کار چنداني انجام نشده است."

 

نقاشي هاي اورسالا مک کانل از رنج و مشقت مردم اسپانيا که او در جريان يک سفر خانوادگي به آن کشور در سال ۱۹۳۶ مشاهده کرده بود الهام گرفته اند

 

با توجه به اينکه جنگ داخلي اسپانيا ۷۵ سال پيش به پايان رسيد گنجاندن آثار يک نقاش زنده در اين نمايشگاه جاي تعجب دارد.

اورسالا مک کانل که در سن سيزده سالگي و در بحبوحه جنگ داخلي به اسپانيا سفر کرده بود پس از بازگشت به بريتانيا تابلوهايي را با موضوع مردم اسپانيا در دهه سي ميلادي کشيده است. او اکنون ۹۱ ساله و هنوز هم به نقاشي مشغول است.

پدر او به نام اوتوي مک کانل نقاش و آموزگار بود. مثل بسياري ديگر از خانواده هاي روشنفکر بريتانيايي در آن دوران، در محيط خانواده مک کانل هم در مورد بحران سراسري اروپا در آن سالها و جنگ داخلي اسپانيا بحث هاي زيادي صورت مي گرفت.

اورسالا به خاطر مي آورد که پدرش در مورد فشار نيروهاي ژنرال فرانکو به جمهوري جوان اسپانيا بسيار نگران بود. در اواخر جنگ داخلي که نيروهاي ژنرال فرانکو توانستند نيروهاي وفادار به جمهوري را شکست دهند، اوتوي مک کانل به نقشه اسپانيا نگاه مي کرد و با اشاره به مناطق تحت کنترل فاشيست ها از شکست جمهوري غصه مي خورد.

اورسالا مي گويد: "هر پنجشنبه اعضاي محفلي که کلوپ کتابخواني چپ نام داشت، در خانه ما جلسه داشتند و هميشه در مورد سياست روز و اسپانيا صحبت مي شد. حقيقت اين است که ما در سال ۱۹۳۶ براي تعطيلات به روستاي کوچک توره مولينو در سواحل جنوب شرقي اسپانيا رفتيم و مدتي پيش يکي از دوستان مانديم. اما من به خوبي رنج و مصائب مردم محل را به ياد مي آوردم. احساس ناراحتي مردم حتي براي يک نوجوان کم سن و سال مثل من آشکار بود."

عنوان يکي از تابلوهاي خانم مک کانل که در اين نمايشگاه به معرض ديد گذاشته شده "خانواده گدايان" نام دارد.

او مي گويد: "آن زمان توره مولينو برخلاف امروز که يک شهر توريستي و شلوغ است، يک روستاي ساکتي بود. در آن سفر من نه نقاشي کردم و نه هيچ اتودي کشيدم. وقتي که برگشتيم به بريتانيا نقاشي را شروع کردم. تابلوهاي زيادي کشيدم ولي اکثر آنها به فروش رفت."

او مي افزايد: "حقيقت اين است که خانواده گدايان را اطراف کليساي شهر مالاگا ديدم. هر چند صحنه آزاردهنده اي بود ولي والدين من معتقد بودند که من بايد همه چيز را ببينم و تجربه کنم."

 

يک تابلوي پابلو پيکاسو نيز در اين نمايشگاه گنجانده شده تا تاثير او بر هنرمندان بريتانيايي آن دوران را نشان دهد

 

"وقتي که ما برگشتيم مطبوعات بريتانيايي از جمله روزنامه ديلي ميل با من مصاحبه کردند. نقاشي اسپانيايي هاي فقير توسط يک دختر سيزده ساله برايشان بسيار جالب بود. نقاشي هاي من مستقيما به خود جنگ داخلي مربوط نمي شد ولي آنها مي گفتند که اين تابلوها رنج و مصيبت آواره هاي جنگ را نشان مي دهند. واقعا نمي شد آن صحنه ها را ديد و تحت تاثير قرار نگرفت."

خانم مک کانل از جمله آخرين هنرمنداني است که سالهاي جنگ داخلي اسپانيا را شاهد بوده اند.

سايمون مارتين با انتخاب حدود ۱۰۰ اثر هنري سعي کرده است در اين نمايشگاه واکنش هنرمندان بريتانيايي به جنگ داخلي اسپانيا را نشان دهد.

"هنرمندان در سالهاي دهه ۱۹۳۰ در آلمان شاهد قدرت‌گيري حزب نازي بودند ولي در آن سالها هيچ امکاني براي بحث سياسي وجود نداشت چون حزب نازي به سرعت تمام مخالفت ها را سرکوب و نابود کرد. حوادث اسپانيا متفاوت بود و در آغاز اينطور به نظر مي‌رسيد که دولت انتخابي جمهوري مي تواند در مقابل حملات دشمنان مقاومت کند."

"بنابراين هنرمندان بريتانيايي نيز احساس مي کردند که بايد در اين جنگ از يک طرف جانبداري کنند. البته حقيقت اين است که فقط تعداد انگشت شماري ازنقاشان بريتانيايي در سالهاي جنگ داخلي به اسپانيا رفتند. از اين نظر نويسندگان و شاعران بريتانيايي فعالتر بودند."

"اما اولين داوطلب بريتانيايي که براي کمک به جمهوري خواهان به اسپانيا رفته بود و در آنجا کشته شد، يک زن هنرمند به نام فليسيا براون بود. او در ماه اوت ۱۹۳۶ در جريان نبرد کشته شد و براي بسياري از هنرمندان بريتانيا به يک قهرمان بدل شد."

"به مرور سفر به اسپانيا براي هنرمندان و ديگران دشوار شد چون به آنها رواديد نمي دادند. هنرمندان سرشناسي مثل هنري مور و يا جيکوب اپستاين سعي کردند به اسپانيا بروند ولي نتوانستند . امروزه کمتر هنرمندي سعي مي کند به مناطق جنگي برود، شايد بتوان گفت که فقط عکاسان خبري چنين کاري مي کنند."

 

تابلوي "هشدار" اثر والتر نسلر نقاش آلماني

 

"اکثرا اينطور تصور مي کنند که تمام هنرمندان با ژنرال فرانکو ديکتاتور اسپانيا مخالف بودند و اين نکته در مورد هنرمندان مدرنيست صدق مي کرد. اما استثناهايي هم وجود داشت. همانطور که ما سعي کرده ايم اين موضوع را در نمايشگاه نشان دهيم برخي از نقاشان بريتانيايي مثل ويندهم لويز بيشتر به جناح فرانکو تمايل داشتند."

سايمون مارتين برگزار کننده اين نمايشگاه مي گويد يکي از جالبترين تابلوهاي آن يک نقاشي با عنوان "تظاهرات در بترسي" اثر کلايو برانسون است.

او مي گويد: "کلايو برانسون فرزند يک خانواده نسبتا مرفه بود و در دهه سي ميلادي کمونيست شد. او يکي از معدود هنرمندان بريتانيايي بود که در صفوف بريگاد بين المللي، داوطلبان کمونيست خارجي که به جمهوري خواهان اسپانيا مي پيوستند، در جنگ داخلي آن کشور شرکت کرد. وقتي که اسير شد از اردوگاههاي اسيران جنگي که در آنجا زنداني بود نقاشي هايي کشيد که بعدها بسيار معروف شدند."

"اما تابلوي تظاهرات در بترسي (بترسي يکي از محلات مرکزي شهر لندن در حاشيه رود تيمز است) حال و هواي سياسي شهر لندن در دهه سي ميلادي را به خوبي نشان مي دهد. در اين نقاشي يک پرچم بريتانيا، يک پرچم اسپانيا و يک پلاکارد کمونيست ها به خوبي نشان داده شده است. يک نفر هم مشغول خواندن روزنامه ديلي ورکر است، که روزنامه کمونيست هاي آن دوره بود. اين تابلو در حقيقت ثبت يک مقطع مشخص از تاريخ سياسي بريتانيا است."

نمايشگاه "آگاهي و جنگ: هنرمندان بريتانيايي و جنگ داخلي اسپانيا" اساسا دربرگيرنده آثار هنرمندان بريتانيايي در واکنش به حوادث سياسي اسپانيا در پايان دهه سي ميلادي است. اما سايمون مارتين در اين مجموعه يک استثنا قائل شده و آن گنجاندن يکي از تابلوهاي پابلو پيکاسو با عنوان "بانوي گريان" که متعلق به گالري هنري تيت مدرن در لندن است.

سايمون مارتين مي گويد: "اين تصويري از يکي از معشوقه هاي پيکاسو به نام دورا مار است که در سال ۱۹۳۷ کشيده شده است. به نظرم با به نمايش گذاشتن اين تابلو ما بايد حداقل نشان مي داديم که در آن سالها پيکاسو تا چه حد براي هنرمندان بريتانيايي مهم بود."

 

برخي از آثار اين نمايشگاه به جاي واکنش هاي احساسي به حوادث آن دوره، بيشتر به موضع گيري و بيانيه هاي سياسي گرايش دارند

 

او مي افزايد: "در سال ۱۹۳۸ اثر کلاسيک و مهم پيکاسو يعني تابلوي گرنيکا با تلاش هاي رولاند پنروز هنرمند بريتانيايي براي مدتي به بريتانيا آمد و به نمايش گذاشته شد. تابلوي گرنيکا صحنه اي از پيامدهاي بمباران شهر کوچک گرنيکا در ناحيه باسک اسپانيا توسط هواپيماهاي ارتش آلمان نازي است که به درخواست ژنرال فرانکو و براي کشتار و ارعاب مخالفان صورت گرفت. اين تابلو به نماد مخالفت با ژنرال فرانکو و طرد فاشيسم بدل شد. مسلما اگر ما مي توانستيم تابلوي گرنيکا را از موزه ملکه سوفيا در مادريد به اين نمايشگاه بياوريم عالي مي شد. ولي اين کار تقريبا ممکن نبود و به جاي آن تصميم گرفتيم تابلوي بانوي گريان پيکاسو را به نمايشگاه اضافه کنيم."

يکي از هراسناک ترين نقاشي هاي اين نمايشگاه تابلويي با عنوان "هشدار" اثر والتر نسلر هنرمند آلماني است. به نظر مي رسد که او در اين تابلو که در سال ۱۹۳۷ و دو سال قبل از شروع جنگ جهاني دوم کشيده شده، قصد داشته نشان دهد که اگر يک زماني ارتش آلمان شهر لندن را بمباران کند چه فاجعه اي روي خواهد داد.

هنرمندان ديگري که آثار آنها در اين نمايشگاه به معرض ديد گذاشته شده عبارتند از هنري مور، ادوارد بورا و اي مک نايت کاوفر که بيشتر به خاطر طراحي پوستر شهرت دارد.

سايمون مارتين مي گويد الهام گرفتن بسياري از اين هنرمندان از نقاشان بزرگ و کلاسيک اسپانيا واقعا در خور توجه است.

او مي افزايد :"با نگاهي به نقاشي هاي اين نمايشگاه مي توان تاثير ديه گو ولاسکز را ديد و بدون شک اورسالا مک کانل از آثار ال گرکو نقاش اسپانيايي ديگر الهام گرفته است که براي يک نقاش نوجوان واقعا خارق العاده است."

سايمون مارتين مي گويد يکي از اهداف اين نمايشگاه نشان دادن توجه و دخالت هنرمندان دهه سي ميلادي به مسائل و حوادث سياسي است. او مي افزايد:"هنرمندي مثل هنري مور امروزه جزو شخصيت هاي هنري تثبيت شده و رسمي تلقي مي شود اما اين نمايشگاه به ما يادآوري مي کند اين هنرمندان يک زماني جوان و از نظر سياسي فعال بودند. در آن دوران فرهنگ و سياست در هم تنيده بودند و آن يک مقطع جالب و بسيار غني از تاريخ هنر بود."

پیمایش به بالا