ماتياس کارسيکاس با ترکيب شيشه، چوب و سراميک، مجسمههايي خلق ميکند که هم طبيعي و هم فانتزيوار به نظر ميرسند. او هر ماده را ميپذيرد و اجازه ميدهد نقش خود را در ترکيببندي آثارش ايفا کند. نتيجه، مجسمههايي است که بر لبه مرز ميان ارگانيک و دستساز ايستادهاند.

به گزارش گالري آنلاين، در نگاه اول، آثار کارسيکاس شبيه برداشتهاي آبستره از گلها و شاخ و برگ به نظر ميرسند، اما با دقت بيشتر، گفتوگويي پيچيده ميان بافتها و مواد کشف ميشود. شيشه دميدهشده دستي، گلبرگهاي شفاف و صيقلي را ميسازد، در حالي که تکههاي چوب بدونپرداخت، با لبههاي خام خود نظم را به چالش ميکشند. قطعات کوچک گِل پختهشده در الگوهايي منظم به چشم ميخورند و يادآور گلچههاي ريز يک شکوفهاند. اين تعادل ميان دقت و نقص، تنشي زنده پديد ميآورد که آثارش را پويا نگه ميدارد.
کارسيکاس علاقه خاصي به بازسازي بافتهاي طبيعي دارد. او لعابهايي طراحي کرده که سطح خزه و ليسني را بازآفريني ميکنند و به سراميکهايش ظاهري ميدهند که گويي از دل جنگل برخاستهاند. آثاري چون «يئکالا» و «ساممال» گواه اين مهارتند؛ با رنگهاي سبز خالدار که الگوهاي گياهي را شبيهسازي ميکنند. با کنترل دقيق سطح، مرز ميان دستساز و يافتهاي طبيعي را محو ميکند.
نخستين اثر مهم عمومي او، «باغ گولهريز کوچک»، روي ديوار مهدکودکي در هلسينکي نصب شد. اين اثر با مقياس بزرگ گلها و خوشههاي توت و نخود، دنياي شگفتانگيز کودکان را تداعي ميکند؛ جايي که همه چيز بزرگ و جادويي به نظر ميرسد. اين پروژه نمونهاي از آن است که چگونه آثار کارسيکاس تنها از طبيعت الهام نميگيرند، بلکه از خاطره و ادراک نيز سرچشمه ميگيرند.
پس از نمايشگاه بزرگ خود در موزه شيشه فنلاند، کارسيکاس همچنان مرزهاي خلاقيتش را جابهجا ميکند. او هماکنون روي دو پروژه هنري عمومي جديد کار ميکند و وعده آثار بيشتري با امضاي ويژه خود—ترکيب استادانه صنعتگري، نوآوري و ارتباط عميق با مواد—را ميدهد. رويکرد او فراتر از ساخت اشياست؛ خلق تجربهاي است که در آن بافت، رنگ و فرم، زباني آرام اما قدرتمند از خود طبيعت را فرياد ميزنند.








