تاثیر عضویت درشبكه های اجتماعی(تلگرام) برعملكرد هنرمندان نقاش (بخش چهارم)
تعاریف مفاهیم علمی و عملیاتی
تاریخچهی شبکههای اجتماعی:
شبکهی اجتماعی یکی از مهم ترین عرصه های اینترنت است که توانایی کاربران را جهت تولید محتوا به عنوان یک صاحب رسانه بالا برده به همین دلیل می توان گفت پرداختن به شبکهی اجتماعی در قرن حاضر بسیار حائز اهمیت است. قبل از حضور شبکههای اجتماعی، فضای مجازی تحت عنوان وب 1 شناخته می شد زیرا تا قبل از سال 1997 تنها حضور اینترنت در درون خانواده ها به کاربران اجازه می داد که از قید مکان و زمان رهایی یابند و اطلاعات دلخواهشان را به سرعت کسب کنند با حضور شبکههای اجتماعی در سال 1997 به اسم سیکس دگری بود که به کاربران خود اجازه داد برای خود پروفایلی داشته باشند و با دوستان خود در تعامل باشند که وب 2 به معنای وب تعاملی در زندگی بشری سر برآورد. در سال 1960 نخستین بار بحث شبکههای اجتماعی در دانشگاه ایلی نیوز در ایالت متحده امریکا مطرح شد، پس از آن در سال 1997 نخستین سایت شبکهی اجتماعی به آدرس اینترنتی سیکس دگریس دات کام راه اندازی شد. در سال 2002 بعد از انفجار ساختمان های تجارت جهانی وبسایتهای شبکه اجتماعی مانند لینکداین ، اورکات و فرندستر و... باعث تحول عظیم در این عرصه و شکوفایی شبکههای اجتماعی شدند. سال 2005 سال ظهور قوانین برای شبکههای اجتماعی بود زیرا بسیاری از اطلاعات شخصی افراد در اختیار این شبکهها بود که قوانینی مشخص برای حفظ این اطلاعات و نوع ارتباطات ایجاد کردند. سرانجام سال 2006 سال گسترش روز افزون کاربران و بازدیدکنندگان وبسایتهای شبکهی اجتماعی و هم چنین سایر سایتهای دیگر به شبکهی اجتماعی بود.(موسویان، 1392: 16) اغلب شبکههای اجتماعی اولیه هم چون سیکس دگریس ، اشین اونیو ، و بلک پلنت با هدف دوست یابی و سرگرمی راه اندازی می شدند. لایوژورنال و رایز از جمله اولین شبکههای اجتماعی با اهداف حرفه ای بودند. لایو ژورنال شبکهی اجتماعی مبتنی بر مرور ژورنال ها بود و در رایز نیز کاربران می توانستند حول فعالیت های تجاریشان شبکه سازی کنند. راه اندازی شبکهی اجتماعی رایز در سال 2001 شروع دومین موج از شبکههای اجتماعی بود که فعالیت این نوع وب سایتها را از تمرکز بر حوزه ی سرگرمی خارج کرد. در ادامه ی همین موج بود که سایت لینکد این نیز راه اندازی شد که هنوز فعالیت آن به عنوان مهم ترین شبکهی اجتماعی حرفه ای و تجاری ادامه دارد (موسویان، 1392: 17). شبکههای اجتماعی اور کات و مای اسپیس در سال 2003 شروع به فعالیت کردند که این شبکهها با قدرت جذب کاربران بیشتر برخوردار بودند به طوری که در سال 2004 شبکههای اجتماعی فرند استر با 7 میلیون کاربر و مای اسپیس با 4 میلیون کاربر مقام های اول را داشتند (موسویان، 1392: 17- 16).
در سال 2004 بود که فیسبوک توسط مارک زوکر برگ به عنوان نسخه ی اصلی برای دانشجویان دانشگاه هاروارد امریکا طراحی شده بود اما به زودی توانست یک سایت شبکهی اجتماعی محبوب شود که توانایی ارتباط کاربران با فامیل و دوستان را فراهم آورد و توانست چت کردن آنلاین را گسترش دهد و کاربران توانستند زنده با یکدیگر چت کنند، پست های ویدیوی و تصویری برای یکدیگر ارسال کنند. بعد از آن توئیتر به عنوان یک شبکهی اجتماعی موفق پا به عرصه ی مجازی گذاشت که این شبکه اجتماعی هدف اصلی اش پیام گذاشتن مانند پیامک موبایل است که کاربران را قادر ساخت تا به تعامل با یکدیگر در قالب بلاگ های کوچک بکشاند (وی برابیکر ، 2013: 30-31). یکی از شبکههای اجتماعی که به کاربران به تنهایی اجازه به اشتراک گذاشتن فیلم های خود را داد سایت یوتیوب بود. بعدها سایت فلیکر و در ایران فیس نما و کلوب را می توان مطرح کرد. موسویان (1392) شبکهی اجتماعی را ساختاری اجتماعی می داند که از گره هایی تشکیل شده است که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی به هم متصل اند. از منظر تیم دانشجویان هاروارد شبکه اجتماعی تکنولوژی است که افراد را قادر می سازد که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و هدف آنها از ایجاد فیسبوک گسترش شیوه های ارتباطی درون فضای مجازی بوده است (وی برابیکر، 2013: 29).
تعارف مفاهیم و واژگان کلیدی
در این پژوهش تعریف عملیاتی متغیرها منطبق بر تعریف مفهومی میباشد، زیرا پژوهش دقیقاً در پی مطالعه علمی و بررسی نقش رسانهای شبکههای اجتماعی است و به تعریف رسانههای اجتماعی، شبکههای اجتماعی، نخبگان رسانه، نقشهای رسانهای و عوامل موفقیت پرداخته میشود.
اینترنت که خود به عقیده بسیاری از آخرین رسانهها و تکنولوژیهای دوران مدرن بشر است، در سال های اخیر تغییرات مهمی را تجربه میکند تا جایی که بعضی از کارشناسان استدلال میکنند که اینترنت نیز در حال ورود به مرحلهای جدید از توسعه خود است؛ مرحلهای که به طور کاملاً مشخص با گذشتهاش تفاوت دارد. این همان دلیل است که باعث گردیده برخی کارشناسان امروزه درباره «وب0,2» صحبت کنند؛ یعنی نسل دوم از جوامع مبتنی بر وب و سرویسهای هاست شده (میزبان) که بعد از ترکیدن حباب دات کام در سال 2001 شکل گرفت (O`Reilly, 2007).
تعریف رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی کاربرد تکنولوژی متحرک وب پایه برای تبدیل ارتباطات به دیالوگی دوسویه است. رسانههای اجتماعی، رسانههایی برای تعامل اجتماعی هستند که از تکنیکهای ارتباطی بسیار در دسترس و گسترشپذیر استفاده میکنند (کاستلز 1380، 263).
استفاده از اصطلاح «رسانههای اجتماعی» به طور پیوسته نخستین بار در جولای 2006 به کار گرفته شد. کریس شیپلی، موسس و مدیر پژوهش جهانی گروه Scalable Chris Shipley Guideword اغلب به عنوان اولین فردی شناخته میشود که از اصلاح امروزی رسانههای اجتماعی استفاده کرد. شیپلی معتقد است رسانههای اجتماعی، هدایتکننده رویدادهای آتی برای گفت و گو است؛ رویدادی است که بحث درباره آن در وبلاگنویسی، ویکی، شبکه اجتماعی و فناوریهای مرتبط با فرومهای رسانههای مشارکتی بهکار گرفته می¬شود.
به هر حال، هیچ تعریف جهانی جامع و شناخته شدهای برای رسانههای اجتماعی مانند سایر تعاریف حوزه ارتباطات وجود ندارد. بریان سولیس در تعریف رسانههای اجتماعی میگوید، رسانههای اجتماعی از محتوی دموکراتیک تشکیل شده و درک درستی از روند نقش مردم دارد؛ زیرا آنها تنها خواندن و منتشر کردن اطلاعات نیستند، بلکه آنها اطلاعات را تولید و برای دیگران به اشتراک میگذارند (منتظرقائم و شاقاسمی، 1387).
همچنین تعریفی دیگر میگوید، رسانههای اجتماعی توصیف ابزارهای آنلاین است که مردم از آن برای اشتراک محتوی، پروفایلها، نظرات، دیدگاهها، تجربیات و افکار استفاده میکنند. بنابراین رسانههای اجتماعی تسهیلکننده گفت و گوها و کنشهای متقابل آنلاین بین گروههایی از مردم است. این ابزارها شامل بلاگها، تابلوهای پیام پادکست، میکرو بلاک، نشانهگذاریها، شبکهها و ویکیهاست
Nulens & Audenhove 1999)).
برخی از تحلیلگران، تعریف رسانههای اجتماعی را به عنوان یک اصطلاح قابل تعویض با وب 2 معرفی کردهاند. آنها اذعان میکنند که رسانههای اجتماعی با تعریف وب 2، توضیح نسل کنونی وب سایتهای تعاملی است که در آن پایگاههای دادهای آجاکسی و ار. اس. اس. برای ارایه شخصی، انعطافپذیر و تجربه وب بهوجود آمده است. وبسایتهایی که با استفاده از فناوری وب 0، 2 در عمق اجتماعی، تعامل، شکلگیری جامعه و وصل کردن طرحهای مشترک بهکار میروند (همان).
رسانههای اجتماعی را میتوان در هفت گروه دستهبندی کرد. شبکههای اجتماعی، وبلاگها، ویکیها، پادکستها، فرومها، کامیونیتیهای محتوی و میکروبلاگها هفت نوع رسانههای اجتماعی محسوب میشوند Nulens & Audenhove 1999)). عمدهترین ویژگی رسانههای اجتماعی عبارتند از:
1. امکان مشارکت کردن: رسانههای اجتماعی ارسال بازخورد از سوی مخاطب و همکاری و همگامی با رسانه را تسهیل کردهاند و آن را تشویق میکنند. این رسانهها مرز و خط کشی بین رسانه و مخاطب را از بین بردهاند.
2. باز بودن: اغلب رسانههای اجتماعی برای مشارکت اعضاء و دریافت بازخورد باز هستند. آنها رای دادن، کامنت گذاشتن و به اشتراکگذاری اطلاعات را تشویق میکنند و به ندرت مانعی برای تولید و دسترسی به محتوی این رسانهها وجود دارد.
3. ارتباط دوسویه: رسانههای سنتی عمل انتشار را انجام میدادند و محتوی را برای مخاطب ارسال میکردند، ولی در رسانههای اجتماعی فضایی برای گفت و گو و محاوره دو طرف وجود دارد و جریان ارتباطی از حالت یکسویه به دو سویه تغییر پیدا کرده است.
4. شکلگیری جماعتهای آنلاین: رسانههای اجتماعی این امکان را برقرار میکنند که جماعتها و گروهها به سرعت شکل گیرند و ارتباط موثری برقرار کنند. این جماعتهای آنلاین میتوانند حول عقاید مشترکی مانند عکاسی یک تیم ورزشی یا یک برنامه تلوزیونی شکل گرفته باشند.
5. توانایی برقراری ارتباط: اغلب شبکههای اجتماعی همیشه در حال گسترش اتصالات و ارتباطاتشان هستند و با سایتها، منابع و افراد دیگر پیوند برقرار میکنند (مولایی 1388).
تفاوت رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی جزء محبوبترینهای امروز وب به شمار میروند؛ واژههایی که در برخی موارد در مفاهیم و تعاریف همپوشانی دارند، اما تفاوتهایی نیز دارند که شناخت آنها مسیر فعالیت در آن دو را روشن میکند.
این در حالی است که اکثر کارشناسان، کاربران و سازمانها فکر میکنند که تعریف رسانهای اجتماعی و شبکه اجتماعی یکی است و این کاملاً یک اشتباه استراتژیک است که در نهایت باعث سردرگمی عملی فعالیتها می شود. اما امروز دیگر تقریباً همه کارشناسان بر این باورند که شبکههای مجازی، بخشی از رسانههای اجتماعی هستند؛ بنابراین به تفاوت این دو از پنج منظور پرداخته میشود تا مسیر فعالیت روشن شود:
1. رسانه در مقابل شبکه: زمانی که کلمه «اجتماعی» از دو اصطلاح رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی حذف گردد، تنها رسانهها و شبکهها باقی میماند و این دو کلمه، اصلیترین تفاوت بین آنهاست. رسانهها مسئول بخش پیام به تودهها هستند، در حالی که شبکهها مسئول تعامل با مردم به صورت جداگانه هستند؛ به عبارتی بهتر رسانههای اجتماعی، کانالی برای پخش پیام است و به عنوان یک استراتژی محسوب میشوند، در حالی که شبکههای اجتماعی میتوانند به عنوان یک وسیله یا ایزاری برای اتصال با سایر افراد استفاده شود. در واقع شما میتوانید این دو را زیر چتر وب 2 قرار دهید.
به بیان دیگر، رسانههای اجتماعی یک استراتژی برای دستیابی به گروههای خاصی از مردم است، در حالی که شبکههای اجتماعی یک ابزار برای اتصال با مردم است. به عنوان مثال Linkedin یک شبکه اجتماعی محبوب است که مردم از آن، جهت تعامل حرفهای برای کسب و کار استفاده میکنند. اما یوتیوب محبوبترین سایت بارگزاری و اشتراک ویدیو برای تمتم جهان است. این مثال ساده و کامل از تفاوت بین توده و مردم در تعاریف رسانه و شبکه میباشد (Segrin 1992, 95).
با این حال امروزه فیس بوک، توییتر و گوگل پلاس، قابلیتها و ویژگیهای شبکهها و رسانههای اجتماعی را با هم دارند و در واقع این دلیل سردرگمی بین این دو است. به عنوان مثال توییتر یک شبکه اجتماعی است، اما شبکههای اجتماعی توییتر نیستند؛ زیرا توییتر تمام قابلیتهای شبکهای اجتماعی را ارایه نمیدهد، اما ساختار آن منطبق بر استراتژی شبکههای اجتماعی است. در عین حال میتوان آن را شبکه اجتماعی نامتقارن نیز نامید. بنابراین رسانههای اجتماعی راهی برای انتقال و یا اشتراکگذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده است. هر کسی فرصت برای ایجاد و توزیع اطلاعات دارد، لذا همه نیاز به اتصال به اینترنت دارند و این امر قابلیت رقابت را ایجاد میکند. در حالی که شبکههای اجتماعی عامل تعامل است، گروههایی از مردم با منافع مشترک، یا ذهن مشابه، وابسته به یکدیگر هستند که در سایتهای اجتماعی رابطه ایجاد میکنند
.(Wang & Kobas 2009)
2. سبک ارتباطات: سبک ارتباطات رسانههای اجتماعی بیشتر شبیه کانالهای ارتباطی و مانند فرمت ارایه پیام است همانند تلویزیون، رادیو یا روزنامه. لذا رسانههای اجتماعی محلّی برای مراجعه شما نیستند، بلکه آنها سیستمی ساده برای انتشار اطلاعات به دیگران به شمار میروند. در حالی که در شبکههای اجتماعی، ارتباط دو طرفه است. ارتباط بسته به نوع مطالب، موضوع یا فضای اطراف هر جسم (مانند اتمسفر) است. مردم برای پیوستن به دیگران و افرادی با تجارب و سوابق مشابه، دور هم جمع میشوند. گفت و گوها در هسته شبکههای اجتماعی به واسطه توسعه روابط است.
3. بازگشت سرمایهگذاری: رقم دقیق بازگشت سرمایهگذاری عددی برای ایجاد همهمه و هیجان گفت و گوهای آنلاین در مورد نام تجاری، کالا یا خدمات خود است و این به این معنی نیست که بازگشت سرمایهگذاری پوچ است، بلکه فقط بدان معنی است که تاکتیکهای مورد استفاده برای اندازهگیری متفاوت هستند. به عنوان مثال نفوذ و یا عمق گفتگو در مورد چه موضوعی است و شما میتوانید نفوذ و یا عمق گفتگو در بازگشت سرمایهگذاری را اندازهگیری کنید و بازگشت سرمایهگذاری در شبکههای اجتماعی کمی بیشتر آشکار است. چنانچه ترافیک کلی وب سایت شما افزایش داشته باشد، دلیل آن پشتکار شما در شبکههای اجتماعی است؛ زیرا احتمالاً تلاشهای اجتماعی شما در شبکههای اجتماعی، باعث افزایش بازدیدکنندگان آنلاین میشود (همان). در عین حال میزان کاربر فعال نیز جهت کسب آگهی تجاری یا فعالیتهای آنان دلیل بزرگی برای سرمایهگذاری محسوب میشود.
4. پاسخ لحظهای: کار در رسانههای اجتماعی یک برند طاقتفرسا و وقتگیر است. شما نمیتوانید مکالمات شخصی را اتوماتیک کنید، مگر اینکه با نام تجاری محرز شناخته شوید. ایجاد و دنبال کردن (فالو)، یک شبه اتفاق نمیافتد. رسانههای اجتماعی قطعاً دوی ماراتن است و نه دو سرعت؛ این در حالی است که شبکههای اجتماعی ارتباط مستقیم بین شما و انتخاب شوندههای ارتباط است. در شبکههای اجتماعی مکالمات شما غنیتر، هدفمندتر و بیشتر شخصی است و شبکه شما تصاعدی افزایش مییابد تا شما را ملاقات کرده و به دیگران معرفی کند.
5. دستکاری اطلاعات: دستکاری نظرات و بیان آن، گول زننده است. پسندها، اظهارنظرها و سایر اطلاعات دستکاری شده به نفع شما (شخصی یا تجاری) بیثبات و لغزنده است. درخواست دوستان، خانواده، همکاران و یا هر کس دیگری مانند رایگیری است. هر کس نمیتواند مخاطب خوبی برای هر کسی باشد. این امر میتواند بازگشت سریع کابوسی برای روابط عمومی تلقی شود. اگر تراوش کلمه درباره شیوههای گول زننده باشد، میتواند باعث نابودی مخاطب شود. در حالی که به وسیله شبکههای اجتماعی، شما میتوانید درباره همسالان خود، کسب و کار جدید خود، و یا وبلاگ با طرح مسایل به موفقیت برسید. مکالمات شما میتواند بسیاری از مردم را تبدیل به طرفداران وفادار شما کند، بنابراین سرمایهگذاری با ارزش است (Nielsen 2012).
رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی با اینکه از یکدیگر متمایز هستند، اما به یکدیگر متصل هستند و به نظر میرسد که این دو مجبورند در برخی موارد همپوشانی داشته باشند؛ لذا تبادل اطلاعات در آنها منطبق بر اهداف مخاطب جاری می¬شود. آنچه که مسلم است، رسانههای اجتماعی در حال جوش و خروش از طریق محتوی هستند؛ پویایی که کاربران آنها را خلق و به اشتراک میگذارند. بنابراین سرمایه اجتماعی در رسانههای اجتماعی وجود دارد که هر رسانه، سازمان یا دولتی به دنبال استفاده از این سرمایه اجتماعی است، اما در این بین، اخلاق رسانهای مطرح میشود (عزت زاده،1394، 65)
شبکههای اجتماعی
مدتهاست که اندیشمندان، مفهوم شبکه اجتماعی را در دنیای واقعی، برای اشارههای ضمنی به مجموعه روابط پیچیده میان افراد در سیستمهای اجتماعی در تماس مقیاسها از روابط بین فردی گرفته تا بینالمللی مورد استفاده قرار میدهند. آن بخشهایی از علوم اجتماعی که درک کرده بودند که رفتار فرد در میان یک جمع، هم شکل میگیرد و هم معنی مییابد؛ در حقیقت درکی جدی از شبکههای اجتماعی عینی در جامعه و لزوم مطالعه درباره آن است. اصطلاح شبكههای اجتماعی برای نخستین بار چ یاِ یبارنز در سال 1954 طرح کرد و از آن پس به سرعت به شیوهای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت به طور کلی شبكههای اجتماعی مجموعهای از نهادهای اجتماعی شامل مردم و سازمانهاست که به وسیله مجموعهای از روابط معنیدار اجتماعی به هم متصل هستند و با هم در به اشتراک گذاشتن ارزشها تعامل دارند.
یک شبکه اجتماعی، ساختاری اجتماعی است که از گروههایی- که عموماً فردی یا سازمانی هستند- تشکیل شده که به واسطه یک یا چند نوع از همبستگیها به هم متصل هستند. شبکههای اجتماعی در بستر یک جامعه اطلاعاتی پیچیده، کارکرد موثر شبکه «همگرایی» را تصویر میکند و با نگاهی دقیقتر، جامعه ترکیبی از شبکههای متعدد است و شبکههای میان سازمانها، شبکه درون سازمانی، شبکههای شخصی، شبکههای رایانه ای و علاوه بر اینها شبکههای فرامرزی و اطلاعات از طریق همین بزرگراهها جاری میشود.فضای مجازی مجال شکلگیری اجتماعات جدیدی از کاربران را فراهم میکند. هر چند روابط کاربران فضای مجازی رابطهای با واسطه است و نه رودررو، اما بسیاری از مطالعهکنندگان اینترنت تمایل دارند از اصطلاح «اجتماع» برای اشاره به جمع کاربران استفاده کنند. در این میان تلاشهای متعددی در حال انجام است تا حوزه و دامنه معنایی کاربردهای جدید این اصطلاح را برای اشاره به تجمعات کاربران فضای مجازی، روشن سازد (خانیکی و خلجی 1389، 87).
با وقوع اتفاقات سرنوشت ساز در تاریخ زندگی بشر، ابعاد مختلفی از حیات انسانی، تغییر یافته است. یکی از این تغییرات، روندی است که در شکلدهی به اجتماعات بشری حاصل شده است؛ اندیشمندان زیادی تلاش داشتند تا این نفاوت را تبیین کنند؛ مارکس، کولی، تونیس، رایزمن، مک لوهان و دیگران در این موضوع اندیشیدهاند و از زمان تونیس و تلاش او برای تعریف دو گونه تجمع انسانی یعنی «اجتماع» در مقبل «جامعه» (گزلشافت و گمنشافت) به بعد همه متفکران علوم اجتماعی و فرهنگی «رو در رو بودن»، «محدودیت تعداد»، و «ابتناء بر روابط عاطفی و نه صرفاً روابط عقلانی» را از خصایص بنیانی اجتماعات بشری عنوان کردهاند (Lion, 2012).
در دهههای اخیر، فضای مجازی مجال شکلگیری اجتماعی جدید از کاربران را فراهم کرده است. بحث شبکههای اجتماعی در بستر فضای مجازی نیز از جمله مسایل مبتلا به جوامع امروز محسوب میشود. «شبکه اجتماعی»، مفهومی است که پیش از طرح در عرصه فضای مجازی، در فضای واقعی جوامع نیز دارای مفهوم بوده و درباره آن بحث شده است. شبکههای اجتماعی، نوعی از ساختار تعریف شده ارتباط افراد در یک جمع است و به گونهای روشن در تقابل با مفهوم «توده» که اشاره به جمعی از انسانهایی است که به صورت بی شکل با یکدیگر ارتباط دارند؛ در حقیقت آنچه جامعه را از حالت تودهای خارج کرده و به آن شکل میدهد، همین شبکههای اجتماعی هستند (عزت زاده،1394، 68)
همیشه این سوال در نسبت رسانه و جامعه وجود داشته است که آیا رسانههایی که در دوره مدرن پدید آمدهاند، جامعه را به سمت تودهای شدن پیش میبرند یا رسانهها خود در قالب قوانین اشکال شبکههای اجتماعی موجود در جامعه عمل میکنند و معنی مییابند؟
با تکامل صنعت رسانهای فضای مجازی، نوع جدید از رسانهها قابلیت اجرا یافته و باز هم درباره آنها میشود همین پرسش را هم مطرح نمود. در ابتدای شکلگیری اینترنت- که پایههای آن در وزارت دفاع آمریکا و جهت ارتباط مراکز نظامی و دولتی و سپس دانشگاهی این کشور نهاده شد- شاید هرگز تصور نمیشد که بسیاری از روابط اجتماعی موجود در جامعه و انواع جدید دیگری از شبکههای اجتماعی را بتوان در قالب آن پیگیری کرد. اما با شروع توسعه کمی- کیفی اینترنت که از روند تجاریسازی آن در اوایل دهه 1990 ناشی میشود، هر روز شاهد ایجاد انواع محیطهای جمعی انسانی و انسانی- ماشینی است؛ سؤالی که باید به طور جدی به دنبال آن بود این است که آیا این ارتباطات در بستر فضای اینترنت، ارتباط بی شکلی از جنس ارتباطات تودهای هستند یا دارای اشکال مشخصی هستند که هم از فرهنگ و هویت غربی و به صورت روشن فرهنگ و هویت آمریکایی را در خود جای دادهاند؟ و نسبت ارتباطات برقرار شده در فضای مجازی با فضای واقعی زندگی انسان چیست؟ اولین شکلهای این اجتماعات اینترنتی را میتوان در توسعه خدمات گفتگوی اینترنتی و یا به عبارتی «چت» جستجو کرد. این ارتباطات یا در حوزه مجازی پایان مییافت و یا به ارتباط در حوزه واقعی ادامه پیدا میکرد. تا کنون، ادبیات نظری بسیار زیادی در زمینه آسیبشناسی روابط انسانی در فضای مجازی، چه در محدوده فضای مجازی و چه در ادامه یافتن آن در فضای واقعی منتشر شده است. به طوری که در اوجگیری روابط اجتماعی اینترنتی در جوامع غربی، آثار بسیار زیادی در این باره منتشر شد و تحقیقات اجتماعی زیادی به سمت این حوزه سوق یافت. هر چند روابط کارمندان فضای مجازی رابطهای با واسطه است و نه رو در رو، بسیاری از مطالعهکنندگان اینترنت تمایل دارند از اصطلاح «اجتماع» برای اشاره به جمع کاربران استفاده کنند. در این میان تلاشهای متعددی در حال انجام است تا حوزه و دامنه معنای کاربردهای جدید این اصطلاح را برای اشاره به تجمعات کاربران فضای مجازی، روشن سازد. از جمله میتوان به تلاشهای ونچرلی اشاره کرد؛ نظرات ونچرلی در سایت USINFO ارایه شده است. او به شبکهها و سازمانهای رسمی که به سامان بخشیدن به روابط و مقررات ارتباطی در فضای مجازی اشتغال دارند، میپردازد و در ادامه به موضوع اجتماعات کاربران و خصوصیتهای آنها اشاره میکند (به نقل از پایگاه اینترنتی ویکیپدیا ذیل واژه شبکه اجتماعی).
در امتداد همین فرآیند در سالهای اخیر، یکی از پدیدههای نوظهور در جوامع انسانی و نیز در فضای مجازی که امکان تشکیل اجتماعهای مجازی را فراهم میکند، اجتماعی به صورت اعم و شبکههای اجتماعی مجازی به صورت اخص است که {از سوی بسیاری} به عنوان عامل پیشرونده در تغییرات اجتماعی و سیاسی جوامع محسوب میشوند (نورمحمدی 1390، 93).
شبکههای اجتماعی{به معنای مجازی آن} ابزارهایی مبتنی بر پیشرفتهای فناوری هستند که هدف آن افزایش ارتباط افراد و ایجاد فضایی برای تبادل اطلاعات و دادههاست. این رسانهها در سالهای اخیر گسترش قابل ملاحظه و البته کارکردهای مختلفی یافتهاند (گوهریمقدم 1390، 5) لذا بیراه نخواهد بود که شبکههای اجتماعی را نوعی از جوامع انسانی کاملاً تکنولوژی محور مبتنی بر تکنولوژیهای جدید ارتباطی، عموماً وب0, 2 بدانیم؛ همانگونه که با تغییرات اجتماعی ایجاد شده قبلی، اجتماعات بشری جدید شکل گرفتهاند (همان).
طرفدارن جبر تکنولوژیهای رسانهای، افرادی مانند مک لوهان، معتقدند که جوامع انسانی تا حد بسیار زیادی از فناوریهای رسانهای – از حروف الفبا تا اینترنت – اثر پذیرفتهاند (سورین و تانکارد 1389، 393). مک لوهان، رسانههای ارتباطی را عصاره تمدن میداند و معتقد است که تاریخ به وسیله رسانههای غالب در هر عصر و زمانی هدایت میشود. رسانهها آنچه را در یک دوره تاریخی اتفاق میافتد و با اهمیت به نظر میرسد، تعیین میکنند. اساسیترین نظریه مک لوهان این است که مردم از طریق تعادلی با نسبت احساسات انسانی خود با محیط سازگار میشوند و رسانه غالب هر عصری، موجب مطرح شدن نسبت حسی ویژهای میشود که همین امر به ادراک انسان در مورد محیط پیرامون تأثیر مینهد (لیتلجان 1384، 730).
شبکههای اجتماعی، جوامع انسانی شبکهمحور هستند که برخی معتقدند باعث ایجاد انقلاب ارتباطی در میان بشر شدهاند؛ به عبارت بهتر، شبکههای اجتماعی به فعالیتها، اقدامات و رفتارهای میان جوامعی از مردم اطلاق میشود که در فضای مجازی و با ایده وب 0, 2 گرد هم آمده و اطلاعات، دانش و نظرهای خود را به اشتراک میگذارند و عمدتاً از رسانههای متعارف دوری می¬گزینند (Safko & Barak 2009, 9). درباره اهمیت این بحث کافی است بر اساس یک نظرسنجی، اغلب کاربران اینترنت بیش از پنج ساعت روزانه در رسانههای اجتماعی بگذرانند و 51 درصد آنها روزانه یکبار به این رسانهها مراجعه کنند. در ایالات متحده برای مثال، 31 درصد مردم روزانه وب نوشتها را میخوانند، 22 درصد از ویکی پدیا استفاده کرده، 17 درصد ویدئوهای بر خط را مشاهده میکنند و 25 درصد نیز از کاربران شبکههای اجتماعی هستند (Wang & Kobsa 2009, 976).
در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی تبدیل به ابزاری مهم در مشارکت حداقل بخشی از مردم در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شده است. مردم دیدگاههای خود را به طور گسترده در وب نوشتها، شبکههای اجتماعی، دنیاهای مجازی و هر چه که ناشی از تکنولوژی وب0, 2 است، مطرح میکنند، زیرا این فضاها معطوف به محتویهای تولید شده کاربران است و جذابیت بسیاری برای آن دارد (Kaplan & Haenlein 2010, 65).
اجتماع مجازی از طریق شبکههای اجتماعی، فضای نوینی از تعامل میان افراد را در جهان مجازی فراهم میکند که بعضاً تفاوتهای اساسی با اجتماعات در جهان واقعی دارد. کنترلناپذیری (حداقل در ظاهر امر)، نداشتن ساختار فیزیکی- عینی و سازماندهی شبکهای افراد در ارتباطگیری، ویژگیهایی هستند که اجتماعات مجازی را از اجتماعات دنیای واقعی متمایز میسازد.
با توجه به مقدمه فوق، میتوان شبکههای اجتماعی را در تحقیق پیشرو چنین تعریف نمود: شبکههای اجتماعی وب گاه و یا مجموعه وب گاه است که به کاربران خود اجازه میدهد تا علاقهمندیها، احساسات، افکار و فعالیتهای خودشان را با دیگران در قالب کلمات، صوت، تصوی و سایر نظامهای نشانهای به اشتراک گذارند و دیگران هم با آنان به اشتراک گذارند؛ الگوریتم ایجاد ارتباط با دیگران و به اشتراک گذاشتن مطلب با آنان و یا استفاده از مطالب آنان و یا میزان اعتبار کاربر در ایجاد تغییرات در ساختارهای شبکههای اجتماعی و یا حتی وسیله ورود به آنها بنا به تعریف و فلسفه تأسیس هر کدام از آنها با دیگری متفاوت بوده که باعث میشود هر یک از شبکههای اجتاعی، فضا، نظام نشانه شناختی، نوع ارتباط و فرآیند ایجاد ارتباط خاص خود را داشته باشند.
برخی از معروفترین و پرکاربردترین شبکههای اجتماعی فضای مجازی عبارتند از: مای اسپیس (MySpace)، فیس بوک (Face book)، یو تیوب (YuTube)، توئیتر (Twitter)، گوگل پلاس (Google +)، یاهو (Yahoo)، لینکدین (Linkedin)، بایدو (Baidu)، اینستاگرام، ویکی پدیا و... .
اگر دیدگاه مک لوهان را مبنی بر جبر تکنولوژیهای رسانهای هر عصر گذارد و یا تا حدی به آن معتقد بود. بر اساس نگاه وی، رسانههای هر عصری ماهیت آن جامعه را تعیین میکنند (سورین و تانکارد 1389، 393). بر این اساس، در عصر جامعه اطلاعات نیز مهمترین رسانههای ناشی از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات تحولات بنیادین در تمامی ابعاد قلمرو حیات بشری ایجاد خواهد کرد؛ اما از آنجایی که به تعبیر نویسنده این مطلب هر رسانه فلسفه خاص خود را دارد که در همه ابعاد آن خود را ظهور میدهد، لذا به نظر میرسد شبکههای اجتماعی مختلف با فلسفههای تأسیس و فرهنگ و هویتهای مختلف، هر کدام در حال تأسیس قلمرو خاص خود در بین افراد جوامع بشری هستند. این مجموعههای عظیم از جوامع بشری مجازی در فرآیند گسترش خود عاملی جدی و مهم برای پذیرش فلسفههای وجودی این شبکههای اجتماعی از سوی اعضای خود هستند و به تعبیری از هر فرهنگ و تفکری، رسانه خاص آن برخاسته و به صورت مستمر تفکر و فلسفه مضمر در آن در همه افعال آن رسانه در آن متجلی شده و فرهنگ پنهانی خود را بر مخاطبان خود، فارغ از نوع محتویی ارایه شده، تحمیل میکند ¬Miranda & Morten 2000)).
باید توجه داشت که بسته به نوع هدف، کارکرد و ماهیت تعریفی که از انواع وضعیتهای شبکههای اجتماعی به صورت عام و انواع ممکن از ترکیب آنها صورت میپذیرد، مفهوم شبکههای انسانی ایجاد شده میتواند متفاوت باشد. گاهی این هدف و رویکرد میتواند اجتماعی، انسانی، سیاسی، اقتصادی، گاهی دینی، فرهنگی و... باشد و گاهی میتواند فرد محور، جمعمحور، ساختارمحور و یا ایدئولوژیمحور باشد و مانند آن. همچنین توجه به این نکته نیز مهم است که این واژه در عصر ارتباطات و اطلاعات در ساخت نوینی تحت عنوان «شبکههای اجتماعی مجازی» جان تازهای گرفته و چشماندازهای جدید پیدا کرده است. فضایی که مجدداً در قالب همگراییها با شبکههای اجتماعی پدید آمده، در دوران پیشامدرن و مدرن فضای بسیار پیچیده و انواع ممکنی از وضعیتهای ظهور تمدنی را پدید آورده است و ظرفیتهای وسیعی را ایجاد کردهاند که اندیشمندان هر حوزه فرهنگی و تمدنی، بتوانند بر اساس نوع تفکر خود، از این انواع ممکن شبکههای اجتماعی- که میتوان تعداد آنها به سمت بی نهایت متمایل شود- وضعیتی را که بیشتر و بهتر بر اندیشه، فرهنگ و هویت خود منطبق است، انتخاب کرده و گسترش دهد (همان، 264).
با پیدایش رسانههای دیجیتال و همگرایی و یکپارچهسازی زیرساختی سه فرآیند تولید، توزیع، دریافت پیام، فضایی با مشخصه مجازی بودن تعریف شده است که افراد در کنار فضای واقعی در آن نقش آفرینی کرده و زندگی را موازی با زندگی واقعی به پیش میبرند. این فضا میتواند در موضوع مورد بررسی یعنی فهم وضعیتهای ممکن از انواع شبکهسازی، به عنوان یک فرصت تلقی شده و بر اساس آن فرآیندهای لازم جهت انواع ممکن از شبکهسازی مجازی تعریف شود.
انواع شبکههای اجتماعی
- شبکههای اجتماعی تشکیلاتی )شرکتهای تعاونی و حزبها(؛
- شبکههای اجتماعی غیر تشکیلاتی )نهادهای فرهنگی محلی، صندوق های مالی)؛
- شبکههای اجتماعی محلی، جلسات خانوادگی و دوستانه؛
- شبکههای اجتماعی حکومتی )بسیج مدرسه، دانشگاه و حوزه علمیه)؛
- شبکههای اجتماعی مجازی )انواع وب سایتها، وبلاگها، ویکی پدیا و... (آرامون 1393).
نویسنده: مینا نادری