گزارش تصویری نمایشگاه مرور زندگی و آثار ادگار دگا در موزه اورسی پاریس (بخش چهارم)
موزه اورسی از معروفترین موزههای پاریس و یکی از موزههای مهم نقاشی و مجسمهسازی جهان است که بخش مهمی از این مجموعه به نمایش سیر تکامل زندگی و آثار هنرمند فرانسوی، ادگار دگا اختصاص داد. به گزارش خبرنگار گالری آنلاین، یکی از بخش های اصلی این موزه به بررسی زندگی و آثار ادگار دگا می پردازد و مخاطب با ورود به این قسمت ساعاتی را در گالری هایی میگذراند که در ادامه ی یکدیگر مراحل پیشرفت هنرمند در کار و جریانات تاثیرگذار زندگی بر وی را نمایش میدهد.
این بخش ویژه، جوانب مختلفی از زندگی و آثار این هنرمند را به نحوی بررسی کرده، و روند رشد و پیش رفت او را ارائه میدهد که مخاطب به خوبی میتواند مسیر و سیر تکامل ذهنی یک هنرمند را از ابتدا تا نتایج شگفت انگیزی که از خود برجای گذاشته، درک کند.
هیلار ژرمَن اِدگار دِ گا (۱۹ ژوئیه ۱۸۳۴–۲۷ سپتامبر ۱۹۱۷) یک نقاش فرانسوی بود که علاوه بر نقاشی و طراحی در زمینههای مجسمهسازی و چاپ نیز فعالیت داشت.
مشاهده آثار نقاشی دوره های متعدد زندگی هنرمند، ابزار کارش، مجموعه آثار متعدد وی از جمله بالرین ها و ... ، مجسمه ها، پیش طرح ها و طراحی ها، تصاویر خانوادگی و حتی برخی وسایل زندگی و محیط اطراف هنرمند در یک مجموعه در کنار هم، مخاطب را به درکی همه جانبه و عمیق از قدرت نگاه، زاویه دید متفاوت و حساسیت، ظرافت و تاثیر پذیری ذهن و روانِ پرورانده شده ی هنرمند در مواجهه با صحنه های به ظاهر معمول زندگی، می رساند.اگرچه اغلب او را یکی از پایهگذاران جنبش دریافتگری میشناسند، اما خود وی این لقب را نمیپذیرفت و ترجیح میداد از او بهعنوان یک واقعگرا یاد شود.بنای موزه اورسی در ساحل چپ رود سن و محل قبلی ایستگاه قطار پاریس است. این موزه محل نگهداری آثار هنری فرانسه بین سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۹۱۴ است. آثار موجود در این موزه شامل نقاشی، مجسمه، عکس و مبلمان است.
صاحب نظران اغلب ترکیبهای بدیع دگا را به چاپهای ژاپنی نسبت میدادند. این چاپها در اواخر دههٔ ۱۸۵۰ در بازار پاریس فروان بودند. در سال ۱۸۵۳، دریادار آمریکایی، ماتیوپری با چهار کشتی جنگی به خلیج توکیو رسید و ژاپن را مجبور کرد تا پس از دو قرن انزوا، درها را به غرب باز کند. در اوایل دههٔ ۱۸۶۰ دنیا پر از کالاهای ژاپنی شد.
بادبزن، گلدان، کیمونو، لاک، صفحههای تاشو، جواهرات و سرویس چای از اقلام رایج ژاپنی بودند که به خانههای مدگرا غربی راه پیدا کردند. فرانسویها بهطور ویژهای تحت تأثیر فرهنگ ژاپنی قرار گرفتند که این نفوز، ژاپنی گرایی یا به اصطلاح ژاپنیسم نام گرفت، اصطلاحی که توسط آمریکاییها و انگلیسیها نیز استفاده میشد. محبوبترین عرضهٔ محصولات ژاپنی در نمایشگاه جهانی سال ۱۸۶۷ در پاریس در غرفهٔ ژاپن بود. چاپهای ژاپنی بهطور خاص برای هنرمندان بسیار برانگیزنده بود. این آثار در ابتدا به عنوان مواد بستهبندی اشیای شکننده وارد فرانسه شدند واما بعدها توسط هنرمندان در محفل مانه در اواخر دههٔ ۱۸۵۰ جمعآوری شدند .
به عقیدهٔ مانه این چاپها از نظر بصری بسیار جذاب و زیبا بودند. همانطور که در مضرعهٔ درختان آلو، کامیدو اثر آندو هیروشیگ(۱۸۵۸–۱۷۹۷م) میبینیم، تصویرسازی ژاپنی کاملاً به دید غربیها بیگانه بود. فرمها با نماهای کرانی تیز، کاملاً تخت هستند در حالی که فضا فشرده است، پیش زمینه در مقابل بینی بیننده فشرده شدهاست و گویی پس زمینه به سمت پیش زمینه هل داده میشود. هیچ فاصلهایگذاری بین دور و نزدیک نیست.
بیننده روی یک درخت قرار گرفتهاست و ار آنجا فعالیت اصلی را میبینید که در فاصلهٔ دور مینیاتوری شدهاست. این مفهوم در نظر هنرمند غربی بسیار تندرو بودهاست. هرچند، نماهای کرانی درخت، برش ناگهانی و فشردگی فضایی چاپهای ژاپنی قطعاً دگا و مانه را تحت تأثیر قرار داده بودند، اگرچه به شیوهای غیرمستقیم که هرگز به نمونهبرداری ظاهری و مستقیم تبدیل نشد.
مانند مانه، دگا نیز خانوادهای ثروتمند داشت. پدر او رئیس یکی از بانکهای خانوادگی پاریس بود. او نیز مانند مانه گاهی اوقات به خیابان گردی میپرداخت، اگرچه آن قدر خانه نشین بود که نمیتوان او را یک خیابان گرد صرف دانست. در ابتدا آرزو داشت نقاشی تاریخی شود. دگا که اگنر را ستایش میکرد، نزدیکی از پیروان اگنر به تحصیل پرداخت و در کارهای اولیهاش به طراحی و برجستهسازی اصرار داشت. در سال ۱۸۶۵، دگا وارد محفل مانه و بودلر در کافه گوربو شد و به بازنمایی پاریس مدرن روی آورد. دگا، نگرش نقاشانهای به اشیاء داد که از مانه الهام گرفته بود و همچنین ابزارهای ترکیبی نوآورانه به کار گرفت که به تصاویرش کیفیتی گذرا و خود جوش میبخشیدند و بیننده را در جایگاه تماشاگرانهٔ خیابان گرد نامشهود قرار میداد. اکنون او بلوارهای جدید هاسمن، فروشگاههای زنانه، پیست لوشان، کنسرتهای کافهای، اپرا، بارها و کافهها را میکشید. چشمان تیز او گونههای مختلف همهٔ طبقات اجتماعی، از بورژوا، نوازنده و بازیگر، تابه حاشیه راندهشدههای اجتماعی و کارگران را به خوبی تسخیر میکرد.
دگا هرگز ازدواج نکرد و سالهای انتهایی عمر (پیش از مرگ در سپتامبر ۱۹۱۷) را در حالی که تقریباً نابینا شده بود، سرگردان و بیقرار در خیابانهای پاریس گذراند.